مراسم تشییع پیکر زنده‌یاد سعدی افشار روزگذشته با حضور برخی از هنرمندان و چهره‌های تئاتر از تالار وحدت به سوی بهشت‌زهرا (س) برگزار شد.

به گزارش خبرگزاری مهر، زنده‌یاد سعدی افشار که به تاکید بسیاری از صاحبنظران و کارشناسان تئاتر تنها بازمانده نسل سیاه‌بازی نمایش‌های ایرانی بود این بار میهمانی ساکت برای خانواده تئاتر بود. وی که بارها و بارها با بیان شیوا و جذاب خود همگان را مجذوب خود می‌کرد این بار بدون بیان کردن حتی یک کلمه و در سکوتی محض در بین هنرمندان حضور پیدا کرد. طی سال‌های اخیر سعدی افشار که با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد در خلوت و تنهایی زندگی می‌کرد.
اما این بار آخرین حضور سعدی افشار حال و هوای دیگری داشت. حالا که سعدی افشار دیگر درد و رنج بیماری را فراموش کرده هنرمندان تئاتر در کنارش حضور پیدا کرده‌اند. این بار حضور سعدی افشار در بین هنرمندان باعث شکل‌گیری لبخندی بر لبان حاضران نمی‌شود و آخرین حضور سیاه‌بازی ایران با سرازیر شدن قطرات اشک حاضران است. عده‌ای از جوانانی که مشخص است متعلق به نسلی هستند که حضور سعدی افشار را روی صحنه تئاتر ندیده و شاید هیچ‌گاه علاقه‌مند به سیاه‌بازی نبوده‌اند، اشک‌هایی که می‌ریزند حال و هوای دیگری دارد.


این جوانان گویی عزیزی را از دست داده‌اند که دیگر جایگزینی برایش وجود ندارد. این جوانان همان جوانان خیابان شیخ هادی هستند که لحظات خوب و شیرینی را با «عمو سعدی» سپری کرده بودند. در بین حاضران گویی تنها نوه سعدی افشار حضور دارد که از طریق اخبار از مرگ پدربزرگ خود مطلع شده و از اصفهان به تهران آمده است. برخی حاضران که از این موضوع باخبر هستند کنجکاوانه به دنبال یافتن نوه افشار هستند.
تعداد نفراتی که برای آخرین دیدار با تنها بازمانده نسل‌ سیاه‌بازی ایران به تالار وحدت آمده‌اند قابل توجه است. دیدن عکس‌های سعدی افشار باعث متاثر شدن برخی از حاضران می‌شود و عکاس‌های حاضر در مراسم سعی می‌کنند این تاثر را ثبت کنند. شاید سعدی افشار از دیدن این تعداد از علاقه‌مندان و هنرمندان در کنار خود خوشحال باشد و شاید در حالی که به چهره تک تک حاضران نگاه می‌کند زیر لب با خود بگوید: «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا.»
در مراسم تشییع افشار که در فضای باز تالار وحدت برگزار شد، داود فتحعلی بیگی متاثر از درگذشت هنرمندی تاثیرگذار نامه‌ای را درباره سعدی افشار قرائت کرده و یادی از این سیاه‌باز شاخص نمایش‌های ایرانی می‎کند. سپس مجید جعفری از هنرمندان با سابقه عرصه تئاتر و نمایش‌های ایرانی سعدی افشار را سلطان طنز و کمدی می‌داند و یادآور می‌شود: کلام سعدی افشار عمیق بود و پر محتوا. سعدی ساده بود؛ اما ژرف می‌اندیشید. یکبار گفت ای کاش می‌توانستیم کتاب زندگی را از انتها بخوانیم در آن صورت اینگونه زندگی نمی‌کردیم.
در ادامه ایرج راد، مدیرعامل خانه تئاتر نیز به دنیا آمدن و از دنیا رفتن را واقعیت انکارناپذیر برای همه انسان‌ها می‌داند و در حالی که بغضی در گلو دارد؛ می‌گوید: مهم این است که برخی اثرگذار زندگی می‌کنند و اثرگذار از دنیا می‌روند. این افراد بی‌حاصل و بی‌ثمر زندگی را سپری نمی‌کنند. کمتر کسانی می‌توانند ماندنی باشند و ماندگار. سعدی افشار از کسانی بود که در شرایط سخت و محیط‌های عجیب و غریبی زندگی کرد و سالم و سربلند از محیط‌های این چنینی بیرون آمد و سربلند شد. همه کسانی که در هنر جایگاهی دارند برای سعدی افشار ارزش قائلند. وی بدون پشتیبان و از کودکی در محله‌های فقیرنشین کار کرد و بالا آمد و به عنوان یکی از بازیگران شاخص نمایش‌های سنتی شناخته می‌شود.
در ادامه حاضران در مراسم بر سر پیکر زنده‌یاد افشار نماز می‌خوانند و سپس سعدی افشار آخرین حضور خود را در میان خانواده تئاتر و یک مکان هنری تجربه می‌کند و در سکوت و بر روی دست هنرمندان حاضر در مراسم تشییع پیکرش به سمت خانه ابدی بدرقه می‌شود.

محمود دولت‌آبادی: سعدی افشار بی‌جانشین رفت
محمود دولت‌آبادی گفت: سعدی افشار را بسیار دوست می‌داشتم و متاسفم که با رفتن او یکی از نوابغ تئاتر روحوضی از دست رفت، بی‌آنکه توانسته باشد هنرمند دیگری را جانشین خود کند.


این نویسنده پیشکسوت در گفت‌وگو با ایسنا ادامه داد: سعدی افشار بازیگری دوست داشتنی‌، مردی شیرین و البته انسانی بسیار خوب بود و از درگذشت او بسیار متاسف شدم.
خالق رمان «کلیدر» که سال گذشته به دیدار سعدی افشار رفته بود،‌ یادآور شد: همه هنرمندان تئاتر را دوست می‌دارم و سعدی افشار را نیز. روزهای پایانی سال گذشته می‌خواستم یک بار دیگر به دیدنش بروم و متاسفم که چنین فرصتی فراهم نشد.
دولت‌آبادی در ادامه با اظهار تاسف از درگذشت سعدی افشار به ایسنا گفت: رفت بی‌آنکه فرد دیگری را جانشین خود کند. هرچند امروز نیز جوانانی در این عرصه فعالیت می‌کنند، اما تئاتر روحوضی ویژگی‌های خود را دارد و فردی که وارد این حیطه می‌شود باید از کودکی در گروه‌های تئاتر سنتی بپلکد و از سوی دیگر به زبان کوچه و بازار نیز مسلط باشد، چرا که هنرمندان این گونه نمایشی‌، بداهه گویی می‌کنند. آنها در عین ظرافت‌، از همه کلمات استفاده می‌کنند بی‌آنکه به صراحتی ناپسند کشیده شوند.