پیشبینیها از کم رمقی بازار تلویزیون در نوروز ۹۵ درست از آب درآمد
شکست سنگین تلویزیون در نوروز
گروه فرهنگ و هنر: تعطیلات سیزده روزه عید چنانکه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی گفتند؛ مثل برق و باد گذشت و سرانجام نوبت رسید به مرور آنچه در این دو هفته اتفاق افتاده بود. طبیعتا یکی از مهمترین موضوعهایی که میتوان دستمایه بررسی قرارش داد، سازوکار کنداکتور نوروزی صداوسیما و بهویژه، برنامههای عیدانه تلویزیون است.
نکته قابل توجه آن است که یکی، دو ماه مانده به تحویل سال و آغاز نوروز، حاشیههای متعددی گریبان آنتن را گفت. انتشار خبر پخش نشدن مجموعه کلاه قرمزی و سریال پایتخت در نوروز، از همان ابتدا شوک بیرمقی تلویزیون در نوروز را به مخاطبانش وارد کرد.
گروه فرهنگ و هنر: تعطیلات سیزده روزه عید چنانکه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی گفتند؛ مثل برق و باد گذشت و سرانجام نوبت رسید به مرور آنچه در این دو هفته اتفاق افتاده بود. طبیعتا یکی از مهمترین موضوعهایی که میتوان دستمایه بررسی قرارش داد، سازوکار کنداکتور نوروزی صداوسیما و بهویژه، برنامههای عیدانه تلویزیون است.
نکته قابل توجه آن است که یکی، دو ماه مانده به تحویل سال و آغاز نوروز، حاشیههای متعددی گریبان آنتن را گفت. انتشار خبر پخش نشدن مجموعه کلاه قرمزی و سریال پایتخت در نوروز، از همان ابتدا شوک بیرمقی تلویزیون در نوروز را به مخاطبانش وارد کرد. اما این تازه ابتدای داستان بود؛ خبرهای بد تلویزیون یکی یکی از راه رسید. برعکس سالهای گذشته، برنامههای اصلی شبکههای مختلف در عید خیلی دیرهنگام به صورت قطعی جمعبندی و رسانهای شد و جالب آنکه تنها چند روز مانده به آغاز عید، خبر غیرمنتظره حذف یک سریال و جایگزینی یک سریال دیگر اعلام شد. به هر حال مجموع این اتفاقات وضعیت متزلزل سازمان را برای برنامهریزی کند اکتور پخش نشان داد و بسیاری از رسانهها نیز دست خالی مدیران رادیو و تلویزیون را برای پر کردن اوقات فراغت مردم در تعطیلات عید رو کردند.
برخی سایتهای خبری در این باره نوشتند: «آقای سرافراز بهجای تخریب دولت و حامیانش باید فکری به حال برنامهها و سریالهای نداشته یا غیر گیرای مجموعه خود کند، برنامههای سرد و ضعیفی که بیشترین خدمت را به تلویزیونهای خارجی کردهاند، بزرگترین هنر تلویزیون ما این شده که بیاییم تازه با این همه ثروت و کادر و برنامهساز و دستگاه عریض و طویل، برنامههای بیمحتوا و بیارزشی مثل شام ایرانی را کپی کنیم! به جای این بازیدادنها بروید فکری به حال رونق برنامههای خود کنید که مردم کنترل تلویزیون را دست نگیرند۲۰تا کانال عوض کنند و بعد بهترین کار را دکمه خاموش کنترل ببینند!»همه این انتقادها و حاشیهها باعث شد تا مدیران تلویزیون بهرغم اینکه میخواستند ضعف برنامههایشان را به کاهش بودجه دولتی ربط بدهند، سعی کنند تا با همه تاب و توانشان کیفیت عیدانههای آنتن را بالا ببرند. طبیعتا به این دلیل که امکان ایجاد تغییر در سریالهای نوروزی وجود نداشت، همه این تلاشها روی برنامههای ترکیبی و زنده انجام گرفت.دعوت از برخی چهرههایی که ممنوع الکار بودند همچون رضا رشیدپور و فرزاد حسنی روی آنتن زنده، دعوت از مدیران دولتی، باز گذاشتن دست مجریان برنامهها در اداره شوهای تلویزیونی و... از ایدهها و متدهایی بود که میتوانست تا حدودی ضعفهای بنیادین آنتن عید را لاپوشانی کند.اما با این همه سنگینی حاشیههای عید ۹۵ برای صداوسیما و مدیرانش سبک نشد.
سریالها؛ پاشنه آشیل
بی تردید در بخش سرگرمیها، مهمترین ضعف برنامههای تلویزیون به سریالها مربوط میشد. سریالهایی که کمترین میزان استقبال مخاطبان را به خود اختصاص دادند. هادی کاظمی، کمدین و بازیگر سریال نوروزی «زعفرانی» در گفتوگو با «ایسنا» گفت: مسلما زمانی که تلویزیون بودجه کامل و طرح و برنامهریزی درستی نداشته باشد، بازیگران هم کار نمیکنند و به سراغ رسانههای تصویری میروند که با کمترین امکانات کارها را میسازند. اگر تلویزیون ما بخواهد همین روال را ادامه بدهد با ریزش مخاطب بیشتری مواجه میشود. کاظمی یادآور شد: طی این سالها کارهایی بوده که من بازی کردم و شاید دو تا سه قسمت اول را خواندم، همه چیز درست بوده ولی بعد از آن دیدیم که کار به کلی تغییر پیدا کرده است. همچنین عزتالله مهرآوران، بازیگر سریال نوروزی «بیمار استاندارد» به کارگردانی سعید آقاخانی به «ایسنا» گفت: تلویزیون باید قبول کند که مردم دوست دارند نو بنگرند و نو بشنوند؛ بنابراین تلویزیون باید از کارها و کارگردانی استفاده کند که این نو بودن را به تلویزیون برگرداند.برخی از نظرسنجیهای غیررسمی نشان میدهند که میزان رضایت مخاطبان رسانه ملی از سریالهای نوروزی کمتر از ۶۰ درصد بوده است. این موضوع به خوبی نشاندهنده افت کیفی سریالسازی در سیما است.
برنامههای ترکیبی؛ سوسوی امید
شاید بتوان به جرات گفت مهمترین اتفاقی که امسال در برنامههای نوروزی تلویزیون افتاد، توجه مردم به برخی برنامهها و شوهای تلویزیونی بود؛ دورهمی مهران مدیری، خندوانه رامبد جوان و قند پهلو. اگرچه غیر از این برنامهها برخی شوهای تلویزیونی همچون شب کوک هم روی آنتن رفت اما به نظر نمیرسد که استقبال از این برنامه در حدی بوده باشد که از آن به عنوان یک برنامه ترکیبی قابل توجه یاد کرد.دورهمی و خندوانه در اجراهای خود سعی کردند تا با حضور حداکثری تماشاگران در استودیو، استقبال مردمی از پخش برنامه را تداعی کنند. خندوانه حتی در این موضوع رکوردزنی هم کرد و با دعوت از ۵۶۰ تماشاگر در استودیو، گوی رقابت را از دورهمی ربود. اما با این همه دست به دست شدن پیامهای تلگرامی متعددی درباره کپی بودن هر دو برنامه خندوانه و دورهمی، بازار شایعات را باز هم داغ کرد. کار به جایی رسید که محراب قاسم خانی، نویسنده دورهمی در اینستاگرامش به این حاشیهها پاسخ داد. او نوشت: « به هر حال توی برنامهسازی تلویزیونی در همه جای دنیا و همیشه چنین چیزی مرسوم بوده و خواهد بود. برای مثال همه «تلنت شو»های جهان از فرمول یکسانی پیروی میکنن. یعنی جدا از اینکه بعضی از شبکهها کپیرایت یه برنامه رو میخرن (که به دلایل مختلف اینجا امکانپذیر نیست) و دقیقا همون برنامه رو میسازن، دیگران هم از همون فرمولها در محتوا و فرم استفاده میکنن. برنامههای آشپزی هم همینطور... خلاصه که اگه مثلا عروسک جناب خان و عروسکهای کلاه قرمزی شباهت زیادی به «ماپت شو» و «سسمی استریت» دارن، اصلا چیز عجیبی نیست. خصوصا که کاملا بومیسازی شدن و کاراکتر و هویتشون تغییر پیدا کرده که اگه نمیکرد هم به نظر من اشکالی نداشت...»افزون بر این چند برنامه به نظر میرسید که برنامههای ویژه تحویل سال که با اجرای احسان علیخانی و علی ضیا روی آنتن رفت با توجه به برخی نوگراییها توانست مخاطبان قابلتوجهی جلب کند. نکته ویژه این برنامهها دعوت از برخی چهرههایی بود که انتظار نمیرفت در قاب تلویزیون ظاهر شوند؛ رضا رشیدپور، فرزاد حسنی، معصومه ابتکار و...
استانهایی که بازی را بردند
شاید بتوان بیتردید گفت که در بخشهای وسیعی از کشور بهویژه در استانهایی که اقلیتهای قومی و مذهبی زندگی میکنند، شبکههای استانی در جذب مخاطب گوی رقابت را از شبکههای سراسری ربودند. شبکههای استانی با بهرهگیری از شاخصههایی همچون تحرک و پویایی برنامهها، ضرباهنگ تند موسیقی، استفاده از زبانهای محلی و.... توجه مخاطبان استانی و حتی فرااستانی را به خود جلب کردند. برنامههای «جرخه جم» و مستندهای معرفی شهرستانها از شبکه استانی ایلام توانست بسیاری از مخاطبان استانهای همجوار را پای خود بنشاند. به نظر میرسد شبکههای استانی استانهای گیلان، کردستان، هرمزگان، ایلام، آذربایجان غربی و شرقی و همچنین خراسان رضوی توانسته باشند بیش از شبکههای سراسری در جلب نگاه مخاطبان موفق باشند.
رقابت با فضای مجازی
گسترش و اثرگذاری قابلتوجه رسانههای مجازی از جمله شبکههای اجتماعی و رسانههای موبایلی باعث شده بود تا بسیاری از برنامههای تلویزیونی عید امسال تلاش کنند تا به نوعی جای خود را در میان این رسانهها نیز باز کنند. برای مثال در برنامه خندوانه بخشی با عنوان لبخوانی گنجانده شده بود که در آن میهمانان برنامه باید گفتار گزارشگران ورزشی را لبخوانی کنند. این موضوع در واقع برگرفته از برنامه دابسمش بود که پیش از این به صورتی بسیار گسترده در میان کاربران رسانههای اینترنتی جا افتاده بود. اما افزون بر این موضوعی که بسیاری از رسانهها و حتی خبرگزاری رسمی صدا وسیما، به آن اشاره کرد، تلاش علی ضیا برای ایجاد حاشیه و جلب توجه در اخبار رسانهها بود که در برنامه ویژه نوروزی وی اتفاق افتاد. اما با این همه به نظر میرسید که تلویزیون بازهم مغلوب تلگرام و اینستاگرام شد. شاید مهمترین نشانه این شکست، انتشار خبر بیماری استاد محمدرضا شجریان بود که در میان گوشیهای تلفن همراه ایرانیان با سرعتی باورنکردنی و در زمانی بسیار کوتاه دست به دست شد، درحالیکه صدا و سیما همچون بسیاری دیگر از خبرها در اینباره نیز سکوت کرد. جالب آنکه برخی اخبار دیگر از جمله هواپیما ربایی در قاهره پیش از اعلام گسترده تلویزیون ایران، در میان کاربران شبکههای مجازی دست به دست شد.نکته قابلتوجه دیگر آن بود که بسیاری از کاربران شبکههای مجازی به جای تماشای برنامههای تلویزیونی، بخشهای برگزیده این برنامهها را در شبکههای اجتماعی دنبال میکردند. آمار غیررسمی نشان میدهد که بیش از ۵۸ درصد از دارندگان گوشیهای هوشمند، استفاده از رسانههای موبایلی و اینترنتی را بر تماشای برنامههای تلویزیونی ترجیح دادهاند؛ موضوعی که آینده تلویزیون را با نگرانیهای قابلملاحظهای مواجه میکند.
ارسال نظر