هشداری برای حذف یک گروه از فیلمسازان
ابوالحسن داوودی
فیلمساز
ابوالحسن داوودی هشدار داد که ارادهای برای حذف حضور فیلمسازان مستقل از جرگه تصمیمگیریهای عرصه تولید و نمایش در حال شکل گرفتن است. این کارگردان که ریاست شورای صنفی نمایش را به نمایندگی از کانون کارگردانان سینمای ایران در این شورا برعهده داشت و پیش از جشنواره فیلم فجر استعفایش را رسمی کرد و پس از آن به درخواست اعضای شورا قرار شد تا آخر سال در شورا حضور داشته باشد، هفته گذشته آخرین حضورش را در شورا پشت سرگذاشت. این کارگردان درباره دلایل کنارهگیریاش و وضعیت نمایش و اکران برای سال پیشرو یادداشتی نوشته است که به نقل از «ایسنا» منتشر میکنیم.
ابوالحسن داوودی
فیلمساز
ابوالحسن داوودی هشدار داد که ارادهای برای حذف حضور فیلمسازان مستقل از جرگه تصمیمگیریهای عرصه تولید و نمایش در حال شکل گرفتن است. این کارگردان که ریاست شورای صنفی نمایش را به نمایندگی از کانون کارگردانان سینمای ایران در این شورا برعهده داشت و پیش از جشنواره فیلم فجر استعفایش را رسمی کرد و پس از آن به درخواست اعضای شورا قرار شد تا آخر سال در شورا حضور داشته باشد، هفته گذشته آخرین حضورش را در شورا پشت سرگذاشت. این کارگردان درباره دلایل کنارهگیریاش و وضعیت نمایش و اکران برای سال پیشرو یادداشتی نوشته است که به نقل از «ایسنا» منتشر میکنیم.
۱- از یک سال پیش قصد جدی داشتم که به دلایل شخصی، فعالیتهای صنفیام را خاتمه بدهم و به همین دلیل نه در انتخابات کانون کارگردانان کاندیدا شدم و نه با وجود لطف و اصرار اعضای شورای مرکزی جدید، تمایلی به حضور دوباره در شورای صنفی داشتم و دارم، اما طبیعی است که براصول صنفی و زمینهسازی گسترش آزادی و عدالت نسبی در این عرصه سخت معتقدم و برآن پای میفشارم.
٢- برمبنای تحلیل شخصی، به همه همکاران فیلمساز مستقل، کارگردانان و بهخصوص تهیهکننده/ کارگردانان هشدار میدهم که ارادهای برای حذف حضور فیلمسازان مستقل از جرگه تصمیمگیریهای عرصه تولید ونمایش درحال شکل گرفتن است؛ بنابراین حضور قدرتمند و تحلیلگر نمایندگان کانون کارگردانان دراین عرصه، درهمه مقاطع و بهخصوص در شورای صنفی، بیش از گذشته ضروری است.
٣- بهعنوان یکی از بنیانگذاران و اولین اعضای تشکل تهیهکننده/ کارگردانان سینمای ایران، همواره معتقد بوده و هستم که این تشکل همراهی جداییناپذیر با کانون کارگردانان است و همواره و به تناوب باید به مثابه دو بازوی فکری و اجرایی تکمیلکننده هم باشند و از شرایط روز سینما، ازجمله وضعیت شورای صنفی نمایش، تحلیلهای مشترک داشته باشند.
٤- این را چون مستقیما به خود آقای ایوبی گفتهام، باز میگویم، معتقدم که متاسفانه با وجود حسن نیت ایشان درباره آزادی در سینما، کمبود تجربه و شناختشان در این زمینه کار دستشان خواهد داد. چون بعضیها بدشان نمیآید که بهنام آزادی و به دست ایشان، ته مانده عدالت نسبی را هم در سینما قربانی کنند.
٥- این جریان شبه آزادی که صرفا و تنها قرار است در زمینه نمایش اتفاق افتد و بهدلیل شرایط شرعی و عرفی و اجتماعی و حتی سیاسی جامعه و حاکمیت، (درشرایطی که همین میزان از اختیار خارج از نظارت حاکمیتی، نه در تولید فیلمهای مستقل میتواند اتفاق افتد و نه چشمانداز دور آن موجود است)، شاید تنها خاصیتش این باشد که سیستم پخش (به صرف اینکه زودتر بساط دفاتر کهنه و منفعل پخش جمع شود)، را اندکی کارآمدتر کند... اما در مقابل، با قدرت بخشیدن به جریان انحصار در بخش تولید و توزیع و نمایش، در طول چند سال تقریبا تمامی بخش تولید سینمای مستقل و میانه را حذف خواهد کرد و محصولات سینما را به دو بخش (صفر و صدی) سینمای هنر و تجربه و سینمای صرف گیشه تبدیل خواهد کرد.
٦- اگر این جریان، توسط خود صنف و بهخصوص کارگردانان و تهیهکننده / کارگردانان، تحلیل و کنترل نشود، بهزودی ردههای میانی فیلمسازان، چه در بخش تولید و ساخت فیلمهای مستقل و چه در بخش جذب سرمایهگذاری برای آن یا از سینما حذف خواهند شد یا بهشدت تضعیف میشوند.
٧- مدیریت دولتی باید این را بداند، اگر آزادی واقعی و قابل اجرا قرار باشد در سینمای ایران اتفاق بیفتد باید با پشتوانه قابل دفاع متکی بر قانون اساسی و نه سلیقههای سیاسی، در هردو سر ورودی و خروجی سینمای ایران باشد و نه صرف خروجی و تنها در عرصه نمایش و با دامن زدن به زمینه تسلط مطلق سرمایه و قدرت... ضمن اینکه مدیریت دولتی این را هم باید توجه کند که برداشتن پروانه ساخت یا اختیاری کردن آن دردی را دوا نمیکند، البته اگر زمانی مدیریت سینمایی به این اراده و اختیار رسید که هم توانست پروانه نمایش را بردارد و هم توانش را داشت که پشت سینما بایستد و درهمان حدود قانون (ونه بیشتر) از سینما دفاع کند و آن را درفشار چرخ دندههای عظیم سیاسی و عرفی جامعه از نابودی حفظ کند، قطعا این سیستم آزادی در نمایش هم کاربرد خواهد داشت، اما در شرایط حاضر جز محدود شدن تولید به آثار صرفا محتاط و بازاری و حتی پایینتر بردن سلیقه مخاطب عام سینما درطول زمان، کارآمدی دیگری نخواهد داشت.
٨- این ارزشگذاری اگر از سوی مدیریت دولتی صرف اتکا به بالا رفتن فروش فیلمهای سینمایی (به هر قیمتی) باشد و آمار آن نشانه و شاخص پیشرفت در این حرفه محسوب شود، زوال تدریجی سینمای ملی را به دنبال خواهد داشت.
ارسال نظر