خدا زنده نگه دارد جمال امید را!

علیرضا مجمع

به میانه‌های جشنواره نزدیک شده‌ایم و روزها پشت سرهم می‌گذرند و انگار ساعت‌ها هم سرعت هر سال را ندارند. تندتر می‌چرخند. این دلیل دارد البته. دلیلش برنامه‌ریزی میلیمتری جشنواره ۳۴ است که همه ما را به هول و ولا انداخته که بدو بدو به کارهایمان می‌رسیم. کارهایمان در این روزها همان فیلم‌ها هستند که باید ببینیم و تحلیل کنیم و در جریان باشیم. در ادامه عرض می‌کنم که گاف‌های برنامه‌ریزی جشنواره امسال چیست.

۱-حقیقتا خیلی عادت به بیان خیلی چیزهایی ندارم که به مردم ربطی ندارد. به مردم چه ربطی دارد که ماها در کاخ جشنواره (چه اسم پر طمطراقی!) چه وضعیتی داریم. به مردم چه ربطی دارد که بفهمند ما داشتیم زیر دست و پا له می‌شدیم وقتی قرار بود به داخل سالن نمایش برویم، برای اکران «لانتوری». اینها و خیلی چیزهای دیگر شاید ربطی به مردم نداشته باشد، اما به یک دلیل دارم این یادداشت را اینجا می‌نویسم. اینکه واقعا حس کردم ما هم عضوی از این اجتماع و این مردمیم. پس قرار گذاشتم که از این بی‌احترامی بنویسم.

۲-این جمال امید برای این جشنواره نعمتی است. بیش از هرکسی که در این جشنواره سمت داشته، در همه این سال‌ها در سیستم اجرایی جشنواره فجر بوده و برنامه‌ریزی فیلم‌های جشنواره را کرده است. از همان دهه ۶۰ که جشنواره سه چهار ساله بود، اسم جمال امید را در بولتن جشنواره و مجله فیلم می‌دیدیم و دوست داشتیم از نزدیک ببینیمش و با او سلفی بگیریم. از جشنواره‌های دهه ۶۰ تا الان که سی‌وچهار است و تا احتمالا جشنواره ۴۴ و سال ۱۴۰۴ و جشنواره ۵۴ برنامه‌ریزی فیلم‌های جشنواره برعهده جمال امید است. خدا زنده نگه دارد جمال امید را و بر طول عمرش بیافزاید.

۳- این آقای جمال امید احتمالا زمین بزرگی دارد. زمینی که خیلی از توپ‌ها در آن جای می‌گیرد. برای همین هرکس با سوالی مواجه می‌شود، توپ را در زمین جمال امید می‌اندازد. سوال می‌کنیم برنامه‌ریزی چرا اینجوری است، می‌گویند از جمال امید بپرسید، می‌گوییم چرا فاصله فیلم‌های بالای ۱۰۰ دقیقه را روی ۹۰ دقیقه در برنامه گنجانده‌اید، جواب می‌شنویم یعنی جمال امید نمی‌دانسته تایم فیلم‌ها چقدر است؟، می‌پرسیم با فاصله ۹۰ دقیقه‌ای فیلم‌ها چرا ساعت ۱۲ فیلم گذاشته اید، این فیلم که ساعت یک هم پخش نمی‌شود، گفتند چاره‌ای نیست. برنامه‌ای است که جمال امید ریخته و می‌گوییم چرا نشست‌ها را انداخته‌اید صبح، این یکی را دیگر نمی‌گویند جمال امید، احتمالا دلایل غذایی بر این مورد مترتب است! خلاصه که اگر آقای جمال امید با این زمین وسیعش نبود، بازی ما با رفقا کامل نمی‌شد، هرچند از یکی از همین دوستان که سمتی هم دارد پریشب شنیدم که این آقای امید نمی‌آید پاسخ این همه اعتراض را هم بدهد. راستی آقای امید چرا نمی‌آیید؟!

۴- افتضاح پنجشنبه شب که دیگر قابل گفتن نیست. بی‌احترامی‌ای که بی‌شک نقطه تاریکی را برای این دوره رقم زد. باید سرمان را پایین بیاندازیم و زمزمه کنیم:گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من...!