دنیای اقتصاد-فاطمه صالحی:
ایجاد تمرکز در بخش خردهفروشی و ادغام واحدهای کوچک صنعتی یکی از مهمترین درسهای سیاست صنعتی است که در ایران چندان توجهی به آن نمیشود. تجربه موفقیتآمیز ایالات متحده در پیشبرد این سیاست و ادغام واحدهای کوچک، هر چند در ابتدا با ترس کاهش رقابت مواجه شد اما در بلندمدت با کاهش قیمت کالاها، افزایش رضایت و رفاه مصرفکنندگان و بهبود کیفیت کالاها و خدمات تولیدی همراه بود. این سیاست همچنین یکی از راههای افزایش حاشیه سود بنگاههاست. در اقتصاد ایران واحدهای صنعتی کوچک پراکنده زیادی در بسیاری از حوزهها از جمله پوشاک وجود دارد که به دلیل کوچک بودن بازار داخلی و فقدان بازار خارجی با حاشیه سود کم و بهرهوری پایین فعالیت میکنند. علت عدمادغام واحدها در بازار ایران جای تحقیق بسیار دارد اما یک سیاست صنعتی مناسب میتواند مشوق این ادغام باشد. در دو دهه گذشته، بخش خردهفروشی ایالات متحده شاهد تغییرات چشمگیری در ساختار بازار خود بوده است. افزایش تمرکز ملی و محلی، همراه با ظهور خردهفروشان آنلاین، چشمانداز این صنعت را دگرگون کرده است. اما آیا این تغییرات به معنای افزایش قدرت بازار و قیمتهای بالاتر برای مصرفکنندگان است، یا میتواند نشاندهنده ظهور شرکتهای کارآمدتر با قیمتهای پایینتر باشد؟
کشور ایران با قرارگیری روی کمربند آلپ- هیمالیا که یکی از سه کمربند فلزایی جهان است و برخورداری از ۶۸ ماده معدنی ارزشمند همچون فلزات طلا، مس، سرب و روی، آهن،کروم، منگنز، خاکهای صنعتی باریت، فلورین، تالک، فلدسپات، کائولن، بنونیت و سنگهای تزئینی و نما به همراه سنگ قیمتی و نیمهقیمتی به همراه ذخایر نفت و گاز در ردیف چهارمین کشور به لحاظ ذخایر منابع طبیعی است. وابستگی به درآمدهای نفتی و گازی باعث شده دولتمردان کمتر به معادن و کسب درآمد در این حوزه بپردازند.