واحد مطالعات بازار «دنیایاقتصاد» بررسی میکند
مدل حقوق خصوصی در مدیریت اتاق بازرگانی
الگوی آنگلوساکسون یا مدل حقوق خصوصی یکی دیگر از الگوهای مدیریت اتاقهای بازرگانی است. این الگو پس از ابداع مدل عمومی پا به عرصه وجود نهاد. نگاهی به ویژگیهای مدل آنگلوساکسون نشان میدهد که این مدل در تضاد و تقابل کامل با مدل عمومی قرار دارد. اتاقهای بازرگانی تاسیسشده بر پایه این مدل با تشکلهای عادی کارآفرینان یا اتحادیههایی که چندین بخش و صنعت مختلف در آن فعال هستند، تفاوت دارد. بهطور کلی اتاقهای بازرگانی که در قالب مدل آنگلوساکسون فعالیت میکنند به این شکل تعریف میشوند: یک سازمان غیرانتفاعی که تحت ضوابط حاکم بر حقوق خصوصی فعالیت میکند و به دنبال حفظ حقوق و منافع کارآفرینان بر اساس عضویت داوطلبانه است.
الگوی آنگلوساکسون یا مدل حقوق خصوصی یکی دیگر از الگوهای مدیریت اتاقهای بازرگانی است. این الگو پس از ابداع مدل عمومی پا به عرصه وجود نهاد. نگاهی به ویژگیهای مدل آنگلوساکسون نشان میدهد که این مدل در تضاد و تقابل کامل با مدل عمومی قرار دارد. اتاقهای بازرگانی تاسیسشده بر پایه این مدل با تشکلهای عادی کارآفرینان یا اتحادیههایی که چندین بخش و صنعت مختلف در آن فعال هستند، تفاوت دارد. بهطور کلی اتاقهای بازرگانی که در قالب مدل آنگلوساکسون فعالیت میکنند به این شکل تعریف میشوند: یک سازمان غیرانتفاعی که تحت ضوابط حاکم بر حقوق خصوصی فعالیت میکند و به دنبال حفظ حقوق و منافع کارآفرینان بر اساس عضویت داوطلبانه است. مهد پیدایش این نوع اتاق بازرگانی در ایالات متحده آمریکا و انگلستان است. اولین اتاق بازرگانی به این شکل ابتدا در سال ۱۷۶۸ توسط یک کارآفرین مهاجر در آمریکا تاسیس شد که هدف آن دفاع و صیانت از حقوق و منافع کارآفرینان بود. در همین زمان اولین اتاق بازرگانی در انگلستان نیز تشکیل شد. این اتاق که در جزیره جرسی بنا نهاده شد، به دلیل مجاورت با کشور فرانسه براساس مدل عمومی فعالیت خود را آغاز کرد. به همین دلیل است که ایالات متحده خود را مدعی و پیشروی مدل آنگلوساکسون معرفی میکند. به دنبال تاسیس اولین اتاق بازرگانی در انگلستان، اتاقهای دیگری در گلاسکو، دوبلین و بلفست در سال ۱۷۸۳، ادینبرگ و لیدز در سال ۱۷۸۵، و منچستر در سال ۱۷۹۴ تاسیس شدند. بر اساس قانون مصوب سال ۱۷۹۹ در انگلستان، کارآفرینان مجاز بودند تا اتاقها را بر مبنای عضویت داوطلبانه تاسیس کنند.
تاسیس اتاقهای بازرگانی بر پایه مدل آنگلوساکسون در اواسط قرن نوزدهم میلادی رواج پیدا کرد. این دوره با پایان جنگهای متمادی بین فرانسه و انگلستان و برداشته شدن محاصره اقتصادی از روابط این دو کشور مقارن بود. هماکنون ۷۲ اتاق بازرگانی در جهان براساس مدل آنگلوساکسون به فعالیت مشغولند. حال برای داشتن تصویری واضحتر از مدل آنگلوساکسون به بررسی ویژگیهای این مدل همراه با جزئیات آنها پرداخته میشود.
ویژگیهای مدل آنگلوساکسون
بهطور کلی الگوی آنگلوساکسون برای تشکیل اتاقهای بازرگانی دارای ۱۰ ویژگی به شرح زیر است که هر کدام به صورت مجزا شرح داده میشوند.
- حاکمیت حقوق خصوصی: بر اساس الگوی آنگلوساکسون، اتاقهای بازرگانی بر مبنای مفاد پذیرفتهشده برای سازمانهای غیرانتفاعی فعالیت میکنند. در چنین چارچوبی کارآفرینان جز پرداخت مالیات برای فعالیتهایشان هیچ الزام قانونی دیگری ندارند. به موجب مفاد حقوق خصوصی، این نوع اتاق بازرگانی حق دارد تا حقوق و منافع شخصی اعضا و بنگاههای عضو را پیگیری و آزادانه خواستههای اعضای خود را مطرح سازد.
- عضویت داوطلبانه در اتاق: داوطلبانه بودن عضویت یکی از ارکان شکلدهنده این نوع از اتاقهای بازرگانی است. این ویژگی باعث گسترش تاسیس اتاقهای بازرگانی در جهان بر مبنای الگوی آنگلوساکسون شده است. معافیت مالیاتی از محل درآمد حق عضویت در این اتاقها از ویژگیهای این نوع سازمانهای غیرانتفاعی است.
- عدم صیانت از عنوان اتاق: بر اساس حقوق خصوصی همه افراد مجازند تا تشکلها و انجمنهای مختلفی با نام اتاق تشکیل دهند یا در امور مربوط به اتاقها و تشکلها مشارکت داشته باشند. این مساله ممکن است باعث ایجاد سوء تعبیر در ماهیت و هدف از تشکیل اتاق بازرگانی شود. بنابراین تداخل و ابهام در تعریف وظایف اتاقها، حدود و ثغور وظایف هریک از اتاقها را تحتالشعاع قرار میدهد. بهعلاوه این ویژگی امکان سوء استفاده از نام اتاق برای دور زدن قوانین مالیاتی را افزایش میدهد.
- آزادی انتخاب حوزه فعالیت: بر اساس الگوی آنگلوساکسون اتاقها در تعیین و انتخاب حوزه فعالیت خود از مراجعه به ارگانهای دولتی یا هرگونه دفاتر ثبتی بینیاز هستند. این ویژگی باعث ایجاد اتاقهای موازی با فعالیتهای یکسان میشود و ممکن است در نتیجه آن در یک ناحیه یا کشور چندین اتاق با فعالیت و ماهیت یکسان به فعالیت بپردازند.
- مدیریت مستقل: استقلال از مراجع دولتی و به دنبال آن توانایی در انتخاب آزادانه برنامهها، تعیین حق عضویت، تصمیمسازی و کلیه امور مدیریتی براساس الگوی آنگلوساکسون توسط خود اتاق انجام میشود. بر همین اساس این اعضای اتاق هستند که در تمامی امور مسوولیت داشته و باید پاسخگو باشند. ساختار سازمانی این نوع اتاق معمولا از یک مدیرعامل، هیات مدیره، خزانهدار و یک کمیسیون حسابرسی تشکیل شده است. از ویژگیهای بارز مدیریتی این الگو میتوان به اصل تفکیک قوا اشاره کرد. بر اساس اصل تفکیک قوا رئیس هیات مدیره و مدیرعامل دو شخص متفاوت خواهند بود.
- عدم پیچیدگی سلسله مراتب اداری: سادگی عضویت و حذف ساختار سلسله مراتبی در این نوع اتاقها از ویژگیهای بارز آنها است. در چنین شرایطی یک کارآفرین با عضویت در یک اتاق محلی به طور خودکار به عضویت اتاقهای شهری و ملی نیز در میآید، بدون اینکه نیاز به مراجعه به آنها داشته باشد. این سلسله مراتب بهطور بهینهای روابط بین کارآفرینان و مقامات دولتی را تنظیم و هماهنگ میکند. در تمامی کشورهای توسعهیافتهای که بر اساس این الگو در جهان فعال هستند یک اتاق ملی وجود دارد که مانند چتری بر سایر اتاقها در مقیاس کوچکتر گسترده شده است.
- عدم تفویض خدمات عمومی به اتاق: این واقعیت که اتاقهای بازرگانی آنگلوساکسون به انجام خدمات عمومی نمیپردازند نه تنها یک مزیت نیست، بلکه یک نقیصه محسوب میشود. این نقیصه باعث میشود که این نوع از اتاقهای بازرگانی منابع درآمدی حاصل از انجام خدمات عمومی را از دست بدهند و در نتیجه در تامین منابع مالی کافی برای بودجه، دسترسی و استخدام متخصصان تراز اول و قابلیت گسترش فعالیتهای اتاق دچار مشکل شوند.
- نبود تعامل و امور مشورتی با دولتها: ماموریت و رسالت اصلی اتاقهای بازرگانی در مقایسه با سایر سازمانها عبارت است از ارائه مشاوره به دولتها در زمینه مسائل و شاخصهای اقتصادی در حوزههایی که کارمندان دولتی به اندازه کافی در آنها صلاحیت ندارند. این موضوع یکی از ریشههای پیدایش اولین اتاق بازرگانی در جهان بوده است. اتاقهای شکلگرفته بر اساس الگوی آنگلوساکسون چنین تعهداتی به مراجع و مقامات دولتی ندارند، اما در عین حال از این امر منع نشدهاند.
- استقلال مالی: منبع اصلی تامین مالی اتاقهای تشکیلشده بر اساس مدل آنگلوساکسون حقوق عضویت دریافتی و حمایت مالی بنگاهها است. بر اساس این مدل، اتاقهای تشکیل شده بر مبنای الگوی آنگلوساکسون از آزادی بسیار بالاتری نسبت به سایر الگوهای اتاقهای بازرگانی در زمینه فعالیتهای اقتصادی برخوردار هستند. اما استقلال مالی به خودی خود نقایصی را نیز به دنبال دارد. از جمله این نقایص میتوان به درآمد پایین حاصل از دریافت حق عضویت اشاره کرد.
- نبود نظارت دولت: همانطورکه در بخشهای قبل اشاره شد، مبنا و اساس اتاقهای بازرگانی با الگوی آنگلوساکسون حقوق خصوصی است. بر این اساس فقدان قانونگذاری برای این قسم تشکلها در الگوی مورد بررسی و همچنین عدم واگذاری برخی خدمات عمومی به آنها، این سازمانها را از هرگونه پاسخگویی و گزارشدهی به دولتها مبرا میکند.
اتاقهای بازرگانی در انگلستان
اتاق بازرگانی انگلستان که ریشههای پیدایش آن به اواسط قرن هجدهم میلادی بر میگردد، به نوعی صدای کسبوکارهای محلی انگلستان است. این اتاق قلب تپنده ۵۲ اتاق بازرگانی محلی در انگلستان است که از منافع دهها هزار فعال بازار در کسبوکارهای مختلف در سراسر انگلستان دفاع میکند. این سازمان با توجه به رسالت حرفهای خود به رشد کسبوکارها و ارائه خدمات مشاورهای و همچنین حمایت از تجارت بینالملل میپردازد. شبکه اتاقهای بازرگانی در سطح بینالمللی مترادف است با تجارت. در انگلستان اتاقهای بازرگانی به صورت یک شبکه منسجم در تمامی حوزههای صادراتی و تجارت بینالملل به ارائه خدمات مشاورهای میپردازند. همچنین این اتاقها در برخی زمینههای اقتصادی دارای روابط دوجانبه با اتاقهای کشورهای خاصی هستند که بازارهای صادراتی جدید را پیشروی صادرکنندگان انگلیسی قرار میدهد. این اتاق با سابقه ۱۵۰ ساله حمایت از تجارت، به ایجاد شبکههای بینالمللی با کسبوکارهای مختلف در تمامی مقیاسها اعم از کوچک و بزرگ میپردازد. سیاست مثبت دیگر اتاق بازرگانی انگلستان تلاش در جهت رفع موانع تامین مالی کسبوکارها در خارج از کشور و همچنین رفع نگرانیهای مرتبط با اعتبارسنجی و قابل اعتماد بودن آنها است.
اتاقهای بازرگانی در ایالات متحده آمریکا
همانطور که در ابتدای این گزارش به آن اشاره شد، ایالات متحده آمریکا مدعی ایجاد روش آنگلوساکسون برای مدیریت اتاقهای بازرگانی است. بر اساس اصول حاکم بر این الگو، هیچگونه مقررات خاصی برای تشکیل اتاقهای بازرگانی در ایالات متحده وضع نشده است اما در عین حال باید خود را با قوانین محلی و فدرال منطقهای که در آن قرار دارند تطبیق دهند. هرگونه ایجاد اختلال در مقررات منطقهای توسط اتاقهای بازرگانی در آمریکا منتج به محرومیت آنها از انواع معافیتهای مالیاتی خواهد شد. علاوه بر موارد ذکر شده، برای تشکیل اتاقهای بازرگانی در آمریکا، تطبیق با مقرراتی که آنها را به عنوان سازمانهای غیرانتفاعی معرفی میکند نیز امری ضروری است. عضویت در اتاقهای بازرگانی آمریکا داوطلبانه است و هر شخص یا سازمانی بر اساس ماهیت و مقیاس فعالیت اقتصادی خود مجاز است در اتاق بازرگانی عضو شود. از آنجا که آمار تعداد اتاقهای بازرگانی در آمریکا پس از تاسیس به طور متمرکز ثبت و ضبط نمیشود، هیچ آمار و اطلاعات دقیقی از تعداد آنها در دست نیست، اما برآورد میشود تعداد آنها به بیش از ۵هزار اتاق برسد که شامل اتاقهای محلی و ایالتی میشوند. تعداد کارکنان اتاقهای کوچک ممکن است به کمتر از ۱۰۰ نفر برسد اما اتاقهای ایالتی تا بیش از ۵هزار نفر کارمند نیز در خود جای میدهند و دارای چندین شعبه در بخشهای مختلف کشور نیز هستند. اتاقهای محلی این اختیار را دارند تا به اتاقهای در سطح ملی نیز بپیوندند اما هیچ الزامی برای این امر وجود ندارد زیرا در نهایت تمامی این اتاقها به راس هرم اتاقهای بازرگانی که همان اتاق بازرگانی ایالات متحده است متصل هستند. اتاق بازرگانی آمریکا نهتنها اتاقهای بازرگانی محلی و ایالتی را دربرمیگیرد، بلکه شرکتها و تشکلهای تجاری را نیز در خود جا میدهد. در اتاق بازرگانی آمریکا بهطور کلی ۲۱۵ هزار شرکت خصوصی، ۳هزار اتاق محلی و ایالتی و ۱۲۰۰ انجمن تخصصی و تجاری مشغول به فعالیت هستند و اکثر آنها به طور مستقیم هم در اتاقهای بازرگانی و هم در انجمنها عضویت دارند.
ارسال نظر