سردرگمی صنعت فولاد کشور
محسن پروان* بررسی آمارهای مختلف فولاد در چند سال گذشته به جای آنکه چشماندازی روشن برای ترسیم آینده این صنعت کلیدی باشد بیشتر فعالان این صنعت و سرمایهگذارانی را که تمایل به سرمایهگذاری در این صنعت را دارند دچار سردرگمی میکند. تولید ۵/۱۴ میلیون تن** فولاد خام در سال ۲۰۱۲ و ۲/۱۸ میلیون تن** محصولات نهایی در کنار آمار متناقض مصرف این محصول در ایران، صنعتی با رشد حداقلی و نوسانات بالا را نشان میدهد از طرف دیگر برنامه دستیابی به ۵۵ میلیون تن فولاد خام در سال ۱۴۰۴ (طرح فراز) و مواردی چون حجم بالای پروژههای در دست انجام دولتی که باید سالها پیش به پایان میرسید و امروز در مجموع کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد (همچون طرحهای ۸ گانه استانی) و ارائه آمار ظرفیت تولید ۳۰ میلیون تنی و صدور ۱۴۰ میلیون تن مجوز تاسیس نورد در کشور نشان از نبود چشماندازی واحد و تصمیمگیری منسجم در این خصوص است.
محسن پروان* بررسی آمارهای مختلف فولاد در چند سال گذشته به جای آنکه چشماندازی روشن برای ترسیم آینده این صنعت کلیدی باشد بیشتر فعالان این صنعت و سرمایهگذارانی را که تمایل به سرمایهگذاری در این صنعت را دارند دچار سردرگمی میکند. تولید ۵/۱۴ میلیون تن** فولاد خام در سال ۲۰۱۲ و ۲/۱۸ میلیون تن** محصولات نهایی در کنار آمار متناقض مصرف این محصول در ایران، صنعتی با رشد حداقلی و نوسانات بالا را نشان میدهد از طرف دیگر برنامه دستیابی به ۵۵ میلیون تن فولاد خام در سال ۱۴۰۴ (طرح فراز) و مواردی چون حجم بالای پروژههای در دست انجام دولتی که باید سالها پیش به پایان میرسید و امروز در مجموع کمتر از ۵۰ درصد پیشرفت فیزیکی دارد (همچون طرحهای ۸ گانه استانی) و ارائه آمار ظرفیت تولید ۳۰ میلیون تنی و صدور ۱۴۰ میلیون تن مجوز تاسیس نورد در کشور نشان از نبود چشماندازی واحد و تصمیمگیری منسجم در این خصوص است.
حال چند سوال مهم مطرح میشود، اگر دولت اعتقاد به اقتصاد آزاد داشته و ورود به عرصه فولاد را برای همه آزاد میداند، چرا خود تولیدکننده فولاد است و در بیابانها به دنبال توسعه این صنعت که با اصل اقتصاد آزاد در تناقض است؟ و اگر دولت معتقد به لزوم برنامه ریزی و حمایت از این صنعت است و وجود برنامه این واحد و سندی برای توسعه این صنعت مادر در کشور را الزامی میداند، بر چه مبنا و با چه استدلالی مجوز تولید ۱۴۰ میلیون تن نورد را صادر کرده (که اغلب قریب به اتفاق آن هم محصولات طویل است) آن هم در شرایطی که واردات محصولات فولادی در منطقه خاورمیانه در سال ۲۰۱۲ تنها ۶/۳۳ میلیون تن** بوده است و چشمانداز رشد بالایی هم با توجه به وضعیت اقتصاد جهانی نخواهد داشت در این شرایط اگر فرض محال شود که همه نیاز منطقه را ما بتوانیم تامین کنیم باز هم ۱۴۰ میلیون تن فولاد به کارمان نخواهد خورد.
در شرایط فعلی و با توجه به نگرشهای پیش از این به صنعت فولاد میتوان مدعی شد که دولت جدید میراث دار کلاف سردرگمی از اشتباهات بزرگ استراتژیک دولت قبل شده است و اگر بخواهد با کلید تدبیر مشکلات این صنعت را رفع کند نیاز است چند اقدام اساسی انجام دهد:
۱- نخست آنکه تصدیگری خود را در فولاد کاهش دهد و دولت را که امروز بزرگترین رقیب در صنعت فولاد است به ناظر و حامی این صنعت تبدیل کند و چارهای برای دستورات فاجعهبار دولت قبلی چون استخدامهای بیرویه و غیرمنطقی در فولادسازان بزرگ چون مبارکه و ذوبآهن اصفهان کند. هر چند این کار را سخت و غیرممکن میکند.
۲- به جای تدوین چشماندازی جدید برای این صنعت به ترسیم وضعیت موجود بپردازد و به این سولات مهم پاسخ دهد:
- تولید واقعی و قابل دستیابی در ۵ سال آینده چه میزان است؟
- پیشبینی مصرف کشور در ۵ سال آینده.
- نیاز به مواد اولیه و انرژی برای انجام این کار چقدر است؟
- آیا پروژههایی همچون ۸ گانه استانی که قرار بود ۵ سال پیش راهاندازی شود و هنوز نیمه تمام است و با مشکلات بالایی دست به گریبان است و با توجه به وضعیت حملونقل و انرژی و آب در مناطق احداث این کارخانهها هنوز صرفه اقتصادی دارد یا توقف کامل آن مقرون بهصرفهتر است؟
اهمیت صنعت فولاد برای هر کشوری غیرقابل انکار است و نیازی به بازگویی ندارد؛ اما تصمیمات غیرکارشناسی و نادرست در این زمینه نیز میتواند رشد صنعتی کشور را متوقف کند. چه نکو است که دولت جدید خود در قالب منتقد وارد شده و واقعیتهای امروز این صنعت را ترسیم کند تا بتواند به کمک بخش خصوصی برای جذب سرمایه و رفع موانع اداری پیش رو برآید.
*) دبیر همایش چشمانداز صنعت فولاد و معدن ایران با نگاهی به بازار
**) منبع آمار www.worldsteel.org
ارسال نظر