وظیفه صنعت!
وظیفه صنعت چیست؟ رفع محرومیت، ایجاد اشتغال، تامین درآمد، گسترش علم و فن، تحکیم روابط و مناسبات سیاسی و بینالمللی، تحول فرهنگ جامعه و...؟ این همه و بسیاری دیگر از موارد البته از مزایای گسترش صنعت است.
امیر حقیقت
وظیفه صنعت چیست؟ رفع محرومیت، ایجاد اشتغال، تامین درآمد، گسترش علم و فن، تحکیم روابط و مناسبات سیاسی و بینالمللی، تحول فرهنگ جامعه و...؟ این همه و بسیاری دیگر از موارد البته از مزایای گسترش صنعت است. به همین دلیل نیز این حوزه فعالیت چنین مهم و عزیز است. اما موارد فوق وظیفه صنعت نیست. وظیفه صنعت آن است که کالای مرغوب و ارزان تولید کند. اگر صنعت بتواند این وظیفه ذاتی خود را محقق کند، قطعات متناسب با شرایط، مزیتهای نسبی و مناسبات و نیازمندیهای جامعه تولید میشود و به درجاتی آن نیازهای دیگر اقتصادی و اجتماعی نیز برطرف خواهد شد.نکته فوق شاید نکتهای بدیهی تصور شود اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد.نگاهی به انبوه طرحهای صنعتی کشور در طول دو سه دهه اخیر به خوبی نشان میدهد مقصود بخش بزرگی از این طرحها و پژوهشها نه تولید کالای رقابتی در اندازه بازارهای جهانی بلکه تامین شغل برای خیل عظیم بیکاران، توسعه مناطق محروم و عقبمانده، بسط و گسترش مناسبات سیاسی خارجی و... بوده است. بخش مهمی از عدم توفیق در توسعه صنعتی را نیز دقیقا باید در همین مساله به ظاهر بدیهی جستوجو کرد. وقتی حجم عظیم منابع ارزشمند و کمیاب مادی و انسانی در جهت یک هدف مشخص و اصیل یعنی تولید کالای رقابتی سمتدهی نمیشود و این منابع تحت عنوان صنعت و توسعه صنعت صرف رفع و رجوع سایر معضلات اقتصادی اجتماعی و سیاسی میگردد آنگاه میتوان حدس زد که چرا در چنین سطحی از توسعه صنعتی قرار داریم.منابع غنی طبیعی، نیروی انسانی مجرب و باهوش و ارزان، تجربه تاریخی چند دهه فعالیت صنعتی، موقعیت فوقالعاده مناسب اقتصادی و جغرافیایی به لحاظ دسترسی به بازارهای بزرگ منطقهای و بینالمللی از طریق مرزهای آبی و خاکی، دلارهای نفتی و... چرا پس از چند دهه فکر و فعالیت انسان ایرانی نتوانسته است آنچه را که سزاوار آن است ایجاد کند؟ منطق علمی و تجارب بشری نشان داده است اصل گرفتن «حاشیه» و به حاشیه بردن «متن» جز واماندن و پس رفتن نتیجهای عایدمان نمیکند.پس بهتر آن است که از «صنعت» انتظار داشته باشیم که به وظیفه خود عمل کند. یعنی براساس مزیتهای نسبی کالای متناسب با نیاز بازار آن هم در اندازههای جهانی تولید کند تا با فروش آن در بازارهای بینالمللی درآمد سرانه افزایش یابد و سرمایهگذاریها افزونتر شود و با رشد و توسعه صنعت در مراحل مختلف، تولید علم و دانش، ایجاد تکنولوژی، تحقیق و توسعه، اشتغال و... تسریع و تعمیق شود، فقر و فساد و تبعیض را ریشه برکند پس عاقلانه آن است که از هر وسیله همان کاری را که وظیفه آن است طلب کنیم و هرم را بر قاعده آن بنشانیم.
ارسال نظر