صنعتگران در تنگنای بازار مالی
احسان شادی - تصوری پیدا شده است که سرمایه مورد نیاز برای توسعه صنعت را منحصر به «سرمایه انسانی» و «دانایی» میداند و معتقد است اگر یک بنگاه اقتصادی این نوع سرمایه را در حد کفایت داشته باشد رونق را تجربه خواهد کرد. این تصور درستی است و نباید در آن تردید کرد. اما این همه داستان نیست و بنگاهها برای ایجاد رونق در کسب و کار خویش به سرمایههای دیگر به ویژه «سرمایه مالی» نیاز دارند. شاید گفته شود مدیران دانا و سرمایه انسانی کارآمد و نیرومند کارشان همین است که بروند در بازار مالی جستوجو کرده و ارزانترین نوع سرمایه را به شرکت یا بنگاه بیاورند. این نیز حرف درستی است، اما نکته فراموش شده این است که «بازار سرمایه» در ایران خاکستری و ناروشن، کوچک و پیچیده و مبهم است.
بخشی از ناروشنیهای بازار سرمایه را میتوان در سخنان معاون اقتصادی سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران پیدا کرد. وی گفته است: «مقرر شده بود این سازمان برای تامین سرمایه ارزان قیمتتر نسبت به گزینههای دیگر ۵۰۰میلیون یورو اوراق قرضه اسلامی منتشر کند که نشد و امسال نیز معلوم نیست در بودجه سالانه کل کشور بیاید... استقراض از کشورهای دیگر اگر منجر به تولید کالای صادراتی نشود به ضایع شدن بودجه دولت منجر میشود...» اما صنعتگران برای تامین سرمایه در داخل نیز با تنگنا مواجه هستند. نظام بانکی به عنوان تامینکننده اصلی منابع مورد نیاز صنعت درگیر دستورات تکلیفی برای پرداخت وام به طرحهای زودبازده شده است، حساب ذخیره ارزی در شرایط بلاتکلیفی به سر میبرد، بازار سهام شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران توانایی فروش سهام را از دست داده است، بانکهای خصوصی در بیم و هراس به سر میبرند، سرمایهگذاری مستقیم خارجی در شرایطی خوشی قرار دارند، بازار فروش اکثریت کالاهای داخلی با هجوم کالاهای مشابه خارجی راکد است و در برخی از صنایع نیز قیمتگذاری دستوری شرایط را دشوار کرده است. در چنین شرایطی حتی اگر مدیران دانا و سرمایه انسانی فوقالعاده قوی نیز باشد نباید امیدوار به تامین سرمایه مالی به شکل موثر باشیم. صنعتگران در چنین بازار مالی عجیبی چه راهی در پیش دارند؟ معلوم نیست.
ارسال نظر