محمدصادق جنان صفت

صنعتگران و فعالان اقتصادی ایران هوشمند‌تر از گذشته شده‌اند و می‌دانند هر اتفاقی که می‌افتد یک ظاهر و یک باطن دارد.

صنعتگران دریافته‌اند که نمی‌توان در رویه و پوسته رویدادها قناعت کرد و باید ژرفای هر تصمیمی را دید و ارزیابی کرد.

در این روزها که موضوع کاهش دستوری نرخ سود تسهیلات بانکی داغ شده و در محافل اقتصادی نیز در کانون توجه است، سخنان و داوری‌های ارزنده‌ای از سوی فعالان صنعتی شنیده و خوانده می‌شود. ارزیابی دقیق دبیرخانه انجمن صنایع لبنی و رییس هیات مدیره انجمن شرکت‌های ساختمانی که در گفت‌وگو با خبرگزاری‌ها مطرح کرده‌اند نمونه‌ای از این هوشمندی است.

فعالان صنعتی می‌دانند که کاهش نرخ سود تسهیلات به صورت دستوری جز افزایش غیرقابل شناسایی تورم راه به جایی نمی‌برد.

به همین دلیل است که آنها حاضرند در شرایط متعادل‌تر و با نرخ‌های سود بالا‌تر فعالیت کنند، اما عاقبت کارشان را بتوانند پیش‌بینی کنند.

کاهش دستوری نرخ سود تسهیلات که به ارزان شدن ظاهری قیمت پول منجر می‌شود می‌تواند به رشد تقاضای کاذب منجر شده و همان میزان اعتبارات پیش‌بینی شده برای فعالان واقعی صنعت را نیز از دسترس خارج کند.

مهار تورم شاید توجیه مناسبی برای ارزان کردن منابع بانک باشد اما پیامدهای ناشناس و آشنای آن حتما تولیدکنندگان واقعی را با دردسر مواجه می‌کند.

افزایش نرخ تورم به غیررقابتی شدن فعالیت‌های آنها منجر می‌شود و آنها را از بازار خارج می‌کند. صنعتگران هوشمند شرایط واقعی را خوب درک می‌کنند.