زندگی سراسر حل مساله است
آموزگار دوراندیش و نیک نهادی داشتم که درس ریاضی میداد. او عادت داشت پیش از شروع تدریس این نیت بیت معنا دار را با خط خوش بالای تخته سیاه مینوشت: «چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد» و توضیح میداد، حل مساله ریاضی نیاز به سخت کوشی دارد و تاکید میکرد هر چه مساله سختتر باشد حل آن شیرینتر است او ضمن تدریس به ما یاد میداد زندگی سراسر حل مساله است و نباید انتظار داشته باشید آسان به آرزوهای خود برسید.
محمدصادق جنان صفت
آموزگار دوراندیش و نیک نهادی داشتم که درس ریاضی میداد. او عادت داشت پیش از شروع تدریس این نیت بیت معنا دار را با خط خوش بالای تخته سیاه مینوشت: «چرخ بر هم زنم ار غیر مرادم گردد» و توضیح میداد، حل مساله ریاضی نیاز به سخت کوشی دارد و تاکید میکرد هر چه مساله سختتر باشد حل آن شیرینتر است او ضمن تدریس به ما یاد میداد زندگی سراسر حل مساله است و نباید انتظار داشته باشید آسان به آرزوهای خود برسید. بعدها همین عبارت را از کارل پوپر، فیلسوف تاثیرگذار غرب نیز خواندم که زندگی سراسر حل مساله است. تمایل دارم این عبارت را برای صنعتگران ایرانی یادآوری کنم و در آغاز سال جدید تصریح کنم که زندگی سراسر حل مساله است. صنعتگران ایرانی در نیم قرن گذشته تلخ و شیرین و فرازها و فرودهای پرشماری دیدهاند و سال ۱۳۸۶ را نیز پشتسر خواهند گذاشت. دقت در گوشه و کنارها و ژرفای وضعیت و شرایط داخلی و خارجی ایران نشان میدهد که نباید انتظار سال آسانی داشته باشند، اما چه باک، باید مساله را حل کرد. صنعتگران ایرانی از همین روزهای نخست سال جدید باید مراقب چند نکته باشند و تا جایی که ممکن است. تشکلهای خود را حول محور بخشخصوصی منسجمتر کنند تا صدایشان به گوش برسد. نکته نخست و بنیادین این است که نباید از دولت انتظار زیادی داشته باشند که کاری برای آنها کند. دولت در شرایط دشواری قرار دارد و حتی اگر بخواهد نیز نمیتواند سخاوت و کرم زیادی نشان دهد.
صنعتگران ایرانی و تشکلهای آنها ضمن درک نکته یاد شده باید نیروی فکری و کارشناسی خود را حول محور کاهش دخالتهای دولت متمرکز کرده و از این نهاد نیرومند بخواهند دست آنها را برای کار و برنامهریزی آزاد بگذارد. نکته بسیار مهم دیگر برای صنعتگران ایرانی در آغاز سال نو این است که تا جایی که توانایی و امکان دارند با همتاهای خارجی خود پیوند خورده و از تجربه، بازار و تواناییهای سرمایهگذاری آنها استفاده کنند. تولید برای صادرات باید حرف اول را در برنامهریزیهای بخش صنعت بزند. بازار داخل اندازههای تعریف شده و معینی دارد و با توجه به وضعیت اقتصاد کلان احتمال بزرگ شدن آن زیاد نیست.
کارآمدترین کار این است که تولید موردنیاز برای بازارهای منطقهای و جهانی در دستور کار قرار گیرد، در غیر این صورت روزگار سختتر خواهد شد. صنعتگران ایرانی توجه داشته باشند که این یک اختیار نیست بلکه اجبار و ضرورت است.نکته بعد اتحاد بیشتر و منسجمتر صنعتگران برای رسیدن به هدفهای صنف و صنعت خویش است. بدون اتحاد و تعریف دوباره آن راه به جایی نخواهید برد. سال ۱۳۸۶ شاید سالی سختتر از پارسال و سالهای قبل باشد، اما به مصداق آن نیم بیت زیبا باید در شرایط سخت پایداری نشان داد تا کسب و کار لذتبخش باشد.
ارسال نظر