مرکز پژوهشهای مجلس بررسی کرد
سیاستهای حوزه انرژی در کشورهای مختلف
دفتر گروه مطالعات محیط کسبوکار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد: مقرراتگذاری به معنای تنظیم امور اقتصادی و اجتماعی و به طور خاص، وضع مقررات برای تنظیم امور، به یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز تبدیل شده است. ذیلا مقررات گذاری در حوزه انرژی و موضوعات پیرامونی آن در بازارهای انرژی مورد بررسی قرار می گیرد.
گروه سوخت و نیرو - مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی ضمن ترجمه مقالهای خارجی، مقوله مقرراتگذاری در حوزه انرژی را مورد کنکاش قرار داد.
دفتر گروه مطالعات محیط کسبوکار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، اعلام کرد: مقرراتگذاری به معنای تنظیم امور اقتصادی و اجتماعی و به طور خاص، وضع مقررات برای تنظیم امور، به یکی از مسائل مهم و چالشبرانگیز تبدیل شده است. ذیلا مقررات گذاری در حوزه انرژی و موضوعات پیرامونی آن در بازارهای انرژی مورد بررسی قرار می گیرد. آن چه به عنوان مقرراتگذاری در این مقاله یاد میشود، شامل «سیاستهای حوزه انرژی» و مقرراتگذاری در خدمات عمومی گاز و برق است. در ادبیات مربوط به مقرراتگذاری، نارساییها و شکستهای بازار، دلیل عمده مقرراتگذاری از سوی دولت مطرح شده اند. از این رو در مقاله پیش رو به تحلیل شکستهای بازار از منظر بازار انرژی پرداخته میشود و دخالت دولت در بازارهای انرژی با هدف اجرای سیاستهای حوزه انرژی و نظرات موافق و مخالف مورد بررسی قرار میگیرد. این سیاستها عبارتند از: افزایش امنیت عرضه انرژی، پیش بینی از روندهای تغییر قیمت سوخت فسیلی در آینده، حفاظت از محیط زیست و حفظ منابع نسلهای آتی. در همین راستا این پرسش مطرح میشود که مقرراتگذاری دولتها در جهت اجرای سیاستهای مذکور و رفع نقایص بازار و رسیدن به رقابت تا چه حد کارآ و ثمربخش بوده است. نتایج بررسی و تحلیلهای ارائه شده در این مقاله نشان میدهند که تلاشهای دولت برای رفع شکستهای بازار و ایجاد فضای رقابتی در بازار انرژی و خدمات عمومی مرتبط با گاز و برق، لزوما به بهبود سطح رفاه نمیانجامد؛ زیرا وجود گروههای فشار، لابیهای سیاسی و منافع شخصی مقرراتگذاران، از جمله مسائلیاند که دستیابی به منافع جمعی مقرراتگذاری دولتی را با چالش مواجه میسازند.
این گزارش میافزاید: سیاستهای حوزه انرژی در کشورهای مختلف، ویژگیهایی مشترک دارند؛ برای مثال، آنها ظاهرا با هدف افزایش امنیت عرضه انرژی، پیشبینی روندهای تغییر قیمت سوخت فسیلی در آینده، اجتناب از آسیب رساندن بیش از حد به محیط زیست در برخی از کشورها و حفظ منافع نسلهای دور طراحی میشوند. در همه این موارد، «شکستها»ی بازار دلایلی معمولا مفروض برای دخالت دولتیاند. با این حال، هیچ پاسخ قطعی وجود ندارد که تا چه حد این دخالت، تلاشهایی واقعی برای رفع شکستهای بازاری بوده یا این سیاستها در وهله اول، نتیجه لابی گری گروههای فشار است؟ علاوه بر این، بررسی شکستهای مفروض و پیامدهای احتمالی دخالت دولت نشان میدهد که تلاشهای دولت برای رفع و رجوع این مشکلات، ضرورتا به بهبود در سطح رفاه منجر نخواهد شد.
ارسال نظر