پاسخ به یک فراخوان
حی و حاضر شدن یک متن
نوشته حاضر پاسخ دیگر به فراخوان ۲۸تیر ماه صفحه «صنعت و معدن» در مورد اینکه در شرایط فعلی ایران، آیا تدوین و اجرای توسعه صنعتی ضرورت دارد؟، است.
خوشبختانه در هفتههای اخیر اخباری از نهایی شدن «استراتژی توسعهصنعتی» و «استراتژی معدن» و رونمایی از این اسناد محوری توسعهای منتشر شده است.
حسین حقگو
نوشته حاضر پاسخ دیگر به فراخوان ۲۸تیر ماه صفحه «صنعت و معدن» در مورد اینکه در شرایط فعلی ایران، آیا تدوین و اجرای توسعه صنعتی ضرورت دارد؟، است.
خوشبختانه در هفتههای اخیر اخباری از نهایی شدن «استراتژی توسعهصنعتی» و «استراتژی معدن» و رونمایی از این اسناد محوری توسعهای منتشر شده است. بیشک نبود این اسناد راهبردی توسعهای از مهمترین خلأهای دهها سال فعالیتهای صنعتی کشور است؛ چرا که تنها در چارچوب مجموعه اصول راهبردی مشخص، حل معضلاتی همچون امنیت سرمایهگذاری و کارآفرینی، محرومیتزدایی و رشد اقتصادی و ... امکانپذیر است. فرآیند توسعه صنعتی با ایجاد فرصتهای شغلی پایدار چهره جامعه را دگرگون میکند و با اختراعات و نوآوریها، موجب دگرگونی و افزایش بهرهوری در سایر بخشهای اقتصادی میشود. اما آنچه شایان توجه است، آن است که تدوین و تصویب یک متن هر قدر هم راهبردی و اساسی به تنهایی گرهای از مشکلات صنعت کشور باز نمیکند. بلکه آنچه واجد اهمیت اساسی است رسیدن به یک «پارادایم» یا مبانی روشن نظری در این حوزه است که مورد قبول مجموعههای حاکمیتی باشد تا «اراده» جمعی را در مسیر تحقق اهداف این مبانی همسو کند و در فضای پیچیده و پر ابهام جهان امروز به اتخاذ تصمیمها و یافتن راه حلهایی بینجامد که به تحول و توسعه پیشرفت مستمر جامعه کمک کند. آنچه امروز مشخص است آن است که «ضرورت» نیاز به متنی راهبردی برای توسعه صنعتی کشور امری نهادینه شده است و اخبار اخیر منتشر شده نیز حکایت از آن دارد که «اراده» تهیه و تدوین چنین متنی نیز کاملا وجود دارد. آنچه ابهام دارد وجود یک هویت نظری و جهتگیری اقتصادی مشخص است که از سازگاری درونی برخوردار باشد تا بتواند «اراده عملی» و بالفعل شدن این «هویت نظری» را امکانپذیر کند و متنی نوشتاری را به «متن» زندگی مردم و کسب و کارشان برده و حی و حاضر کند.
ارسال نظر