فرصت طلایی برای تولید صنعتی

گروه صنعت و معدن- نرخ مبادله ریال به ارزهای معتبر یک متغیر بسیار اثرگذار در معادلات اقتصاد ایران شامل تولید، تجارت، بازار کار و بازار کالا و پول بوده و هست. اما این اهمیت برای شمار قابل اعتنایی از مدیران سیاسی ایران به این دلیل که ارز حاصل از صادرات نفت خام بیش از تقاضای قابل پیش‌بینی در بازار بود، نادیده گرفته می‌شد. شماری از مدیران سیاسی ایرانی در همه سال‌های اخیر با نادیده انگاشتن اهمیت نرخ ارز و در شرایط وفور ارزی عموما در موضوع تنظیم بازار به واردات ارزان توجه کرده و تولید صنعتی و کشاورزی را در موقعیت دشواری قرار می‌دادند. این دیدگاه به ویژه از ۱۳۸۴ به این طرف بر مجموعه رفتار دولت غلبه کرد و روزهایی بود که رییس دولت نهم به انتقادکنندگان که می‌گفتند، با واردات ارزان‌قیمت، تولید داخلی از رونق می‌افتد، پاسخ تندی داده و گفته بود به‌طور مثال مگر صاحبان کارخانه‌های قند و شکر چند نفر هستند. این حرف در برابر کسانی زده شد که اعتقاد داشتند باید با واقعی کردن نرخ ارز تولید داخلی را در برابر رقابت سخت با تولیدات خارجی حمایت کرد. روزهای خوش وفور ارزی که تا همین چند ماه پیش مسوولان را سرخوش و شادمان کرده بود، به روزهای کمبود ارز رسیده است و شرایط برای اداره کسب‌وکار شهروندان به آسانی چند سال قبل نیست.

فرصت هست

دولت‌های نهم و دهم در همه سال‌های سپری شده فاقد برنامه اقتصادی شفاف و مشخص به ویژه در بخش صنعت و تولید بوده و بیشترین تلاش آنها به‌صورت روزمره به تنظیم بازار اختصاص یافت. این نیز یک واقعیت است که مجلس قانون‌گذاری ایران و سایر قوانین در سال‌های اخیر با برنامه‌ها و سیاست‌های اقتصادی رفتاری مداراجویانه داشتند. در حالی که شماری از فعالان صنعتی و اقتصادی و اقتصاددانان به دولت توصیه می‌کردند با آزادسازی تدریجی نرخ ارز راه را برای رقابت واقعی تولید داخل با تولیدات خارجی هموار کنند؛ اما دولت از این کار اجتناب می‌کرد. در ماه‌های اخیر اما نرخ ارز به ریال ایران خود را آزاد کرد و نظارت موثری نیز بر این آزادسازی نشد و نرخ ارزهای معتبر با شتابی روزافزون از مرزهای تصور عمومی عبور کرد. این سرعت زیاد کاهش ارزش ریال در برابر دلار و سایر ارزها، مصائب خود را بر جای گذاشته و تولید و تجارت و دادوستد داخلی را با عدم‌تعادل جدی مواجه کرده است؛ اما به نظر می‌رسد، در کنار این تنگنا، فرصت تازه‌ای برای تولید فراهم شده است تا از فضای به دست آمده که به کاهش قابل‌توجه قدرت رقابتی واردات منجر شده است، استفاده کرده و با نوسازی و توسعه، سهم از دست رفته خود در بازار ایران را به دست آورد. سه برابر شدن نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران در مدتی کمتر از ۱۸ ماه اکنون واردات را به شدت گران کرده و توانایی واردکنندگان برای رقابت با تولید داخل را در کمترین اندازه قرار داده است. این وضعیت به ویژه برای تولید برخی از کالاهای کشاورزی مثل قند و شکر، ذرت و سویا و دانه‌های روغنی و همچنین کالاهای صنعتی‌تر مثل پارچه، پوشاک، لاستیک و ... بهترین فرصت است تا بتواند در این شرایط، قدرت رقابتی خود را افزایش دهد؛ اما رسیدن به این وضع آرمانی الزام‌های خود را دارد. برخی از الزام‌ها را به طور خلاصه می‌آوریم:

ثبات سیاست‌ها

نرخ هر دلار ایالات‌متحده آمریکا به پول ایران در روزهای گذشته با شتاب باورنکردنی صعود کرد و از سه هزار تومان فراتر رفت. در صورتی که دولت بپذیرد که نرخ یاد شده یا دست کم نرخ تبدیل دلار به ریال در اتاق مبادلات ارز مبنای کار قرار گیرد و با دستکاری قیمت ارز را کاهش جدی ندهد و با توجه به مجموعه شرایط به نظر می‌رسد این ارقام پایه خوبی برای مقایسه قیمت تمام شده تولید داخل با واردات باشد. ثبات سیاست‌های ارزی از سوی نهاد دولت اتفاقی است که باید رخ دهد تا اعتماد و اطمینان سرمایه‌گذاران را برای رشد و توسعه فعالیت‌های تولیدی به دست آورد. این چیزی است که جامعه تولیدکنندگان ایرانی به آن نیاز دارند و چشم بر رفتار دولت در این حوزه دوخته‌اند.

دوری از سیاست

تولید داخلی ایران در سال‌های اخیر از «سیاست» آسیب دیده است. یکی از مولفه‌های «سیاست» که بر تولید داخل موثر واقع شده است، دوستی تجاری با برخی کشورها از جمله و به ویژه «چین» است. رهبران چین در این سال‌ها از شرایط تجارت خارجی ایران فایده برده و راه صادرات انواع کالاهای چینی به بازار ایران را هموار کرده‌اند. ارائه آماری از آرزوهای مردان سرنوشت‌ساز ایرانی در حوزه سیاست که امیدوارند مبادلات تجاری با چین به ۵۰ میلیارد دلار برسد، امیدواریم مبادلات تجاری ایران و ترکیه به ۳۰ میلیارد دلار افزایش یابد. در فضای سیاسی ویژه سال‌های اخیر که بخشی از آن نیز محقق شده است، راه نفس تولید داخل برای افزایش رقابت را باریک و تنگ کرده است. اگر نرخ ارز را آزاد بگذاریم و بر سر راه تقاضا سد و مانع نگذاریم و قیمت ارزهای معتبر در تعادل طبیعی قرار گیرند می‌توان امیدوار شد که تهدیدهای نسبی فعلی جای خود را به فرصت‌های مناسب دهد.

بازسازی تکنولوژیک

صنعت ایران به دلایل پرشمار که جای توضیح مشروح آن در این نوشته نیست به لحاظ تکنولوژیک در مقایسه با صنایع کشورهای صادرکننده کالا به ایران عقب‌مانده است. این عقب‌ماندگی موجب شده است تا کیفیت تولیدات صنعتی ایران برای مصرف‌کننده ایرانی مطلوبیت ذهنی ایجاد نکند و از طرف دیگر قیمت تمام شده تولید را در سطحی بالاتر نگهدارد. به این ترتیب بود که بازار داخلی ایران در اختیار کالاهای خارجی قرار گرفت. در صورتی که نرخ ارز در ایران واقعی شود و صنعت ایران بتواند سهم قابل توجهی از بازار داخلی را به دست آورد، سرمایه مالی لازم برای نوسازی تکنولوژیک را تامین خواهد کرد.

تولیدکنندگان ایرانی اگر علاقه‌مندند که عدم وابستگی آسیب‌ساز به نهاد دولت را تجربه و در فضای مناسب فعالیت کنند از فرصت پدیدار شده‌ای که نرخ ارز در اختیارشان قرار داده است باید به کارآمدی استفاده کنند. شاید در مسیر احیای تولید صنعتی ایران ادغام برخی واحدها اجتناب‌ناپذیر باشد، شاید نیاز به خروج برخی از بنگاه‌های ناکارآمد باشد، شاید در این فضایی که فرصت‌ تازه‌ای با واقعی شدن نرخ ارز پدیدار کرده است، اتحاد و همدلی بیشتر میان تولیدکنندگان احساس شود. بازار بزرگ ایران را نباید به آسانی نادیده گرفت و آن را به شرکت‌های خارجی داد. در سال‌های اخیر به طور میانگین هر سال ۶۰ میلیارد دلار کالا به بازار ایران سرازیر شده است که یک رقم بسیار جذاب به حساب می‌آید. اگر تولید داخلی احیا و در شرایط جدیدی که واقعی شدن نرخ ارز برایش فراهم کرده است، ۵۰ درصد رقم یاد شده را در اختیار گیرد چشم‌انداز بزرگی از کار و فعالیت دیده می‌شود. چنین فرصت‌های طلایی برای تولید داخل شاید کمتر پیدا شود و باید از آن استفاده کرد. دولت به عمدیا به سهو سیاست‌هایی اتخاذ کرده است که نرخ ارزهای معتبر به ریال ایران پس از یک دوره ۱۰ ساله تثبیت، به قیمت‌های واقعی نزدیک شود و این فرصت بسیار مغتنمی برای تولید صنعتی است.