طرحهای استانی فولاد در لیست آمایش صنعت
احمد بختیار
طرحهای استانی فولاد، درون لیست آمایش صنعت و معدن قرار گرفتند. این طرح ۸۰۰ پروژه را در خود جای داده که شاخصترین آنها طرحهای استانی فولاد هستند. وزیر صنایع و معادن علائم این برنامه را سال گذشته نشان داده بود.
طرح فولاد چهارمحال و بختیاری،زمستان ۸۶
احمد بختیار
طرحهای استانی فولاد، درون لیست آمایش صنعت و معدن قرار گرفتند. این طرح ۸۰۰ پروژه را در خود جای داده که شاخصترین آنها طرحهای استانی فولاد هستند. وزیر صنایع و معادن علائم این برنامه را سال گذشته نشان داده بود. علیاکبر محرابیان نخستین بار در دوره سه ماهه سرپرستی وزارت صنایع و معادن در یکی از شهرستانها، چنین خبری را اعلام کرد. البته در آن زمان سخنی از طرح آمایش صنعت و معدن نبود اما صراحت آن کلام، عزم علیاکبر محرابیان را بر واگذاری ۸ طرح استانی فولاد، نمایان کرد. اگرچه ابتدای پاییز گذشته و تنها چند روز پس از انتشار آن خبر، اعلام شد که دولت اراده جدی برای به اتمام رساندن طرحهای استانی فولاد دارد و با تزریق از حساب ذخیره ارزی، پروژهها را به پایان میرساند و پس از آن ،واحدهای ساخته شده را به بخش خصوصی واگذار میکند. اما مصاحبه اخیر وزیر با خبرگزاری مهر و تاکید بر واگذاری طرحهای نیمهتمام استانی فولاد، نشان از تصمیم قاطع محرابیان برای عملی ساختن آن برنامهای که پیشتر در سر داشت، میداد. به تازگی وزارت صنایع و معدن فهرست ۸۰۰ طرح آمایش صنعت و معدن را در پایگاه اطلاع رسانی خود قرار داده است. بیننده سایت با جستوجوی کلمه فولاد به راحتی شاهد ظهور نام برخی از پروژههای استانی فولاد بر صفحه اینترنتی میشود. محرابیان در سال گذشته البته به طور تلویحی عزم خود را نشان داده بود. استفاده از حساب ذخیره ارزی برای طرح فولاد تنها در حالتی قانونی است که پروژه متعلق به دولت نباشد. اکنون نیز جملگی طرحهای آمایش صنعت و معدن که از تبلیغات تلویزیونی نیز بهره میگیرند، به منظور اجرا توسط بخش خصوصی، در آستانه واگذاری قرار گرفتهاند. هدف وزارت صنایع و معادن از این اقدام، توسعه متوازن صنعتی و معدنی کشور است. پشتوانه این پروژهها ۳۰هزار میلیارد تومان اعتبار ویژه است که از انواع حمایتهای دولتی برخوردارند. اما آنچه که وجه متمایز به این ۸ طرح از ۸۰۰ طرح میبخشد، سابقه تاریخی نه چندان دور این پروژهها است که مسوولان در اذهان مردم نقاط دورافتاده ۸ استان شکل دادهاند.
پروژههای استانی فولاد که در دولت نهم پدیدار شدند در واقع بخشی از برنامه جامع فولاد برای رسیدن به ظرفیت ۲۹میلیون تنی تولید فولاد خام بود.در دولت قبلی قرار بود که شرکتهای فولادی همچون ذوبآهن اصفهان، مبارکه، خوزستان و خراسان بخش اعظم توسعه این صنعت را بر عهده بگیرند. اما دولت نهم چنین برنامه را در تضاد با اهداف عدالت طلبانه خود میدانست از همین رو برنامه احداث ۴/۶ و بعدها ۸میلیون تن فولاد خام را در ۸ شهرستان گسترانید.
طوری که شهرهای قائنات (خراسان جنوبی) سبزوار (خراسان رضوی)، میانه (آذربایجان شرقی)، سپیددشت (چهارمحال و بختیاری)، شادگان (خوزستان)، نیریز (فارس)، بافق (یزد) و بافت(کرمان) هر کدام صاحب یک کارخانه یکمیلیون تنی فولاد شوند. سال ۸۵ در هفته دولت کلنگ احداث این هشت پروژه در ۸ روز متوالی و در هشت استان به زمین خورد.
نقشه جغرافیایی این ۸ طرح به دایرهای میماند که کمان کوچکی از آن حذف شده باشد. به عبارتی مسیر از میانه شروع و به سمت جنوب، مرکز و شرق کشور امتداد مییابد.
مراسم کلنگزنی این طرحها چنان شور و هیجان نزد مردمان آن نقاط پدید آورد که تصور آن مشکل مینماید.
حضور زنهایی که نوزادان خود را در بغل دارند، پیرمردان آفتاب سوختهای که متاع اندک خود را به قربانی آورده بودند.جوانانی که فردا را به امید احداث کارخانه فولاد مینگریستند و پیرزنهایی که خاکاندازی در دست داشتن و در نبود دانههای اسفند بوتههای خشک بیابان را میسوزاندند.
حرارت آن بوتهها نشان از درون گداخته مردمان سرزمینهای دوردست میداد.آنان آینده فرزندان خود را در تحقق وعدههای عدالت پروری دولت نهم میجستند.
شاید این برش تاریخی از روزهای نخستین شهریور ۸۵ بخشی از حساسیت و نگاه متعصبانه مردمان آن دیار به این طرحها را منعکس کند.
اگرچه منطق اقتصادی حکم میکند که طرحهای فولادی در نقاطی به اجرا در آیند که بستر توسعه را در اختیار داشته باشند، اما اکنون که این پروژهها به پیشرفت ۱۸ تا۲۰درصدی رسیدهاند و بخش اعظم آنها در حال دریافت تجهیزات و حتی نصب برخی سازههای اصلی نظیر کورهها هستند.
حال سوال این است که آیا بخشخصوصی حاضر است نقاطی که پیشتر توسط دولت انتخاب شده را برگزیند و آیا تمایل به ادامه و اتمام طرحها را دارد. آیا از نظر ایشان، کار در نقاط دورافتاده جذابیتهای اقتصادی دارد. این پروژهها عمدتا با اهداف اجتماعی و سر و سامان دادن به نقاط کم برخوردار پی ریزی شدهاند.
دولت باید در این شرایط اهداف اقتصادی را برای سرمایهگذاران پررنگ کند یا اینکه هر دو هدف را منطبق بر هم کند. در صورت تحقق این دو هدف، از یک سو سیستم حاکمیتی به توسعه متوازن مورد علاقه خود رسیده و از دیگر سو بخش خصوصی را ترغیب به حضور در نقاط کمبرخوردار کرده است.
در این میان، مساله این است که دولت به هر نحو اعتماد بخشخصوصی را به دست آورد در آن صورت عملیات موفقیتآمیزی را پیاده کرده است. در غیر این صورت طرحها در یک وضعیت معلق قرار میگیرند که نتیجه آن سرخوردگی بیش از پیش مردم محروم خواهد بود. علاوه بر آن دولت مجبور میشود با یک اختلاف زمانی زیاد، شرکت ملی فولاد را مجبور به اجرای این طرح های نیمهتمام کند.
فولادیهای بزرگ خریدار فولادیهای استانی
البته شنیده شده است که یکی از گزینههای پیش رو، واگذاری این طرحها به کارخانههای بزرگ فعلی است. به عبارت دیگر پروژههای استانی فولاد بین فولاد مبارکه، ذوبآهن اصفهان، فولاد خراسان، فولاد خوزستان و فولاد میانه تقسیم میشوند. تزریق به موقع اعتبار، ارائه مشوقهای جذاب به این کارخانه، در شرایط حاضر میتواند راه علاجی برای برونرفت از وقایع ناخوشایند احتمالی در آینده باشد.
دولت خود این طرحها را کلید زده و وعده آنها را به مردمان ۸ شهرستان داده است.از همین رو هرگونه تصمیم غیرکارشناسی به راحتی، خدشه به اهداف ترسیم شده آینده وارد میسازد.
ارسال نظر