حسین آقامحمدی*

با مدیریت دیرهنگام وزارت نیرو همگان مطلع شده‌اند که امسال، سال خشکی است و مسوولان به وفور در رادیو ، تلویزیون و روزنامه‌ها اعلام می‌کنند تا مردم برای جلوگیری از کاهش اثرات بلای خشکسالی در مصرف آب و برق صرفه‌جویی کنند تا مشکلات ماه‌های گرم را بتوانند با مشکل کمتری از سر بگذرانند. اما این دعوت همگانی کم‌رنگ‌تر از حوادث پیش روی ما و کمی‌هم دیر مطرح می‌شود.

داستان خشکسالی و مقابله با این سال خشک کم کم دارد شبیه نیمه دوم بازی ایران و استرالیا می‌شود. در آن روز تاریخی، سرمربی وقت تیم ملی ایران به بازیکنان گفت دیگر کاری از دست من بر نمی‌آید و هرآنچه بلد بودم به کار بستم حال خودتان هر کاری که مناسب می‌دانید در زمین انجام دهید.اکنون نیز امیدواریم سرنوشت خشکسالی شبیه نتیجه آن بازی شود.

واقعیت این است که در ایران مصرف سرانه انرژی از قبیل، گاز، بنزین، آب، برق و غیره، هفت برابر میانگین جهانی است که علت آن هم پرداخت‌های فراوان سوبسید از سوی دولت‌ها است. به همین دلیل سهم این هزینه در سبد خانوار بسیار کمرنگ است و مردم انگیزه‌ای برای صرفه‌جویی ندارند در اینجا هدف این نیست که وارد بحث ساختار فرهنگی و موضوعات اقتصادی شوم، ولی گذشته از این موضوعات اسراف نکردن در حامل‌های انرژی به خصوص در آب و برق از الزامات فرهنگی و دینی ما است و فرقی نمی‌کند در سال خشک باشیم یا در سال پر باران. به هرحال مردم توقع دارند که با توجه به وجود سدهای بسیار زیادی که همواره در رسانه‌ها از آنها نام برده می‌شود و برای ساخت آنان هزینه‌های فراوانی از بیت‌المال مصرف می‌شود، مسوولان امر، در اولین مواجه با شرایط خشکسالی با اقدامات به‌موقع، از مخازن این سدها به‌نحو مطلوبی استفاده کنند تا خشکسالی، خسارات کمتری را به خصوص به کشاورزی واردکند.همچنین منطقی تر بود تا در کنار اقدامات مناسب و حساب شده در مورد ذخیره نمودن آب، به موقع به مردم هشدار داده می‌شد تا آنها نیز سهم خود را در مبارزه با خشکسالی ایفا نمایند. این عدم اطلاع‌رسانی به‌موقع در مورد صرفه‌جویی مصرف از یک سو و ایجاد اطمینان در مردم که «نگران نباشید سال خوبی در پیش داریم» به روند رشد شتابان مصرف دامن زده است.

مهر هر سال تا شهریور سال بعد را سال آبی می‌نامند و بیش از ۵۰درصد نزولات آسمانی در ماه‌های اسفند و فروردین و اردیبهشت رخ می‌دهد. در نتیجه با وقوع اولین جلوه‌های خشکسالی باید به مردم هشدار لازم داده شود و شاید بتوان گفت دی ماه و حداکثر بهمن ماه، زمان منطقی برای این کار باشد. اعلام هشدار در این ماه‌ها باعث می‌شود تا بتوان از نزولات ماه‌های اسفند تا اردیبهشت حداکثر استفاده را نمود و در صورتی که بعد از ماه بهمن برخلاف انتظار سال خشک نبود چیزی از دست داده نشده و همان ذخیره به‌راحتی قابل مصرف است و از آب استفاده بهینه‌تری می‌نماییم. در سال جاری متاسفانه این هشدار بسیار دیر هنگام داده شد و تقریبا زمانی هشدار داده شد که به ماه‌های کم بارش وارد شده بودیم و نزولاتی باقی نمانده بود تا مورد ذخیره‌سازی قرار بگیرد. در هشدارها از مردم خواسته می‌شود تا بتوانیم با رعایت صرفه‌جویی، ماه‌های گرم تیر و مرداد را بی‌مشکل عبور نمایید. معنی این حرف این است که مردم، اینک مدیریت بحران خشکسالی در دست شما است. این موضوع دقیقا همانند همان نیمه دوم بازی ایران و استرالیا است که اشاره شد. این مساله گذشته از اینکه حرف درستی هست یا نه؟ ولی از این منظر که پس این همه نرم‌افزار، تجربیات ما و دیگر کشورها در موضوع خشکسالی کجا استفاده می‌شود؟ بخش مبهم قضیه است.

*کارشناس منابع آب