شاخص نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب در ایران بالاست
فرسودگی شبکه توزیع آب
میانگین سرانه مصرف خانگی آب در ایران حدود ۱۹۰لیتر به ازای هر نفر در شبانهروز است که براساس جدیدترین آمار ۵۲درصد خانوارهای ایرانی ماهانه مصرفی زیرالگوهای تعیینشده و ۴۸درصد بالای الگوی مصرف دارند. نکته قابلتوجه آن است که ۴۸درصد خانوارهای بالای الگوی مصرف، حدودا ۷۰درصد حجم آب را مصرف میکنند.
با وجود این، گزارشها نشان میدهند که وضعیت شبکه آب تهران به دلیل فرسودگی، سالانه مقادیر زیادی آب شرب را هدر میدهد. طبق آمار، حدود ۲۲ تا ۳۰درصد از کل آب تولیدی در تهران به دلیل نشتیهای ناشی از فرسودگی لولهها و دلایل دیگر از دست میرود. با توجه به عمر طولانی شبکه آب تهران نیاز به بازسازی فوری احساس میشود. این شرایط نهتنها باعث هدررفت آب میشود، بلکه احتمالا میتواند موجب بروز فرونشست زمین در مناطق مختلف شهر شود که بهرغم مشکلات موجود، هنوز اقدامات کافی برای نوسازی شبکه صورت نگرفته است. شبکه آب تهران با مشکلات اساسی روبهروست که تامین آب شرب و خدمات فاضلابی را بهشدت مختل کرده است. این چالشها شامل فرسودگی گسترده زیرساختها، مدیریت ناکارآمد و کمبود بودجه هستند.
هدررفت آب در تهران در شرایطی است که پایتخت با کمبود منابع آبی روبهرو بوده و مدیریت درست منابع موجود اهمیت زیادی دارد. بخش قابلتوجهی از زیرساختهای آبرسانی تهران که بالغ بر ۲۴درصد از آن بیش از ۲۵سال عمر دارد، به دلیل فرسودگی و قدیمی بودن بهشدت دچار مشکل شده است. لولههای فرسوده که بهطور مکرر نشتی میدهند، یکی از دلایل اصلی هدررفت آب هستند. این نشتیها علاوه بر هدررفت آب، موجب تخریب سایر زیرساختهای شهری نیز میشوند؛ بهخصوص در مناطقی که نشست زمین بر اثر این خرابیها رخ داده است.
در همین راستا، داریوش مختاری، کارشناس مدیریت منابع آبی در این خصوص به «ایسنا» گفته است یکی از بزرگترین موانع برای نوسازی و تعمیرات شبکه آب تهران، کمبود بودجه است. شرکت آب و فاضلاب تهران اعلام کرده که هزینههای تولید و توزیع آب بسیار بیشتر از هزینهای است که از شهروندان دریافت میشود. به گفته او این کمبود منابع مالی باعث شده است تا طرحهای بازسازی و نوسازی شبکه آب بهکندی پیش برود و برخی پروژهها به دلیل عدمتامین بودجه لازم متوقف شوند. اگرچه نیاز است سالانه ۲۰درصد از شبکه بازسازی شود، اما این هدف به دلیل کمبود منابع محقق نشده است.
این کارشناس حوزه مدیریت منابع آبی با بیان اینکه مدیریت ضعیف و استفاده ناکافی از فناوریهای نوین برای تشخیص نشتیها یکی از مشکلات اصلی دیگر است، معتقد است بسیاری از زیرساختهای فعلی تهران به دلیل نبود ابزارهای دقیق و کارآمد بهموقع شناسایی و تعمیر نمیشوند و این مساله باعث طولانی شدن زمان هدررفت آب و خسارتهای جانبی میشود. فناوریهای هوشمند که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته به کار میروند، میتوانند به بهبود مدیریت شبکه و کاهش هدررفت کمک کنند، اما در تهران بهکارگیری این فناوریها هنوز محدود است.
میزان مصرف آب براساس شاخصهای بینالمللی
یکی از شاخصهایی که برای بررسی وضعیت منابع آب مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب است که علاوه بر میزان آب تجدیدپذیر، مصارف را هم مدنظر قرار میدهد. این شاخص بهعنوان شاخص سازمان ملل نیز شناخته شده و نسبت به شاخص قبلی دید صحیحتری از وضعیت منابع آبِ در دسترس ارائه میدهد. این شاخص براساس نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب محاسبه شده است.
مقادیر شاخص نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب را در مناطق مختلف براساس برآورد صورتگرفته در سال ٢٠٢٠ نشان میدهد. مقدار این شاخص در ایران بهطور چشمگیری از بقیه نقاط جهان بالاتر است. این امر حاکی از وارد آمدن فشار بیش از حد به منابع آب و نشاندهنده وضعیت بحرانی شدید برای ایران است. با توجه به مقدار این شاخص در ایران و فاصله کم آن با وضعیت شکست، باید عنوان کرد از منظر این شاخص در حال حاضر تصویر مناسبی از امنیت آبی در ایران وجود ندارد. براساس بررسی بازوی پژوهشی مجلس، ایران در اقلیمی عمدتا گرم و خشک با محدودیتهای منابع آبی، بهخصوص در مناطق مرکزی و شرقی روبهرو بوده است. مقدار آب تجدیدپذیر کشور در دو دوره آماری مهم شامل دوره اول (بلندمدت تا سال ١٣٨٥) و دوره دوم (از سال ١٣٨٥ تا ١٣٩٥) بهترتیب حدود ١٢٥ و ٨٩میلیارد مترمکعب و میزان بارندگی نیز بهترتیب در این دو دوره برابر با ٢٤٦ و ٢١٧میلیمتر بوده است.
در دوره دوم مقدار بارندگی در کل کشور نسبت به دوره اول حدود ١٢درصد کاهش یافته که اثر آن در کاهش میزان آب تجدیدپذیر حدود ٢٩درصد برآورد شده است. کاهش بارندگی و آب تجدیدپذیر بهدلایل خشکسالی، تغییر اقلیم، افزایش دما و تغییر الگوهای بارش (نوع بارش و مدت آن) اتفاق افتاده است. در مقیاس حوضههای آبریز درجهیک کشور که شامل ششحوضه بزرگ است، بیشترین کاهش آب تجدیدپذیر در حوضه آبریز قرهقوم به میزان ٥٧درصد اتفاق افتاده است. کاهش مذکور در حوضه آبریز خلیجفارس و دریای عمان با توجه به اینکه این حوضه بیشترین حجم تولید آب را در میان سایر حوضههای آبریز درجهیک کشور دارد، بسیار چشمگیر است. از کاهش ٣٦میلیارد مترمکعبی حجم آب تجدیدپذیر دوره دوم نسبت به دوره اول دادههای آماری بخش آب، سهم هریک از حوضههای آبریز درجهیک خلیجفارس و دریای عمان، فلات مرکزی، دریای خزر، دریاچه ارومیه، قرهقوم و مرزی شرق بهترتیب ٦٠، ١٩، ٩، ٥، ٤ و ٣ درصد بوده است.
وابستگی آب شرب بیش از ۴۰درصد جمعیت به منابع آب سطحی
به گفته سخنگوی طرحهای ملی، تقریبا نیمی از منابع آبی کشور از سدها و منابع سطحی تامین میشود و سدها و آبهای سطحی بهشدت تحتتاثیر بارشها هستند. هرچند آبهای زیرزمینی هم تحتتاثیر بارش هستند، این در حالی است که آب شرب بیش از ۴۰درصد جمعیت کشور به منابع آب سطحی وابسته است. تهران و مشهد هر یک بخشی از دریافتکنندگان آب سطحی هستند. بیشتر کلانشهرهای کشور بخشی از آب خود را از منابع آب سطحی میگیرند. بنابراین وقتی آب سطحی دچار کمبود میشود، خودبهخود جمعیت کثیری از کشور دچار تنش خواهد شد که وضعیت را حساس و شکننده میکند. در سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ بیشتر سدهای ما نسبتا خالی بودند و میزان پرشدگی آنها از حدود ۱۰درصد تا ۶۰درصد بود.
با اشاره به مساله تغییر اقلیم و تاثیر آن بر حجم منابع آبهای سطحی و زیرزمینی و سرانه آب هر ایرانی، آمارها نشان میدهد در چند دهه گذشته حجم منابع آب تجدیدپذیر کشور، از ۱۳۰میلیارد مترمکعب به حدود ۱۰۳میلیارد مترمکعب رسیده و جمعیت کشور بیشتر شده است؛ از اینرو سرانه آب در اختیار هر ایرانی به حدود یکسوم یا یکچهارم گذشته رسیده است. متوسط بارش کشور ۲۴۰ تا ۲۵۰میلیمتر است؛ یعنی در یک دوره بلندمدت بیش از ۵۰سال، باید به طور متوسط حدود ۲۴۰ تا ۲۵۰میلیمتر بارش داشته باشیم. البته بارش نرمال در ایران با بارش نرمال جهانی قابل مقایسه نیست.
متوسط بارش در پهنه گسترده ایران حدود یکسوم و حتی کمتر از یکسوم متوسط جهانی است. بنابراین وقتی از مقادیر نرمال بارش ایران صحبت میکنیم، با مقادیر بارش نرمال در متوسط جهانی یا در کشورهایی اروپا که حتی از متوسط جهانی هم بالاتر هستند، متفاوت است. در ایران سهم مصرف آب در بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد، شرب ۸درصد و صنعت و معدن ۲درصد است، در صورتیکه در کشورهای توسعهیافته سهم بخش کشاورزی ۳۰درصد، شرب و بهداشت ۱۱درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹درصد است. حجم آب مصرفی صنایع در کشور ۳.۷میلیارد مترمکعب است.
بررسی مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد حجم آب تجدیدپذیر کشور در دو بازه زمانی شامل دوره آماری اول، بلندمدت تا ١٣٨٥ و دوره آماری دوم از سال ١٣٨٥تا ١٣٩٥ بهترتیب حدود ١٢٥و ٨٩میلیارد مترمکعب بوده است. در دوره دوم مقدار بارندگی در کل کشور نسبت به دوره اول حدود ١٢درصد کاهش یافته که اثر آن در کاهش میزان آب تجدیدپذیر حدود ٢٩درصد برآورد شده است. شاخص بهرهوری آب در ایران نیز نشان میدهد مقدار این شاخص در کشور از متوسط جهانی بسیار کمتر بوده و نزدیک به کشورهای با درآمد کم است. علت اصلی این امر را میتوان در برداشت و مصرف بالای آب در بخش کشاورزی و همچنین قیمت بسیار پایین یا مجانی بودن آب در این بخش جستوجو کرد. شاخص سرانه آب تجدیدپذیر فالکن مارک نیز نشان میدهد، کشور در وضعیت بحرانی قرار داشته که بهمعنای وضعیت آبی نامناسب بوده و عملا وضعیت غذایی و اجتماعی را نیز تحتالشعاع قرار خواهد داد.
در بین حوضههای درجهیک کشور، فلات مرکزی و حوضه آبریز قرهقوم دارای بدترین وضعیت (کمآبی مطلق) هستند. شاخص دیگر در همین خصوص، شاخص سازمان ملل بوده که نسبت به شاخص قبلی دید صحیحتری از وضعیت منابع آب در دسترس ارائه میدهد. این شاخص براساس نسبت آب مصرفی به پتانسیل منابع آب محاسبه شده که براساس آن وضعیت بحرانی شدید برای کشور برقرار بوده و بنابراین این شاخص نیز تصویر مناسبی از امنیت آبی در کشور نشان نمیدهد. اهمیت مفهوم امنیت آبی ناشی ازدرهمتنیدگی آن با مفهوم امنیت غذایی و به تعبیر کلیتر، امنیت تولید محصولات غذایی است.
به همین سبب از کمبود آب شیرین برای جامعه کشاورزی و صنایع آببر بهعنوان تهدید جدی برای امنیت غذایی و تولید یاد میشود. در حال حاضر، عدمتناسب الگوی غذایی و تولیدی جمعیت فعلی با ظرفیت منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور مشهود است که این عدمتناسب موجب اضافهبرداشت شدید از منابع آب متعارف شده، بهطوری که باعث کسری مخازن زیرزمینی به میزان بیش از ١٤٣میلیارد مترمکعب در چهار دهه اخیر شده است.
۵۵درصد ظرفیت سدها خالی است/ ۱۶ سد مهم با پرشدگی زیر ۲۰درصد
در زمان حاضر با وجود ۲۳میلیارد و ۱۸۰میلیون مترمکعب آب ذخیرهشده در سدهای کشور، ۴۵درصد ظرفیت مخازن سدها پر و ۵۵درصد این ظرفیت خالی است. در ۲۸روز ابتدایی سال آبی جاری (از ابتدای مهرماه ۱۴۰۳ تا ۲۸مهر) در مجموع یکمیلیارد و ۳۰میلیون مترمکعب آب وارد سدهای ایران شده که نسبت به ورودی یکمیلیارد و ۱۵۰میلیون مترمکعبی آب به سدها در مدت مشابه سال آبی گذشته، کاهش ۱۱درصدی داشته است. همچنین در این مدت، بهمنظور تامین آب شرب، کشاورزی، صنعت و مباحث زیستمحیطی، ۲میلیارد و ۴۲۰میلیون مترمکعب آب از سدهای کشور رهاسازی شده که نسبت به خروجی ۲میلیارد و ۵۷۰میلیون مترمکعبی آب در مدت مشابه سال آبی قبل از سدها، کاهش ۵درصدی را نشان میدهد. در زمان حاضر با وجود ۲۳میلیارد و ۱۸۰میلیون مترمکعب آب ذخیرهشده در سدهای کشور، ۴۵درصد ظرفیت مخازن سدها پر و ۵۵درصد این ظرفیت خالی است. میزان ذخایر آبی سدها در روز ۲۸مهرماه ۱۴۰۲ بالغ بر ۲۰میلیارد و ۷۵۰میلیون مترمکعب بود که مقایسه این رقم با حجم فعلی ذخایر آبی سدها، نشاندهنده رشد ۱۲درصدی است.