پیچ و خم هم لازم است
محمدصادق جنان صفت- محافظهکاری به معنای حفظ وضع موجود و جلوگیری از تحولات ناگهانی و انقلابی در ذات اکثریت انسانها نهفته است و تعداد کسانی که خواستار تغییرات ژرف و گسترده در یک دوره زمانی کوتاه هستند در اقلیت است. صنعتگران در همه جامعهها با این دیدگاه نوعی محافظهکاری را همراه دارند و این در طبیعت فعالیتهای صنعتی نیز نهفته است.
جامعه صنعتگران ایرانی به همین دلیل شاید این روزها با نوعی نگرانی ازتحولات انقلابی در عرصه تصمیمسازی و تصمیمگیری اقتصادی در سطح کلان زندگی میکنند.
شاید ابراز این عقیده دشوار باشد و نوعی رودربایستی مانع از بیان صریح این وضعیت وجود داشته باشد، اما در هر صورت نمیتوان آن را کتمان کرد.
شاید صنعتگران حق دارند چنین شرایطی را دشوار فرض کنند، اما چه میتوان کرد؟
به نظر میرسد گام اول در عبور از این حالت، پذیرفتن تمام و کمال واقعیت موجود و سازگاری منطقی با آن است. در غیر این صورت و در حالت عدم تعادل هر تصمیمی میتواند دردسرساز باشد.
صنعتگران ایرانی باید تحمل و مدارای خود را در برابر هر شرایط و اتفاقی افزایش داده و از تعادل و توازن در برنامهریزیها خارج نشوند.
گام بعدی برای این که از چنین حالتی خارج شده و به وضعیت نسبتا مطلوب برسیم گسترش تعامل در جامعه صنعتی و در بخشهای مختلف است. صنعت یک کل واحد تجزیهناپذیر است و در حالی که هر فعالیت صنعتی ویژگیها، گرفتاریها و خوشیهای خود را دارد اما تنگناهای آن تقریبا یکسان است.صنعتگران ایرانی میتوانند و امید است تمایل نیز داشته باشند که در جمع خود نوعی تفاهم برای آینده ایجاد کنند. در صورتی که این اتفاق نیفتد و نیروهای صنعتگران به جای تجمیع و اثربخشی به اختلاف و پراکندگی منجر شود امکان عبور از روزهای سخت و نامساعد را کاهش میدهد. گام سوم برای اینکه روزگار صنعتگران خوش شود و از نگرانی بیرون آیند تعامل بیشتر با نهاد دولت و دستگاههای مرتبط است. نهاد دولت براساس وعدههایی که به کل جامعه میدهد و یا داده است شاید در تصمیمگیری، برخی تنگناها را نبیند یا برایش اهمیت کمتری داشته باشد.
جامعه صنعتگران ایرانی باید راه تعامل با نهاد دولت را یافته و به لحاظ کردن دلمشغولیهای آن، شرایط بقای خود را به صورت کارشناسانه و دقیق تشریح کنند.
احتمال اینکه نهاد دولت در حالی که نیت خیرخواهانه دارد و قصد منتفع کردن جامعه را دنبال میکند به دلایل گوناگون از جمله ضعف اطلاعات و ضعف کارشناسی در یک دستگاه، تصمیمهایی متناقض با آن هدفها اتخاذ کند صفر نیست. صنعتگران ایرانی رساندن تحلیل و اطلاعات به نهاد دولت را باید یک وظیفه استراتژیک برای بقای خود تلقی کرده و از روشهای گوناگون و منافذ مختلف این کار را انجام دهند. سخن آخر اینکه نمیتوان انتظارداشت همیشه در جادههای فراخ، خلوت و کم دردسر رانندگی و راهپیمایی کرد، شاید لازم باشد برخی اوقات از جادههای پرپیچ و خم نیز عبور کرد تا هوشیارتر بود.
ارسال نظر