سه جبهه فشار بر صنایع معدنی

 در واقع با نزدیک شدن به فصل زمستان و مشکلات ناشی از افت فشار گاز، به نظر می‌رسد سناریوی قطع برق و کاهش دسترسی صنایع به سوخت محتمل است. این وضعیت احتمالا پیش از هر بخشی به سراغ صنایعی می‌رود که سطح بالایی از مصرف برق یا گاز را دارند. در بین همه صنایع، صنایع فلزی و بنگاه‌‌‌های فعال در بخش کانی‌‌‌های غیرفلزی از جمله واحدهای تولیدکننده‌‌‌ای هستند که خطر خاموشی و قطع دسترسی به گاز را به دلیل مصرف زیاد احساس می‌کنند. در تابستانی که گذشت، این دو بخش بیشترین آسیب را از قطع مکرر برق در کشور متحمل شدند. در عین حال، این دو بخش همزمان با سقوط تولید و افت ماهانه درآمد، با افزایش هزینه تولید ناشی از تورم و شدت گرفتن نوسانات ارزی روبه‌رو شدند. مشاهده شامخ کل صنعت در هر یک از این دو بخش نیز نشان می‌دهد که خاموشی و بی‌‌‌برقی موجب شده است تا به یکباره سطح تولید این دو بخش سقوط کند و در کنار نزول امید آنها به احیای تولید، شامخ کل دو صنعت بین ۱۵ تا ۲۵واحد کاهش یابد. بررسی «دنیای‌اقتصاد» نشان می‌دهد، به‌جز چالش انرژی و بی‌‌‌برقی که در کنار تورم، آینده صنعت را با مخاطره روبه‌رو ساخته، مشکلات گسترده یادشده در سطح خرد و فضای کسب‌وکار معدن و صنایع معدنی است که تداوم فعالیت و سرمایه‌گذاری در این بخش را با چالش جدی روبه‌‌‌رو کرده است. در نتیجه تغییراتی که پاندمی در اقتصاد جهان و بازار کامودیتی‌ها ایجاد کرده و نرخ برخی فلزات را به ارقامی تاریخی افزایش داده، سه جبهه پرفشار مذکور صنایع معدنی در ایران را با چالش جدی روبه‌رو کرده‌اند.

در بررسی دقیق‌‌‌تر وضعیت صنایع معدنی در زمستان می‌توان به گفته‌‌‌های فعالان اقتصادی استناد کرد. برای نمونه عباس حسینی، نایب‌رئیس انجمن صنفی کارفرمایان صنعت سیمان اواخر ماه گذشته با اشاره به داستان تکراری قطع گاز صنایع در روزهای سرد سال، گفته بود: «از شنبه هفته گذشته (۱۵آبان۱۴۰۰)، همزمان با کاهش دمای هوا قطع گاز واحدهای سیمانی آغاز شد و همچنان ادامه دارد. هم‌‌‌اکنون واحد‌‌‌های سیمانی که در مناطق شمالی و شمال شرقی کشور قرار دارند، با قطعی گاز مواجهند و تولید سیمان در این مناطق با سوخت مازوت انجام می‌شود.» حواله‌دادن واحدهای تولیدی به مازوت و قطع دسترسی آنها به گاز طبیعی در شرایطی رخ داده که رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران نسبت به کمبود این ماده نیز هشدار داده بود. علیرضا کلاهی چند روز پیش هشدار داد: «تنها ۱۰روز ذخیره مازوت در نیروگاه‌‌‌ها ‌وجود دارد و در زمستان هم کشور با مشکل کمبود برق مواجه خواهد شد و برای نخستین‌بار پس از پایان جنگ شاهد ‌خاموشی در زمستان خواهیم بود.» اعلام این هشدار وقتی جالب‌‌‌تر می‌شود که همزمان وضعیت دو صنعت مذکور را از مجرای گزارش‌‌‌های ماهانه شاخص مدیران خرید (شامخ) و شرایط تولید این دو بخش از صنایع کشور را طی هفت‌ماه نخست سال بررسی کنیم.

از مجرای شامخ به‌وضوح مشخص است که صنایع توانسته‌اند به مدد صادرات، فروش داخلی و برخی اقدامات دیگر، دو جبهه پرفشار تورم و فضای کسب‌وکار نامساعد را مدیریت کنند و به حیات خود ادامه دهند. با این حال، چالش انرژی به مثابه ضربه نهایی بوده که تولید را در کارخانه‌ها به‌شدت کاهش داده است. افت تولید بسیاری از کارخانه‌ها در برخی روزها وضعیت بغرنجی است که می‌تواند با شدت گرفتن سرما در زمستان دوباره خود را در سطح صنایع بازنمایی کند و تولید بخش صنعت را به سطحی کمتر از مقادیر سال ۱۳۹۹ برساند.

از آنجا که اثر ارزش‌افزوده تولیدشده در بخش‌‌‌هایی نظیر سیمان، فولاد و محصولات فولادی، آلومینیوم، مس و... سهم بالایی در ارزش‌افزوده کل صنعت دارد، قطع دسترسی کارخانه‌ها به سوخت خطری است که رشد کل بخش صنعت را تهدید می‌کند.

مرور دوباره آنچه در تابستان ۱۴۰۰ رخ داد، نشان می‌دهد نرخ شامخ کل «صنایع تولید کانی‌های غیرفلزی» در پایان خرداد که هنوز خاموشی فشار چندانی به تولید وارد نکرده بود، در سطح عدد ۵۸/ ۶۱بوده است. این عدد بلافاصله بعد از خاموشی‌‌‌ها در تیر ۱۴۰۰ به ۱۱/ ۵۱ سقوط کرده و در مردادماه تا ۳/ ۳۸نزول می‌کند؛ وضعیتی که گویای سقوط ۲۳واحدی شامخ کل این گروه تنها به دلیل کاهش دسترسی به برق و نوسانات انرژی است. این وضعیت می‌تواند به دلایل متعددی در زمستان ۱۴۰۰ بدتر شود و علاوه بر وضعیت درونی بنگاه‌‌‌ها، بازارهای مختلف را با چالش روبه‌رو سازد. افت تولید سیمان از ماهانه ۶میلیون تن به حدود ۴میلیون تن در فاصله خرداد ۱۴۰۰ تا مرداد ۱۴۰۰ شاهد مهم این ادعاست.

در بخش صنایع فلزی این وضعیت تاثیری حاد مانند بخش کانی‌های غیرفلزی نداشته، اما باعث افت ۱۵واحدی شامخ کل صنعت در مرداد۱۴۰۰ نسبت به خرداد ۱۴۰۰ شده است. در بخش فولاد، تولید در خرداد ۱۴۰۰ حدود ۴/ ۲میلیون تن بوده که با بروز بی‌برقی ابتدا به حدود ۸/ ۱میلیون تن در تیر و سپس به حدود ۳/ ۱میلیون تن در مرداد رسیده است. در مورد محصولات فولادی نیز تولید از بالاتر از ۲میلیون تن در خرداد ۱۴۰۰ به حدود ۵/ ۱میلیون تن در مرداد۱۴۰۰ سقوط کرده است. افت محسوس تولید کاتد مس و شمش آلومینیوم نیز دیگر شاهد وضعیتی است که نبود انرژی ‌برای صنایع مورد اشاره به وجود آورده است.

این رشته‌های صنعتی در ماه‌‌‌های بعد و با فروکش کردن خاموشی‌‌‌ها اندکی به سمت ثبات تولید پیش رفتند، اما به‌واسطه بازگشت چالش انرژی در ماه‌‌‌های زمستان و اعلام هشدار توانیر و مدیران صنعت برق و گاز، همچنان در معرض خطر رکود قرار دارند. مسائل صادراتی و حجم عظیم نیروی کار فعال در این بخش، اهمیت رسیدگی به وضعیت صنایع معدنی را دوچندان می‌کند. از این رو سیاستگذار صمت لازم است تدبیر لازم را برای تداوم فعالیت صنایع معدنی به روش‌های مختلف به کار گیرد. از آنجا که اهمیت وجود حجم زیاد کالا در بازار یکی از راهبردهای تنظیم بازار دولت سیزدهم است، تداوم تپش باثبات قلب صنایع معدنی اثر مهمی بر تولید انبوه صنایع داخلی و وفور کالا در بازار خواهد داشت. بازگرداندن تعادل به تولید برق، به‌ویژه از مجرای برق تجدیدپذیر که نیازی به سوخت گاز طبیعی نداشته باشد، از یکسو و تامین گاز صنایع با مدیریت مصرف در بخش‌های مختلف (با ابزار قیمتی) از سوی دیگر، اقدام مهمی است که باید در راهبرد دولت برای پایدارسازی اقتصاد انرژی ایران در اولویت باشد.