این موسسه در عین حال «تحریم‌ها»، «ماندگاری کشور در مدارهای توسعه‌نیافتگی صنعتی» و «فقدان توسعه زیرساخت‌های انقلاب صنعتی چهارم» را سه عاملی قلمداد کرده که موانع اصلی بهره‌مندی کشور از مواهب انقلاب صنعتی چهارم هستند. این پژوهش تصریح می‌کند که در همه دوره‌های قبلی انقلاب صنعتی، عوامل سیاسی مانع مهم بهره‌مندی ایران از فرصت‌های تاریخی رشد صنعتی بوده‌اند. این عوامل سیاسی که از آشفتگی‌های متعدد در فضای داخلی تا درگیری‌های قومی و جنگ‌های جهانی و منطقه‌ای را شامل می‌شود، باعث شده تا در طول ۲۵۰سال گذشته منابع کشور صرف توسعه صنعت و رشد تولید نشود.

این گزارش در راستای برخورداری از انقلاب جدید صنعتی، پیشنهاد تاسیس«مرکز رصد تحولات انقلاب صنعتی چهارم» را به سیاست‌گذاران حوزه اقتصاد و صنعت ارائه کرده است. در عین حال نویسندگان گزارش توصیه کرده‌اند با توجه به پیشتازی چین، آلمان و آمریکا در موج چهارم انقلاب صنعتی و ناتوانی کشور از جذب فناوری‌های این حوزه از کشورهای تحریم‌کننده، بهتر است استراتژی کشور نزدیک شدن به کشورهایی نظیر کره جنوبی، ژاپن و چین باشد تا زیرساخت‌های انقلاب صنعتی چهارم از این طریق فراهم شود. این گزارش که نکات بسیاری درباره دلایل ناتوانی ایران در پیوستن به مسیر توسعه صنعتی ارائه می‌کند، در خلال چهار بخش مختلف به نحوه مواجهه ایران با چهار موج انقلاب صنعتی می‌پردازد.

موج اول، مقهور و مستاصل

موج اول انقلاب صنعتی در قرن ۱۸ و با ظهور ماشین بخار در انگلستان و توسعه صنعت حمل‌ونقل شکل گرفت. در این دوره راه‌آهن یکی از مبانی توسعه بود و صنایعی نظیر بافندگی، زغال‌سنگ و ذوب‌آهن، محور رشد اقتصاد بودند. همزمانی این وضعیت با فروپاشی حکومت صفویان به‌عنوان یکی از باثبات‌ترین دوره‌های تاریخ ایران موجب شد تا استفاده از فرصت‌های انقلاب صنعتی اول برای کشور با شکست کامل روبه‌رو شود. انقلاب صنعتی اول که بسیار زمان برد تا به موج دوم خود رسید در دوره حکومت زندیان، افشاریان و ابتدای قاجار برای برخی از کشورها مواهب بسیاری به همراه داشت. در این عصر اما ایران نه تنها به وضعیت بهتری پس از ظهور انقلاب صنعتی دست نیافت که به دلیل توسعه تجارت، مزیت تولید در صنعت نساجی را نیز از دست داد. تنها نکته این دوره شاید مواجهه افرادی نظیر عباس‌میرزا با مدرنیسم و انقلاب صنعتی بود. جایی که این افراد متوجه تحولات عظیم حادث شده در غرب شدند. عباس‌میرزا البته از خلال مواجهه با این دوره، در پی افزایش قدرت نظامی ایران و وارد کردن فناوری‌های دفاعی بود.

موج دوم، حرکت افتان و خیزان

ثبات عصر ناصری به‌ویژه در دوره ناصرالدین شاه فرصت نسبتا مناسبی برای ایران جهت بهره‌گیری از فرصت‌های انقلاب دوم صنعتی بود. با این حال جز اصلاحاتی که امیرکبیر در یک دوره کوتاه سعی کرد از طریق پیگیری استراتژی خاصی شبیه به جایگزینی واردات، صنعت را در داخل ایران عمق دهد. در این دوره صنعت چاپ، تلفن، نساجی و معدن رواج یافته و با تاسیس دارالفنون و ارسال تکنسین‌هایی به روسیه، تلاش شد برای تولید صنعتی زمینه‌سازی شود. با این حال گسترش استعمار روسیه و انگلیس، وقوع جنگ جهانی اول و کشف نفت ذهن و عمل سیاستمداران ایرانی را از توسعه صنعتی گرفت و کشور به‌رغم شروع برخی حرکات جدید، فرصت برخورداری از مواهب انقلاب صنعتی دوم را از دست داد. این مواهب عمدتا شامل تولید برق، تولید فولاد، اختراع و تولید موتورهای درون‌سوز و هواپیما بود. مواردی که رفاه عمومی چشمگیری را برای جهان به همراه داشت.

موج سوم، موانع تازه توسعه صنعتی

در این دوره که حدفاصل دو حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی رخ داد، جهان به مدد صنعت کامپیوتر، اتوماسیون صنعتی، توسعه فناوری ارتباطات و تولید نرم‌افزارهای هوشمند، توانست به دوره جدیدی وارد شود. دوره‌ای که انگلستان، آمریکا، اروپای غربی، روسیه و ژاپن بهترین استفاده را از آن بردند. ایران در این دوره با انجام اصلاحات و اجرای اقدامات، سهم صنعت در تولید ناخالص داخلی را تا ۱۸ درصد افزایش داد و ۳۰درصد از نیروی کار خود را نیز به این بخش فرستاد. با این حال وابستگی صنایع داخلی به مصرف مواد خارجی در کنار تولید زیر ظرفیت موجب شد تا ریشه صنعت در کشور پا نگیرد. با بروز انقلاب اسلامی و جنگ و بعد تحریم، فرصت بهره‌گیری از انقلاب سوم صنعتی از دست رفت و رشد صنعتی به پایداری و ثبات نرسید.

نتیجه نهایی گزارش

مطالعات و گزارش‌های بین‌المللی، ۲۵ کشور را به‌عنوان پیشروهای انقلاب صنعتی چهارم شناسایی کرده‌اند که برخی از این کشورها پرچمدار یکی از حوزه‌های نوین انقلاب صنعتی چهارم هستند. به‌عنوان مثال چین و شرکت هوآوی در توسعه اینترنت نسل پنجم، آلمان در زمینه اتوماسیون صنعتی و کارخانه‌های هوشمند و ایالات متحده در حوزه هوش مصنوعی و کلان‌داده‌ها به‌عنوان پیشرو شناخته می‌شوند. در عین حال به واسطه قراردادهای همکاری مشترک علمی، صنعتی و تجاری امکان تبادل یافته‌ها و تجربیات بین کشورهای مختلف وجود دارد. این داد و ستد معمولا بین کشورهای صاحب فناوری و توسعه‌یافته انجام می‌شود که باعث هم‌افزایی دانش و فناوری می‌شود و بسیاری از کشورهای در حال توسعه از این مزیت محروم هستند. علاوه بر این، ایران به واسطه تحریم‌ها محدودیت‌های بیشتری را تجربه می‌کند و تقریبا تمامی کانال‌های انتقال و یادگیری فناوری شامل تقلید به واسطه مشاهده صنایع نسل چهارم غربی، واردات تجهیزات و دانش فنی، ارتباطات علمی و فناورانه با کشورهای پیشرو مسدود شده‌اند.  نکته قابل‌توجه آن است که تحولات انقلاب‌های صنعتی اول و دوم در بازه طولانی‌تری به وقوع پیوست و پیچیدگی‌های کمتری داشت ، بنابراین امکان همپایی و تقلید این فناوری‌ها وجود داشت. اما انقلاب صنعتی چهارم مبتنی بر ترکیب و یکپارچه‌سازی فناوری‌های مختلف است و پیاده‌سازی آن مستلزم تغییرات گسترده نرم در سازمان‌ها و صنایع و همکاری فناورانه بین شرکت‌ها و کشورهای دارای فناوری است. بنابراین در شرایطی که روش‌های انتقال فناوری، یادگیری و همکاری مشترک محدود باشد، امکان همراهی با سرعت زیاد تحولات بسیار دشوار خواهد بود. همان‌طور که توسعه دیرهنگام زیرساخت‌هایی نظیر شبکه حمل‌ونقل و صنایع سنگین باعث تاخیر در فرآیند صنعتی شدن کشور در سالیان گذشته شد، عدم‌توسعه زیرساخت‌های موردنیاز برای انقلاب صنعتی چهارم نظیر شبکه اینترنت نسل چهارم و پنجم، تولید انعطاف‌پذیر، هوش مصنوعی و نیروی انسانی توانمند موجب عقب‌ماندگی از تحولات انقلاب صنعتی چهارم خواهد شد.