صالحی افزود: ایران جزو ۱۰ کشور اول تولید کربن در دنیاست؛ اما مقایسه تولید ناخالص ایران با ۱۰ کشور اول حاکی از فاصله معناداری است که ایجاب می‌کند با بهینه‌سازی مصرف انرژی، همگام با کشورهای جهان قدم در راه کاهش کربن و گرمایش زمین بگذاریم. صالحی خاطرنشان کرد: چالش تغییر اقلیم یک چالش جهانی مشترک و در واقع تا حد زیادی یک چالش مصرف انرژی است. انرژی مسوول بیش از دوسوم انتشار گازهای گلخانه‌ای جهان به‌حساب می‌آید. به این معنا که موضوع انرژی باید در قلب هر راه‌حلی برای مقابله با گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در نظر گرفته شود. همان‌طور که تجزیه‌وتحلیل توسط هیات بین‌الدولی تغییر اقلیم (IPCC) نشان می‌دهد که لازم است انتشار گازهای جهانی طی چند دهه آینده به صفر رسد تا از افزایش خطرناک دمای جهان جلوگیری به عمل آید.

به گفته رئیس کمیسیون انرژی اتاق ایران، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای به یک شتاب چشمگیر در گذار به انرژی‌های پاک و پایدار نیاز دارد که در حال حاضر هم در بسیاری از کشورها و صنایع در جریان است. همان‌طور که افزایش چشمگیر فناوری‌های تجدیدپذیر مانند پنل‌های خورشیدی و توربین‌های بادی در سال‌های اخیر آنچه را که ممکن است به ما نشان داده است. سرعت گسترش و مقیاس اصلی فناوری‌های انرژی پاک که هم‌اکنون در دسترس ما هستند منجر به کاهش گازهای گلخانه‌ای مربوط به انرژی شده است که احتمالا دنیا را در مسیر اهداف اقلیمی بلندمدت ما قرار می‌دهد.

همچنین در این نشست گزارشی درباره کتاب «اقتصاد آبی با مدل ایران» ارائه شد؛ زیبا باقرشاهی درباره اقتصاد آبی و تبیین آن مدل در ایران گفت: این کتاب نتیجه دانشی است که به تبیین blue economy می‌پردازد؛ این مدل اقتصادی سعی می‌کند به محیط‌زیست آسیب نزند و قابل بازیافت باشد و بر اشتغال و مهارت افراد تاکید دارد. او گفت: همین الان پروژه‌های زیادی در کشور در حال انجام است که فکر می‌کنند blue economy است ولی به شکل ریشه‌ای با شاخص‌های اقتصاد آبی هدف آنها مغایرت دارد. اقتصاد آبی نجات‌بخش است نه اقتصاد سبز. در جوامع توسعه‌یافته اقتصاد آبی نجات‌بخش است.

باقرشاهی تصریح کرد: اقتصاد آبی شامل دانشی است که تا نتوانیم این دانش را وارد کشور کنیم، نمی‌توانیم مدل ایران را طراحی کنیم. باید شاخص‌های اقتصادی آبی را تشخیص داد و اینکه کدام ایده مخصوص ایده اقتصاد آبی است؟ اینکه آیا ایده برای محیط‌زیست، جامعه و اقتصاد مفید است یا آسیب‌زاست؟ آیا موجب بهبود صلح داخلی و بین‌المللی و مشارکت و همکاری‌ها می‌شود؟ در کدام بعد مشارکت انجام می‌شود؟ آیا موجب همکاری ان‌جی‌او و سیاست و دانشگاه و صنعت می‌شود یا خیر؟ آیا فرصت شغلی ایجاد شده باعث ایجاد احساس خوشبختی و مولد بودن می‌شود یا نه؟ آیا از ضایعات و پسماند استفاده می‌شود و موجب افزایش بهره‌وری می‌شود یا خیر؟ باید باعث بیابان‌زدایی شود و خیلی مشخصه‌های دیگر در این مدل از اقتصاد مورد تاکید است. او ادامه داد: باید تک‌تک این سوالات بررسی شود و به آنها پاسخ داده شود.