حیات، آب و محیط زیست
دکتر علی شمس اردکانی
با اعلام اسامی وزرای پیشنهادی کابینه دولت دوازدهم، به نظر میرسد توجه جدی تری با دقت نظر اقتصادی و توسعه به مسائل جدایی ناپذیر انرژی، محیط زیست و به ویژه آمایش سرزمین منابع کشور در فرآیند تولید و اشتغال در سطوح عالی کشور مطرح باشد. از این بابت باید قدردان مراجع تصمیمساز کلان کشور به ویژه شخص رئیسجمهوری و معاون اول باشیم. هر قدر در میدان عمل صبور باشیم، شاهد نتایج سیاستهای جدید کشتیبان خواهیم بود. خوشبختانه ریاست سازمان محیط زیست به عیسی کلانتری واگذار شد که علاوه بر برخورداری از توان علمی از درایت و توان اجرایی هم برخوردار است که اخیرا آن را در احیای دریاچه ارومیه نشان داد.
دکتر علی شمس اردکانی
با اعلام اسامی وزرای پیشنهادی کابینه دولت دوازدهم، به نظر میرسد توجه جدی تری با دقت نظر اقتصادی و توسعه به مسائل جدایی ناپذیر انرژی، محیط زیست و به ویژه آمایش سرزمین منابع کشور در فرآیند تولید و اشتغال در سطوح عالی کشور مطرح باشد. از این بابت باید قدردان مراجع تصمیمساز کلان کشور به ویژه شخص رئیسجمهوری و معاون اول باشیم. هر قدر در میدان عمل صبور باشیم، شاهد نتایج سیاستهای جدید کشتیبان خواهیم بود. خوشبختانه ریاست سازمان محیط زیست به عیسی کلانتری واگذار شد که علاوه بر برخورداری از توان علمی از درایت و توان اجرایی هم برخوردار است که اخیرا آن را در احیای دریاچه ارومیه نشان داد.
- اکنون آموختهایم که آب، خاک، هوا، دخالت ناروا، آلودگی و هدردهی را پاسخهای سخت میدهند. چندان که تضییع این منابع امکان تنفس و زیست را از آدمی، جانور و گیاه دریغ میکند.
- اکنون آموختهایم که منابع آب و هوا نه تنها مجانی نیستند بلکه به قیمت جان، تمدن، آبرو و حتی به تهدید امنیت ملی منجر میشوند.
- اگر این نکات را آموختهایم بالطبع باید نتایج آنها را، به ویژه در آموزهها و تشکیلات سازمانی آب و برق وزارت نیرو، سازمان محیط زیست، شهرداریها و دیگر سازمانها ببینیم.
- اگر آموختهایم که دیدگاههای اقتصادی و توسعه ملی متوازن در بهرهگیری از منابع آب و هوا را باید حاکم کنیم، بنابراین باید از رودربایستی با کسانی که فاجعه را آفریدهاند، خودداری کنیم.
- اگر آموختهایم که باید سیاستهای مکانیکی و عوام زده را رها کنیم و برای حفظ آب و هوا، قیمت آنها را در محلی که خداوند عرضه میکند بیشتر از ارزش بازاری آنها تعیین کنیم و به جای آن در میدان تقاضا و در اشتهای مصرف مفت در میدان عرضه، گوی بزنی.
- اگر آموختهایم که باید ارزش آب و هوا را پاس داریم، نتیجه این آموزش باید در قیمت و مصرف آب و هوا دیده شود و تناسب بین ارزش ذاتی، ارزش مجازی و ارزش افزوده در هر کاربری بر اساس ضوابط علم اقتصاد و محاسبه نقش عوامل تولید و زندگی در اولویت ملی قرار گیرد.
- اگر آموختهایم، باید بدانیم که اصحاب بصیرت و خبرویت در اصحاب اقتصاد، تخیلی نیستند و با چوب خطها از نور و اوهام در مورد منابع به ویژه آب و هوا بهطور کلی برای زیست بوم تصمیم نمیگیرند. به همین لحاظ در زمینههای علوم اقتصادی و محیط زیست، سالانه جایزه نوبل به دانشمندان و فرزانگان تعلق میگیرد.
بنابراین از این پس باید مراقب باشیم که تجربه تخریب زیست بوم دریاچه ارومیه، تالابها و رودخانهها و منابع آب زیرزمینی بیش از ۶۰۰ دشت ایرانی تکرار نشود و هر آنچه را هم که تخریب کردهایم، حداقل به حالت اصلی بازگردانیم تا: «آب رفته بهجوی باز آید.»
بهطور مثال بدیهی است که سوزاندن یک مترمکعب گاز طبیعی، حدود دو و نیم کیلو گاز کربنیک در هوا میپراکند، پس در مقابل هر مترمکعب گاز که میسوزانیم باید جنگلکاری را آنقدر توسعه دهیم که این مقدار گاز گلخانهای را جذب کند. متاسفانه همزمان با هدرروی گاز و سوخت، جنگلها را هم به دست مخربان سپردهایم و حتی نگران نیستیم که از این پس برای پراکنش گازهای گلخانهای بر اساس پیمان بینالمللی زیستمحیطی، جریمه خواهیم شد و اگر ترامپ رئیسجمهوری آمریکا از این پیمان خارج شده است، وظیفه ماست که تمدن ایرانی را نشان دهیم و دستور مقام معظم رهبری در کاهش شدت انرژی را در سال اقتصاد ملی، اقدام و عمل، عملی کنیم.
نکته این است که آب، جنگل، هوا و محیطزیست به قیمت تمدن و زندگی آدمی است و نه منبع درآمد برای دولت و اشخاص.
از چوب حراجی که سیاست برق کشاورزی به منابع آب کشور و محیطزیست زده است، روستاها و دشتها تخریب شدهاند و مثلا با تخریب حوزه طبیعی و تاریخی رودخانهها، دشمنیها آفریدهایم. پیشنهاد این است که حاکم محیطزیست بتواند از ریاستجمهوری اختیارات ویژه بگیرد و سازمانهای دولتی مخرب زیستبوم، آب و هوا را جریمه کند و فرمولهای بهینهسازی مصرف آب و انرژی را تهیه و به مبادی ذیربط ابلاغ کند.
در این میان، بوروکراتهایی که مسبب این فجایع بودهاند، نمیتوانند اصحاب راه حل آن باشند و از ریاست سازمان حفاظت محیطزیست و وزیر جدید نیرو میخواهیم که لیست مخربین سفرههای آبی را بهعنوان اصحاب تخریب آب، محیطزیست و تمدن ایرانی و گروندگان به اقتصاد تخیلی که به تخریب تمدن و محیطزیست پرداختهاند به ملت معرفی کنند و آنها را از هرگونه دخالت در امور آب و محیط بازدارند. - شایسته است بر مبنای آیه کریمه «وجعلنا من الماء کل شی ء حی» از سفاهت زندگیکُش در حق منابع آب و هوا و محیطزیست دست برداریم که این منابع غالیه، اموالی به اسم زندگی و تمدن هستند. وقتی قیمت آب یک چشمه در بطری آب معدنی (جدا از احتساب بهای بطری، تولید و توزیع) مترمکعبی پانصد هزار تومان است، چگونه بوروکرات آبفا در وزارت نیرو، قیمت آب چشمه یا چاه مجاور آن چشمه را مترمکعبی دو هزار تومان تعیین میکند؟!
به سخن ساده این بوروکرات میگوید: «آب را بهجای میل، حیف کنید» و به سرمایهگذاران داخلی و خارجی میگوید «در منابع تولید و فرآوری آب سرمایهگذاری نکنند» تا بوروکرات بتواند با باجخواهی از منابع دولتی به حکومت خود بر منابع آب کمیاب کشور ادامه دهد. بدیهی است این نوع بوروکراتها نمیدانند، بدون طلا میتوان زیست ولی بدون آب، قنات مرده؛ روستا مرده؛ تمدن مرده و دشمن بر ما غره و از بیخردی ما شادمان خواهد بود. از ریاستجمهوری و معاون اول و اصحاب ایشان میخواهیم که آب، زندگی و محیطزیست را در یک بسته بنگرند و به مجریان، اجازه تخطی و تجاوز از این بسته را ندهند. بهای آب و هوا و محیطزیست را باید مصرفکننده بپردازد تا سرمایهگذاری در این حوزهها اقتصادی شده و مشاغل حفظ منابع و محیطزیست رونق گیرد و کل این بها برای حفظ و توسعه آب، جنگل، هوا و محیطزیست هزینه شود.
ارسال نظر