پایگاه خبری اتاق ایران: با فرا رسیدن فصل تابستان بار دیگر زنگ بحران آب هم به صدا درآمد و با افزایش میانگین سرانه مصرف آب، مسوولان بارها از مردم خواستند که برای جلوگیری از قطعی آب، صرفه‌جویی کنند اما این فقط یک گوشه از ماجراست؛ ایران کشوری کم‌باران است که بخش زیادی از آب‌های زیرزمینی خود را برداشت کرده و آب را نیز با راندمان پایینی مصرف می‌کند.

ایران با واقع شدن در منطقه خشک و کم‌بارش کره زمین، به اندازه یک‌سوم میانگین جهانی بارندگی دارد و از دیگر سو به واسطه الگوی نادرست مصرف آب، همواره با مشکلاتی در این حوزه مواجه بوده است. مشکلاتی که با پیشرفت تکنولوژی، منجر به حفر چاه‌های عمیق شد تا کمبود آب‌های جاری و سهل‌الوصول برطرف شود اما این کار نیز دیری نپایید که مشکل تازه‌ای به همراه آورد؛ کاهش منابع آب‌های زیرزمینی کشور نه تنها موجب از دست رفتن ذخیره چند هزار ساله آب کشور شد بلکه با تهی کردن دل زمین منجر به فرونشست دشت‌ها شد.

جمعیت ایران در دهه‌های اخیر از حدود ۸ میلیون نفر در سال ۱۳۰۰ به حدود ۸۰ میلیون نفر تا پایان سال ۱۳۹۵ رسیده و بر این اساس میزان سرانه آب تجدیدپذیر سالانه کشور از حدود ۱۳هزار متر مکعب در سال ۱۳۰۰ به نزدیک یک‌دهم یعنی حدود هزار و ۳۰۰ متر مکعب کاهش یافته است. از دیگر سو، زنگ هشدار برای رعایت الگوی صحیح مصرف آب در ایران در حالی به صدا درآمده که براساس آمارهای منتشر شده از سوی دفتر مطالعات پایه منابع آب ایران، بارندگی‌های سال آبی جاری نسبت به مشابه سال آبی گذشته ۳ درصد کاهش یافته است. براساس این گزارش ارتفاع کل ریزش‌های جوی کشور در سال آبی جاری (از اول مهر ۹۵ تا روز گذشته) بالغ بر ۲۲۴ میلی‌متر است و این مقدار بارندگی نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (۲۳۲ میلی‌متر) ۳ درصد کاهش نشان می‌دهد، ضمن اینکه این میزان بارندگی نسبت به میانگین دوره‌های مشابه درازمدت نیز ۳ درصد کاهش دارد. جزئیات منتشر شده از وضعیت بارندگی در ۶حوضه آبریز اصلی کشور نیز حاکی از این است که در سال آبی جاری فقط بارندگی‌ها در یک حوضه آبریز نسبت به سال آبی گذشته افزایش دارد و بارندگی‌های یک حوضه نیز با سال قبل برابر است، در حالی که بارندگی‌های ۴ حوضه آبریز دیگر بین ۲۸ تا ۳۷ درصد نسبت به بارش‌های سال آبی قبل، کاهش یافته است.

بر این اساس بارندگی‌های حوضه آبریز فلات مرکزی ۲۰ درصد نسبت به بارش‌های سال آبی قبل بیشتر شده و بارندگی‌های حوضه خلیج فارس و دریای عمان با سال آبی گذشته برابر بوده است اما بارندگی در حوضه‌های دریای خزر ۲۹ درصد، دریاچه ارومیه ۳۷ درصد، مرزی شرق ۳۴ درصد و در حوضه قره‌قوم ۲۸ درصد افت کرده است. در وضعیت موجود، به نظر می‌رسد بحران آب کشور در کوتاه‌مدت جز از مسیر اصلاح الگوی مصرف آب برطرف نمی‌شود. در بلندمدت نیز، علاوه بر استمرار اصلاح الگوی مصرف، باید تمهیداتی برای مهار و حفظ منابع آبی اندیشیده شود، در غیر این صورت دیری نمی‌پاید که بحران آب به‌صورت بسیار جدی‌تری بروز می‌کند.

یکی از راهکارهای مقابله با کمبود آب، بازیافت آب‌هایی است که به‌صورت فاضلاب از چرخه مصرف خارج می‌شوند. معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، تمرکز روی مساله‌ بازیافت آب را یکی از برنامه‌های اصلی وزارت نیرو عنوان می‌کند که برای این مساله یک هیات پنج نفره نیز از آلمان وارد ایران شده‌اند تا به بازیافت پساب و تزریق آن به سفره‌های زیرزمینی کمک کنند. از دیگر سو، باید مصرف بخش‌های مختلف از آب مصرفی نیز مورد بازنگری قرار گیرد و اصلاح شود. در این میان بهسازی شبکه انتقال آب کشور که بنا بر اظهارات وزیر نیرو حدود ۱۲درصد هدررفت دارد یکی از نکات جدی است. همچنین در شرایط فعلی در اظهارنظرهای متفاوت، سهم بخش کشاورزی از آب مصرفی در ایران بین ۹۰ تا ۹۶ درصد عنوان می‌شود که بخش عمده آن به دلیل استفاده از روش‌های سنتی در این صنعت است.

در این زمینه به کاربردن روش‌های مدرن آبیاری به‌ویژه افزایش سهم کشت گلخانه‌ای از صنعت کشاورزی می‌تواند بسیار راهگشا باشد. محمود حجتی، وزیر کشاورزی می‌گوید: مصرف آب در کشت گلخانه‌ای نسبت به کشت سنتی ۹۰ درصد کمتر است در حالی که می‌تواند تولید محصول را تا ۱۰ برابرافزایش دهد. مساله دیگر این است که بخش قابل توجهی از صنعت کشاورزی ایران با آبیاری انجام می‌شود؛ آمارها حاکی است که ۱۵ درصد از زمین‌های کشاورزی دنیا تحت آبیاری قرار دارند و ۸۵ درصد باقی مانده به‌صورت دیم و بدون آبیاری مورد استفاده قرار می‌گیرند، این در حالی است که براساس سرشماری بخش کشاورزی ایران در سال ۹۳، حدود ۲/ ۴۶ درصد از زمین‌های زراعی ایران آبی بوده که این میزان سه برابر میانگین جهانی است که متاسفانه بخش قابل توجهی از آن به‌صورت غرقابی و سطحی کشت می‌شود و هدررفت آب بالایی دارد. از این رو استفاده از شیوه‌های نوین آبیاری در کشاورزی ایران امری ناگزیر تلقی می‌شود.

گزارش‌های کارشناسی حاکی از این است که راندمان آبیاری بارانی تا ۷۰ درصد و راندمان آبیاری قطره‌ای تا ۹۵ درصد است، یعنی در سیستم آبیاری بارانی تا ۲۰ درصد و در سیستم آبیاری قطره‌ای تا ۵درصد منابع آب مصرفی تلف می‌شود در حالی که در آبیاری مزارع به روش سطحی حتی با صرف هزینه‌های گزاف و تسطیح اراضی، راندمان آبیاری از ۵۰ درصد تجاوز نمی‌کند و در کشت سنتی که اکثر اراضی کشور به این شیوه انجام می‌شود، این میزان حتی کمتر از ۳۵ درصد است. به این معنی که با استفاده نکردن از روش‌های آبیاری نوین، ۶۵ درصد از آب مزارع از بین می‌رود و با احتساب آب تلف شده در کانال‌های انتقال، میزان تلفات از ۷۵ درصد نیز تجاوز می‌کند.

اهمیت اصلاح الگوی کشت در صنعت کشاورزی ایران وقتی نمایان می‌شود که بدانیم اولا ۱۸ تا ۲۲ درصد از اشتغال کشور در بخش کشاورزی است و ثانیا امنیت غذایی جمعیت ۸۰ میلیونی کشور به وجود یک کشاورزی پایدار و مستمر نیاز دارد اما بحران آب نیز یک مساله جدی و غیرقابل انکار است.