اقتصاد مقاومتی و ضرورت گسترش بازار دارویی کشور
سیدمهدی سجادی
دبیر انجمن داروسازان ایران
بیشک اقتصاد مقاومتی نیاز به یک فهم مشترک دارد، این یک ضرورت انکار ناپذیر است که نباید از آن غفلت شود. چرا که ریشه بسیاری از انحرافات و مصادره به مطلوبها در عدم وجود تصویری روشن از مفهوم کلمات و عبارات استخدام شده است. اما اینکه اقتصاد مقاومتی ممکن است در عرصههای مختلف و در رابطه با محصولات، صنایع یا تجارتهای مختلف معنا و مفهوم متفاوتی داشته و الزامات و اقتضائات آن تا حدودی تغییر کند نیز جزو بدیهیات است.
بر این اساس و بر پایه این باور که دارو در همه دنیا و از منظر همه دولتها، محصولی استراتژیک تلقی شده و همه صاحبنظران اعم از سیاسیون، اقتصاددانان، جامعه شناسان و سایر گروههای اندیشهساز جوامع متفقالقول هستند که باید نسبت به آن مواجههای دقیق و آیندهنگرانه داشت، همه ما را بر آن میدارد که این احتمال را بهصورت جدی در نظر داشته باشیم که سیاستهای اقتصاد مقاومتی در حوزه دارو ممکن است با سایر حوزهها تفاوتهای اساسی داشته باشد و یکی از این تفاوتها به ضرورت گسترش بازار دارویی کشور باز میگردد.
سیدمهدی سجادی
دبیر انجمن داروسازان ایران
بیشک اقتصاد مقاومتی نیاز به یک فهم مشترک دارد، این یک ضرورت انکار ناپذیر است که نباید از آن غفلت شود. چرا که ریشه بسیاری از انحرافات و مصادره به مطلوبها در عدم وجود تصویری روشن از مفهوم کلمات و عبارات استخدام شده است. اما اینکه اقتصاد مقاومتی ممکن است در عرصههای مختلف و در رابطه با محصولات، صنایع یا تجارتهای مختلف معنا و مفهوم متفاوتی داشته و الزامات و اقتضائات آن تا حدودی تغییر کند نیز جزو بدیهیات است.
بر این اساس و بر پایه این باور که دارو در همه دنیا و از منظر همه دولتها، محصولی استراتژیک تلقی شده و همه صاحبنظران اعم از سیاسیون، اقتصاددانان، جامعه شناسان و سایر گروههای اندیشهساز جوامع متفقالقول هستند که باید نسبت به آن مواجههای دقیق و آیندهنگرانه داشت، همه ما را بر آن میدارد که این احتمال را بهصورت جدی در نظر داشته باشیم که سیاستهای اقتصاد مقاومتی در حوزه دارو ممکن است با سایر حوزهها تفاوتهای اساسی داشته باشد و یکی از این تفاوتها به ضرورت گسترش بازار دارویی کشور باز میگردد.
شاید در نگاه اول صحبت کردن در رابطه با ضرورت و اهمیت گسترش بازار دارویی کشور، موضوعی باشد که چندان از منظر اقتصاد مقاومتی قابل تفسیر به نظر نرسد و حتی مغایر آن تعبیر شود. براساس آمار منتشر شده از سوی سازمان غذا و داروی کشورمان، بازار دارویی ایران حدود ۱۱ هزار میلیارد تومان یعنی چیزی حدود ۴ میلیارد دلار است و سرعت رشد آن در سالهای اخیر به صفر میل کرده است. البته آمارها نشان میدهد گردش ریالی بازار دارویی کشور نسبت به سال قبل حدود ۲۰ درصد افزایش داشته ولی نکته این است که این افزایش عمدتا ناشی از تورم بوده و از نظر میزان مصرف یا توسعه بازار، توسعهای نداشتهایم و از نظر دلاری، بازار ثابتی داشتهایم. اما آیا واقعا این موضوع جای افتخار دارد؟ و نشان از اهتمام ما به رعایت اصول اقتصاد مقاومتی است؟
وقتی براساس نتایج مطالعه عوامل خطر بیماریهای غیرواگیر، فقط ۳۴ درصد افراد مبتلا به فشار خون در کشور ما از بیماری خود آگاهی دارند و تنها ۲۵ درصد آنها تحتدرمان هستند، وقتی تنها نیمی از بیماران دیابتی کشورما از بیماری خود اطلاع دارند و الباقی هیچگونه اقدام دارویی برای کنترل آن و به تاخیر انداختن عوارض زمینگیرکننده آن انجام نمیدهند، با لحاظ چنین شرایطی که بر جامعه ما حاکم است، آیا جای افتخار دارد که بازار دارویی ما گسترش پیدا نکرده است؟ اگر بخواهیم مقایسهای با وضعیت بازار دارویی دنیا داشته باشیم باید بگوییم گردش مالی بازار دارویی در دنیا حدود ۱۱هزار میلیون دلار است. یعنی در حالی که جمعیت ما یک درصد جهان است، بازاری که دراختیار داریم ۴/ ۰ درصد است.در واقع این مقایسه نشان میدهد گردش مالی داروی ما کمتر از سهم جمعیتی ما است، علت آن نیز به پایین بودن نرخ بیمار شدن هم میهنان ایرانی یا پایین بودن میزان مصرف دارو در کشورمان باز نمیگردد که اتفاقا در هردوی این شاخص ها، حائز رتبههای بالایی هستیم. عمده دلیل آن میتواند به این واقعیت قابل ارجاع باشد که دارو در ایران قیمت پایینی دارد و به همین دلیل سهم دارویی ما نسبت به سهم دارویی دنیا بسیار پایینتر است. این مساله از نگاه آمار به این شکل قابل تفسیر است که سرانه مصرف دارو، ۵۴ دلار و میانگین جهانی آن ۱۳۵ دلار است. جالب اینجا است که در کشوری همچون ترکیه که شباهتهای متعددی به لحاظ اقتصادی و ترکیب جمعیتی با ما دارد، این نرخ نزدیک به ۱۵۰ دلار و در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ۲۶۰ دلار است. از سوی دیگر نقطه هدفگذاری صادرات دو کشور نیز قابل مقایسه و تامل است. در حالی که هدف ما در حوزه صادرات دارو برای سال ۱۴۰۴ نزدیک به یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار است، ترکیه در نظر دارد در ۱۰ سال آینده میزان صادراتش را ۲۰ برابر کند؛ یعنی برنامه ریزیهای آنها برای دستیابی به صادرات ۱۱ میلیارد دلار در دارو است. نکته اساسی در این میان آن است که بازار دارویی کوچک، نمیتواند فضای لازم را برای پیشرفت و توسعه فراهم آورد.
اقتصاد مقاومتی حکم میکند برای دستیابی به اهداف اسناد بالادستی، باید با تمرکز بر توسعه سرمایهگذاریهای وسیع و چند بعدی به مرکز صادرات منطقهای دارو تبدیل شویم و مسیر آزموده شده برای دستیابی به این هدف آن است که در ابعاد مختلف اعم از تولید، توزیع و صادرات باید به سمت جذب سرمایهگذاریهای بینالمللی و ایجاد کنسوسیومهای مشترک چند ملیتی پیش برویم. همان اتفاقی که در صنعت ICT اتفاق افتاد. سرمایهگذاری شرکتهای معتبر دنیا در حوزههای مختلف صنعت دارو قطعا میتواند زمینه ساز انتقال تکنولوژی، دانش مدیریت برند در عرصه جهانی، هدایت بازارهای خارجی به سمت استفاده از فناوریهای داخلی و توسعه سیستمهای توزیع شود. متاسفانه در سالهای اخیر که اقتصاد و مدیریت کشور با فشار تحریمهای بینالمللی دست و پنجه نرم میکرد، فراموش کردیم که اقتصاد دارو، قوانین خاص خود را دارد و بهینه شدن چرخه سرمایهگذاری در سایه گسترش بازار، یکی از شروط اصلی برای تحقق توسعه، رونق تولید ملی و ارزآوری است. امید است امروز با ورود اقتصاد به دوره پساتحریم و ظهور فرصتهای متعدد به واسطه آن بتوانیم بخشی از عقب ماندگیهای حوزه دارویی کشورمان را جبران کنیم.
ارسال نظر