حصارکشی دور فضاهای تفرجگاهی به پارک پردیسان رسید
تکرار اشتباه در پارکهای پایتخت
در آن دوره شعار مدیریت شهری «شهر ما- خانه ما» بود و مدیران وقت اعتقاد داشتند که مگر شهروندان در داخل خانههایشان بین اتاقها دیوارکشی میکنند که حالا بین مردم و بوستانها حصاری وجود داشته باشد! نگرشی که در آن زمان وجود داشت، این بود که اماکن و فضاهای عمومی شهر به همه شهروندان تعلق دارد، چه در جنوب شهر و چه در شمال شهر و نباید بین فضاهایی همچون بوستانها و شهروندان مانعی وجود داشته باشد و با این انگیزه بود که مردم با شهر خودشان و با فضاها و اماکن شهرشان به نوعی آشتی کردند و به شهرداری تهران و مدیریت شهری آن زمان، اعتماد و اطمینان کردند.
شاید به عقب که نگاه میکنیم، کار برداشتن نردهها و دیوارهای پارکها، کار چندان بزرگی به نظر نیاید اما تجربه زیستی نشان میدهد که این کار، اقدام عظیمی بود. اقدامی که نسبتا جنس آن عمرانی بود ولی عمیقا کاری فرهنگی و اجتماعی بود که تاثیرات مثبت و موثر خودش را در آن موقع بر دل و جان شهروندان بر جا گذاشت و احساس آشتی، تعلق خاطر و علقه خاصی را بین شهروندان، محیط شهر و محوطه سرسبز و مفرح پارکها ایجاد کرد.
محمد حقانی، معاون خدمات شهری آن زمان شهرداری تهران در خاطرات خود درمورد برداشتن حصارها اعلام کرد: پارکها یکی از فضاهای عمومی شهر هستند. زمانی در شرایط خاص، پارکها را در زمان ساخت دیوارکشی کرده بودند یا اگر دیوار نداشت، برای آنها دیوارگذاری میکردند و معتقد بودند شبها پارکها پاتوق افراد ولگرد و ناباب و معتاد میشود. مدیریت شهری در آن زمان چنین اعتقادی نداشت، در حالی که ما معتقد بودیم فضاهای عمومی و پارکها باید به روی مردم باز باشند و در گذشته نیز چنین تجربههایی داشتیم و خاموش کردن چراغهای پارکها کاری بود که اعتقاد داشتیم اشتباه است و مورد پسند مردم و ساکنان شهر تهران نیست؛ چون با بسته شدن در پارکها در شب این فضاها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به شکل امنتری در اختیار افراد ناباب و ولگرد و معتاد قرار میگرفت و با خیال راحت به کارهای خودشان میپرداختند.
گذشت زمان نشان داد که تجربه حصارکشی بوستانها شکست خورده و مردم از باز بودن بوستانها رضایت دارند، اما حالا مدتی است که دور برخی بوستانها را همچون بوستان شوش حصار کشیدهاند و برای برخی بوستانها همچون پردیسان به دلیل قرارگیری سازمان محیطزیست درون پارک، ساعت کاری در نظر گرفتهاند و حتی خیز حصارکشی به دور تئاتر شهر که متصل به بوستان دانشجو است، دیده میشود. تجربهای که یکبار امتحان شده و شکست خورده اما مجددا به عنوان گزینهای، بنا به دلایل مختلف، روی میز مدیریت شهری است.
هرچند مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای شهر ششم در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» اعلام کرد که ما با هرگونه حصارکشی در بوستانهای شهر تهران مخالف هستیم و گفت: البته ممکن است در چند نقطه در شهر این حصارکشی در دورههای گذشته انجام شده باشد اما حتما آنها دلایل منطقی برای انجام این کار داشتند؛ دلایلی همچون ارتقای امنیت مردم و کاهش آسیبهای اجتماعی. وی با بیان اینکه عموم بوستانها نرده ندارند اما عموما حصارکشی در بوستانها، با مطالبات مردم همخوانی دارد، گفت: در این دوره مدیریت شهری تا این لحظه تصمیمی برای محصور کردن بوستانها گزارش نداده و لایحهای نیز در این خصوص ارسال نکردهاند.
با اینکه این عضو شورای شهر تهران نردهکشی را در راستای مطالبهگری مردم میداند، اما علی اعطا، معمار و کارشناس حوزه شهری در مورد تفکر حصارکشی در مدیریت شهری به «دنیایاقتصاد» گفت: بخشی از فضاهای سبز شهری در ابتدا فضای سبز خصوصی یا باغات خصوصی بودند که به تدریج به تملک مدیریت شهری در آمدند و کارکرد خود را به عنوان فضای خصوصی که مربوط به خانواده بود از دست داده و تبدیل به فضای سبز عمومی شدند که میتوان به نمونههایی همچون بوستان باغ ایرانی در ونک اشاره کرد اما برخی بوستانها نیز در گذشته بخشی از پادگانها، سایتهای نظامی و حتی فرودگاهها بودند که به مرور زمان در اختیار شهروندان و عموم مردم قرار گرفتند که میتوان به تبدیل قلعه مرغی به بوستان ولایت اشاره کرد، اما در این میان برخی فضاهای سبز نیز از ابتدا به منظور تبدیل شدن به بوستان طراحی و ساخته شدند که میتوان به نمونههایی همچون بوستان ملت و ساعی اشاره کرد.
وی با بیان اینکه کارکرد بوستانها در ارتباط کامل با بافت شهری، زندگی و فضای شهری تعریف میشود و تفکیک آنها از شهر با حصارکشی بیمعناست، افزود: تفکیک بوستانها از فضای شهری به این معناست که میخواهند عملکرد بوستانها را تنها منحصر به منطقه یا افراد و ساعات خاص کنند و این در حالی است که ساخت و نگهداشت بوستانها با هزینه عمومی شهر که مردم آن را پرداخت کردهاند، انجام میشود و این درست نیست که از پول و دارایی مردم تهران بوستانهایی ساخته و نگهداری شود، اما در استفاده از آن محدودیت داشته باشند.
اعطا در پاسخ به این پرسش که مدیران تامین امنیت و عدمحضور معتادان متجاهر را علت حصارکشی و ایجاد محدودیت ساعت در برخی بوستانها اعلام کردند، گفت: حدس میزنم که گاهی در نمونههایی که مطرح کردید انگیزههای دیگری پشت آن وجود داشته باشد که بیشتر به مساله اجتماعی برمیگردد. به عنوان نمونه در زمان حصارکشی بوستان شوش از اعتیاد و تجمع معتادان در این بوستان به عنوان علت اصلی نام بردند، اما حالا حصارکشی محوطه اطراف تئاتر شهر که به بوستان دانشجو متصل است به نظر میرسد از آنجا که این محدوده مرکز اجتماعی بوده است با انگیزه اجتماعی میخواهند تا عرصه باز عمومی را تجزیه کنند. چراکه در وهله اول زیرگذر در این محدوده ایجاد کردند و بعد از آن نردهکشی صورت گرفت و حالا مرحله بعدی تفکیک کردن محوطه پیرامونی است. وی با بیان اینکه در اقدامات این چنینی باید از روشهای اقناعی بهره برد، اما میبینیم که از اول به سراغ تفکیک فیزیکی رفتهاند، افزود: اینگونه رفتارها موجب میشود که احساس کنیم پشت این حصارکشیها، انگیزههایی وجود دارد.