طی سال‌های گذشته همواره شاهد بودیم که «دموکرات‌‌‌ها» با سیاست اعمال فشارهای تدریجی پیش رفته‌‌‌اند، در مقابل «جمهوری‌خواه‌‌‌ها» با اعمال سیاست‌‌‌های فشارهای حداکثری و یک‌باره اهداف خود را به پیش برده‌‌‌اند، در این راستا می‌توانیم به کاهش صادرات نفت ایران در دوره قبل ریاست جمهوری ترامپ اشاره کرد که صادرات ۲.۲ میلیون بشکه‌‌‌ای ایران با آمدن ترامپ به یک‌باره به زیر ۵۰۰‌هزار بشکه سقوط کرد. مساله آن است که در قبال سیاست‌‌‌های یک‌باره‌‌‌ای ترامپ، فرصت هرگونه واکنش و برنامه‌‌‌ریزی گرفته می‌شود.

همچنین در زمینه بازار فلزات نیز در دور اول ریاست جمهوری ترامپ شاهد بودیم که با اعمال تعرفه‌‌‌های سنگین بر واردات فلزات چین، شاهد دامپینگ این کشور در بازار فلزات به‌‌‌ویژه آهن و فولاد شدیم که بازارهای هدف صادراتی ما را تحت‌تاثیر خود قرار داد. باید یادآور شد که در این دوره کارزار انتخاباتی آمریکا هرچند ترامپ در زمینه تعرفه بر کالای چینی به صورت مشخصی صحبتی به میان نیاورده است؛ ولی باید منتظر ماند که با مستقر شدن کامل دولت آمریکا، چه سیاست‌‌‌های وارداتی برای این کشور اتخاذ خواهد کرد. البته از سوی دیگر، باید دید که این دولت در زمینه‌‌‌ سیاست‌‌‌های اقتصادی و سیاسی تا چه حد درصدد کاهش نرخ بهره بانکی در آمریکاست و تا چه حد درصدد اعمال فشارهای سیاسی و تحریم‌‌‌های بیشتر علیه ایران خواهد بود، چراکه اعمال این سیاست‌‌‌ها می‌تواند سبب افزایش قیمت نفت در جهان شود.

در چنین فضایی، آنچه مهم‌تر از انتخاب ترامپ به عنوان رئیس‌‌‌جمهور آمریکا برای ما اهمیت دارد، اتخاذ استراتژی کشورهایی است که با ما در مراوده هستند. در فضای بین‌المللی کشورهای همسایه از جمله ترکیه، امارات، عربستان، ‌‌‌آذربایجان و... به نوعی کریدور ما بودند. باید دید که این کشورها چه استراتژی در پیش خواهند گرفت، آیا روسیه و چین پای ما خواهند ایستاد؟

اگر فرض را بر این موضوع قرار دهیم که دولت جدید آمریکا قصد جنگ مستقیم و فیزیکی با ایران نداشته باشد، اما با سیاست‌‌‌های یک باره و اعمال فشار شدید بخواهد به تحریم‌‌‌های بیشتری علیه ما دست بزند، در این صورت بدون شک همچون سال‌های گذشته، گرفتار دستورالعمل‌‌‌های خلق‌‌‌الساعه خواهیم شد و در چنین فضایی است که تمام اقداماتی که باید مبتنی بر کار کارشناسی پیش برود، تحت الشعاع قرار خواهد گرفت. به نظر می‌‌‌رسد ترامپ در نخستین اقدام خود به سمت به سرانجام رساندن جنگ روسیه و اوکراین پیش برود و پس از آن به موضوع غزه و لبنان سر و سامان بدهد. در زمینه بازارهای صادراتی نیز باید دید که چه سیاستی را در پیش خواهد رفت.

در راستای بازارهای هدف صادراتی فولاد نیز باید به این موضوع توجه داشت که ایران با وجود تحریم‌‌‌ها طی سال‌های گذشته، بازارهای ثابتی را برای خود ایجاد کرده است و تحریم‌‌‌های جدیدتر نمی‌تواند به خودی‌‌‌خود بر این بازارها تاثیرگذار باشد، اما مهم‌تر آن است که باید دید که کشورهای هدف صادراتی ما در قبال سیاست‌‌‌های آمریکا چه استراتژی در پیش خواهند گرفت و در واقع این کشورها هستند که بازیگران اصلی در بازار صادراتی ما محسوب می‌‌‌شوند.