شرکتهای بانکی؛ فرصت یا تهدید
شرکتهای بانکی چون تابع قوانین خاص بانکی در حوزه ارائه خدمات بانکی نیستند، قدرت رقابت قابلتوجهی در مقابل بانکها و شرایط متفاوتی در ارائه خدمات بانکی دارند. تا قبل از پیدایش این شرکتها، مشتری با مراجعه به بانک، نسبت به اخذ تسهیلات اقدام و از محل منابع حاصل از تسهیلات مذکور، نسبت به خرید نقدی کالا و خدمات موردنیاز خود اقدام و اقساط تسهیلات را به بانک پرداخت میکرد. با شکلگیری شرکتهای بانکی، فرآیند مذکور به گونهای تغییر پیدا کرده است که هیچگونه نیازی به اخذ تسهیلات بانکی ندارید و صرفا بر اساس اعتبار تخصیصی خود شرکت، خرید میکنید. این تنها نمونهای از خدماتی است که توسط این شرکتها صورت میپذیرد. پرداخت قبوض، انواع عوارض، مسافرت، درمان و... مصادیق دیگری از خدمات مالی است که توسط این شرکتها ارائه میشود که در کشور ایران مطابق با قوانین پولی و بانکی، جزو وظایف سیستم بانکی است.
با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد دنیا از جمله از زمان بروز کووید-۱۹ (کرونا)، اشخاص نسبت به تهیه نیازمندیهای خود از طریق فروشگاههای اینترنتی اقدام و هزینه آن را به صورت اعتباری که خود این فروشگاهها به ایشان تخصیص دادهاند، آن هم به صورت اقساط پرداخت میکنند. تبلیغات روزافزون این شرکتها در بیلبوردهای سطح شهر قابل مشاهده است. الان بخر، شش ماه دیگه پرداخت کن. تا فلان میلیون خرید کن، ۲۴ ماهه قسطی پرداخت کن و امثالهم، نمونههایی از این موضوع هستند.
در سوی دیگر، بانکهایی وجود دارند که با توجه به وجود رقبای پیشگفته، در حال مبارزه با سنت چند ده ساله خود و تلاش برای تغییر آن با شرایط جدید هستند؛ شرایطی که در آن شرکتهای بانکی عملیات بانکداری را به تسخیر خود در آوردهاند. تسخیری که جیمز هیکاک در کتاب «خداحافظ بانکها» از آن به تهاجم شیرین نام میبرد. تهاجمی که بانکهای سنتی را ملزم و مجبور به بازتولید خود کرده و در حالی که با موانع قانونی مواجه هستند، باید اقدام به پوستاندازی کنند و گذر از آنها، با توجه به ماهیت ریسکگریز بودن بانکها، به راحتی صورت نمیپذیرد. در عوض در طرف مقابل، بنگاههایی هستند که بانک نیستند ولی بدون محدودیت، عملیات بانکداری را به گونهای خاص و متمایز در مدلهای کسب و کاری جدید انجام میدهند.
حال با توجه به این موضوع، نظام بانکی کشور که بخشی از بازار خدماتش را به این شرکتها باخته، آیا وقت آن نرسیده که از جانب نهاد ناظر بر این بازار، انعطافی در خصوص چگونگی ارائه خدمات بانکی توسط بانکها رخ دهد؟ چرا که بیتوجهی به این موضوع، به احتمال زیاد، بروز قانون پولی گرشام را به دنبال خواهد داشت و عملا ارائهدهندگان خدمات مالی فاقد مجوز، دارای مجوزها را از دور خارج خواهند کرد و به قول آقای منسر اولسون (نویسنده کتاب فراز و فرود ملتها)، «بزرگها به استثمار کوچکها درمیآیند.»