برای آنکه بهتر بتوان از سیستم‌های پیچیده سخن گفت، بگذارید مثالی بزنم. ما اغلب زمانی‌که  از حل یک مساله ریاضی ناتوانیم، یا زمانی ‌که قادر نیستیم ساز و کار حاکم بر سیستم‌ الکترونیکی یک سازه یا سامانه  نیروی محرکه خودرو را درک کنیم، از واژه‌هایی که نشان‌دهنده پیچیدگی موضوع باشند استفاده می‌کنیم، این پیچیدگی را در زبان انگلیسی با واژه‌هایی چون Difficult  و Complicated نشان می‌دهند. اما باید دقت داشته باشیم آن مساله ریاضی و آن سیستم الکترونیکی و ...،‌ سیستم‌هایی  Complicated (دشوارفهم) هستند و نه Complex (پیچیده). به واقع در تئوری پیچیدگی و علم سیستم‌های پیچیده، سیستم‌های مذکور را پیچیده نمی‌‌‌دانند؛ بلکه اجزای آنها در چنان روابطی در هم تنیده شده‌ و به‌ یکدیگر گره خورده‌ که فهم ساختار و کارکرد آنها برای فرد غیرمتخصص در آن حوزه امکان‌‌‌پذیر نیست یا دست کم دشوار است و برای یافتن راهکارها و راه‌‌‌حل‌‌‌های آن، نیازمند تخصص در آن حوزه یا صرف زمان و انرژی قابل توجهی هستیم. به عبارت دیگر، در مسائل دشوارفهم (مسائلی که درک آنها برای افراد غیر‌متخصص سخت است)، روابط علت و معلولی قابل تشخیص‌اند، اما همه به مشاهده‌ آنها قادر نیستند، فقط متخصصان هستند که قابلیت تشخیص و فهم روابط علّی را در سیستم‌های دشوارفهم دارند. این سیستم‌ها، با اینکه از اجزای زیاد و با روابط بسیار و گسترده میان این اجزا تشکیل شده‌‌‌اند، اما این روابط به صورت ایستا (استاتیک) تعریف می‌شوند، یعنی فردا هم همان کاری را انجام خواهند داد که امروز انجام می‌دهند؛ اما آیا در یک سیستم اجتماعی یا اقتصادی نیز تعاملات ایستا و قابل پیش‌‌‌بینی خواهند بود؟

لازم به یادآوری است که در جوامع انسانی، بیشتر روابط پویا (داینامیک) هستند و همین پویایی قابل توجه سیستم حاکم بر این اکوسیستم‌ها، آنها را از سیستم‌های غیرپویا متمایز می‌‌‌کند. به عبارت دقیق‌تر در این جوامع تعداد بسیار زیادی از اجزا وجود دارد که نه تنها هرکدام با سایر اجزا تعداد قابل توجهی رابطه را شکل داده‌اند بلکه پویایی سیستم ایجاب می‌کند تا هر یک از آنها در گذر زمان روابط خود با تمامی اجزا و ریزسیستم‌ها یا فرا‌سیستم‌های خود را باز‌تعریف کنند. در حقیقت، تحلیل سیستم‌های پیچیده به مثابه راه رفتن درون یک هزارتو (ماز) است که دیوارهایش با هر گامی که بر‌‌‌می‌‌‌داریم جا‌‌‌به‌‌‌جا می‌‌‌شوند و آرایش خود را تغییر می‌دهند. سیستم‌های پیچیده اقتصادی و اجتماعی امروز، نه‌تنها از روابط غیرخطی تشکیل شده‌‌‌اند بلکه پیامد تصمیم‌ها و اقدامات نیز، در زمان تصمیم‌گیری واضح نیست؛ حتی گاهی بعد از وقوع هم مشخص نیست که  پیامدها نتیجه کدام اقدامات ما بوده است.

بافت پیچیده (Complex) بافتی است که در آن فرد نمی‌‌‌داند که چه چیزهایی را نمی‌‌‌داند و در نتیجه، صورت مسائل بر خلاف بافت دشوارفهم (Complicated)  که در مواجهه با آنها فرد می‌داند که چه چیزهایی را نمی‌‌‌داند، قابل تدقیق اصولی و علمی نیست؛ در نتیجه شما در رویارویی با چنین مسائلی حتی ممکن است ندانید که باید از چه متخصصی برای حل مشکل یا مشکلات پیش رو کمک بگیرید. در واقع سیستم‌های اجتماعی، رفتاری را از خود بروز می‌دهند که شناخت و فهم آن‌ جز با بهره‌گیری از دیدگاه‌هایی که ظرفیت شناخت و تحلیل مسائل را در فضای مبهم و پیچیده دارند، امکان‌پذیر نیست. تفکر سیستمی ‌‌‌و شناخت سیستم‌های پیچیده ما را یاری می‌کند تا تفاوت‌های ظاهری شاخه‌های علوم را بشناسیم و بدانیم طبیعت آن‌گونه که ما علوم را دسته‌بندی می‌کنیم، آنها را طبقه‌‌‌بندی نمی‌کند و مرزهای علوم را به‌‌‌روشنی تمییز نمی‌دهد. مرزهای موضوعات، مفاهیمی اعتباری‌‌‌اند که ما آنها را به وجود آورده‌ایم و به اشتباه خود را اسیر و دربند آنها می‌‌‌کنیم. نگرش سیستمی و نظریه پیچیدگی به عنوان دانش‌هایی میان‌‌‌رشته‌ای، در عین فهم این گسستگی‌های اعتباری و آگاهی از چارچوب‌های فکری انسان، بینش برقراری ارتباط بین علوم و کنار هم قرار نهادن موضوعات مختلف در بافت پیچیده را ارائه می‌کنند. برای تصمیم‌‌‌گیران و تصمیم‌‌‌سازان امروز کشور، توانایی شناخت و تحلیل سیستم‌های پیچیده به‌خصوص سیستم‌های پیچیده‌‌‌ انطباق‌‌‌پذیر، به نحوی که تصویری منسجم از یک کل متغیر ارائه دهد، اهمیت دارد از این رو آنها باید برای داشتن تصمیماتی اثربخش در عملکرد اجرایی خود، بتوانند تصویری جامع از رخدادهای به ظاهر غیرمرتبط داشته باشند.

مساله‌ای که در تحلیل شرایط فعلی نباید از نظر دور داشت این است که ما آموخته‌ایم برای درک و حل مسائل، آنها را به اجزایشان تقسیم کنیم و هر جزء را به کارشناسش واگذاریم اما باید بدانیم هزینه‌‌‌ پنهان و سنگین این نگرش، می‌‌‌تواند از دست دادن تصویر کلان و شکل‌‌‌گیری نگاه جزیره‌‌‌ای به مشکلات عمده کشور باشد. و در آخر باید گفت ممکن است تلاش کنیم برای رسیدن به تصویر کلان قطعات منفصل‌‌‌شده را به هم بچسبانیم اما باید بدانیم تصویر حاصل شده از به هم متصل کردن قطعات یک آینه‌‌‌ شکسته، مانند تصویر یک آینه‌‌‌ سالم نخواهد شد.