اینکه ناترازی ارزی جدی است و این واقعیت را می‌توان از تغییر در رقم صادرات و واردات در سال گذشته ارزیابی کرد احتمالا موجب شده تا دولت به این سمت متمایل شود و اگرچه در نگاه اول انتقادات بسیاری را در بر دارد ولی این ذهنیت را در ذات خود نهفته دارد که گویی گام به گام از سمت دلار مبادله‌‌‌ای قرار است فاصله بگیریم. البته این یک گمانه‌‌‌زنی بیشتر نیست ولی مسیری است که در نهایت در اغلب دولت‌‌‌ها تعقیب شده و تنها زمان رسیدن آن و شرایط پیرامونی داخلی و جهانی آن متفاوت بوده است. اینکه دولت حتی در تنش‌‌‌هایی از این قبیل هنوز سکاندار راهبری استراتژیک اقتصادی خود است را باید قدر دانست آن‌‌‌هم در شرایطی که شتاب تصمیمات حتی افزوده شده است. این روند احتمالا ماه‌‌‌ها طول خواهد کشید یعنی تناقض‌‌‌ها و ذهنیت‌‌‌های متفاوت و تغییر در بدنه مدیریتی هفته‌‌‌ها   شاید ماه‌‌‌ها زمان نیاز دارد و بهتر است با عدم‌قطعیت‌‌‌های فعلی خو بگیریم. در این شرایط ساده‌‌‌ترین کار حفظ وضعیت فعلی و مدیریت اوضاع بر اساس داشته‌‌‌ها و استمرار اوضاع کنونی است و کمتر کسی به سرمایه‌گذاری جدید یا فعالیت‌‌‌های انفجاری و توسعه‌‌‌ای در رویکردهای تولیدی و صنعتی همت می‌‌‌کند که در نگاه اول صحیح به نظر می‌رسد ولی این همه ماجرا نیست.

در جهان امروز تنش‌‌‌های بسیاری وجود دارد از رخدادهای ژئوپلیتیک تا تنش‌‌‌های آب و هوایی و زیست‌‌‌محیطی تا جایی که یک دوران غیرقابل پیش‌بینی در ارکان جهانی رقم خورده است. این وضعیت برای بسیاری از شرکت‌های بزرگ در جهان درد‌آور بوده و هنوز این روند ادامه دارد حتی امکان تعمیق این تنش‌‌‌ها وجود دارد. اگرچه در کشور یا رسانه‌‌‌‌‌‌های نزدیک به ما خط خبری مشخص است ولی نگاهی به جهان نشان می‌‌‌دهد که تنش بین آمریکا و چین در خصوص تایوان افزایش یافته و مشخص نیست که تا کجا ادامه خواهد یافت. این چنگ و دندان نشان دادن‌‌‌ها سال‌‌‌هاست که مسبوق به سابقه نبوده و استمرار آنها خوشایند اقتصاد نیست. افزایش ذخایر استراتژیک نفت خام و فرآورده‌‌‌ها در چین نیز رکن دیگری است که می‌تواند سومین گام جمع‌‌‌آوری‌‌‌ها در سال‌‌‌های اخیر باشد؛ اول جمع‌آوری ماسک در آغاز همه‌گیری کرونا، دوم جمع‌آوری غله در اوایل جنگ اوکراین و سپس جمع‌‌‌آوری نفت و فرآورده‌‌‌ها همگی توسط چین. این رفتارها اگرچه حالت احتیاطی دارد ولی بهتر است به آنها توجه کنیم. در هر حال با جهانی روبه‌‌‌رو هستیم با پتانسیل تنش‌‌‌های جدی و عجیب که هر کدام برای تغییر ‌سازوکارهای اقتصادی کفایت می‌‌‌کند. اما در این اوضاع الزاما قرار نیست شرایط برای واحدهای تولیدی رو به وخامت بگذارد. هر واحد صنعتی با‌سابقه‌‌‌ای شرایط بازار خود را بهتر از هر کس دیگری می‌‌‌داند و اگر حدس بزند که می‌تواند در این آشفته‌‌‌بازار به فعالیت خود ادامه دهد حتی کورسویی از امید را مشاهده کند، احتمالا روزهای خوبی را در پیش خواهد داشت. در این شرایط بهتر است بیشتر از تحلیل و پیش‌بینی، عمل کرد شاید موفقیت‌‌‌های بزرگی در لابه‌‌‌لای غبار حوادث در انتظار باشد.

زمانی برای شجاع‌‌‌ترها

اینکه تنش‌‌‌های مختلف اقتصادی، ریسک‌‌‌های سیستماتیک حتی سیاسی فعالیت‌‌‌های تولیدی در کشور را دستخوش تغییر قرار داده‌‌‌اند بر کسی پوشیده نیست ولی تاکنون روند توسعه صنعتی در بخش خصوصی ادامه یافته و در بسیاری از صنایع حتی از روند عمومی در جهان نیز فراتر رفته است که می‌توان به صنایع تکمیلی پتروشیمی یا صنایع فلزی اشاره کرد. این موارد یعنی این قبیل تنش‌‌‌ها اتفاق عجیبی برای صنایع به شمار نمی‌رود و بارها به شیوه‌‌‌های مختلف تجربه شده و باز هم به شیوه‌‌‌ای متفاوت احتمالا تجربه خواهد شد. این وضعیت دوگانه خطرناکی را اما به ذهن متبادر می‌‌‌سازد؛ آیا در این روزهای سخت که حتی وام گرفتن از بانک‌ها نیز اغلب در دسترس نیست می‌توان به فکر توسعه بود و باز هم در فرآیند پیشرفت گام برداشت یا بهتر است چند روزی به نظاره اوضاع بنشینیم و از نرخ بالای سود در بانک‌ها حتی بازار سرمایه بهره ببریم که در بسیاری از اوقات در درآمد صنعتی واحد بیشتر است؛ آن هم بدون مالیات یا هزینه‌‌‌های جانبی یا دردسرهای خاص. البته موجودی انبارها نیز بالاست و رکود به شدت آزاردهنده است. به جرات باید گفت تصمیم‌‌‌سازی در این شرایط بیش از همه به جسارت واحدهای صنعتی و بنگاه‌‌‌های اقتصادی بازمی‌گردد و بهتر است قطب‌‌‌نمای خود را با جسارت مدیریتی تنظیم کنیم؛ اگر از آن شجاعت برخوردار نیستیم بهتر است به نظاره اوضاع، رصد شرایط و زمان بازگشت به بازار فکر کنیم؛ شاید اوضاع این‌‌‌گونه بهتر باشد.