پایان دغدغه گاز با فولاد سبز
یکی از دلایل جلب توجه فولاد سبز ضعف تامین گاز طبیعی مخصوصا در روزهای سرد زمستان است که موجب خواهد شد برای گذار از توقف تولید، حتی به تولید با قیمت تمامشده بالاتر نیز روی آوریم. این واقعیت یکی از زیرساختهای ذهنی جذابیت فولاد سبز است اما این قبیل محدودیتها ادامه خواهد یافت؟
نکته دیگر اینکه بسیاری از کشورهای صادراتی هدف در حوزه فولاد آنگونه که باید و شاید به مسائل زیستمحیطی آنهم برای کالاهای وارداتی و منشأ تولید آنها توجه نمیکنند، شاید محدودیتهای بینالمللی باشد که جذابیت تجارت این کالاها را افزایش دهد.
اما در خصوص تامین گاز طبیعی باید گفت که حتی به صورت خوشبینانه هماکنون این رقم به سختی به یک میلیارد مترمکعب در روز میرسد که در این خصوص در ماههای آینده شاید بتوان سادهتر صحبت کرد زیرا ارقام پایینتر از این میزان است. در برنامههای وزارت نفت به وضوح عنوان شده که در سالهای آینده تولید گاز طبیعی ایران به ۱.۵ میلیارد مترمکعب در روز خواهد رسید که ذات این برنامه به معنی آن است که آینده تولید گاز ایران بهتر از وضعیت فعلی است. شاید باز هم به صورت خوشبینانه گفت که رشد تولید شاید از رشد مصرف جلو بزند که البته این یک امیدواری بزرگ به شمار میرود. در این شرایط ذات صنعت فولاد ایران که با توجه به فرآیندهای احیای مستقیم سبزتر از سایر نقاط جهان است میتواند حرفی برای گفتن در ادبیات زیستمحیطی فولاد در جهان داشته باشد. این روند عمومی مهم است زیرا آینده صنعت فولاد ایران را توجیه اقتصادی با فرض محدودیتها در منابع مالی به منظور سرمایهگذاریها رقم خواهد زد.
اما درست عکس این ذهنیت را هم باید در نظر گرفت؛ سبزشدن فولاد ایرانی شاید ارزانتر از هر نقطهای در جهان رقم بخورد فقط کافی است فرآیند احیای مستقیم را با گاز هیدروژن هماهنگ کنیم که اگرچه چندان هم ساده نیست ولی قطعا از احداث یک واحد جدید ارزانتر خواهد بود. البته فرآیند تولید هیدروژن را نمیتوان نادیده گرفت اما در هر حال شاید یک گام از سایرین جلوتر باشیم.