آینده‌ شرکت‌ها در تندباد دگردیسی

 یک نمونه مشخص در حوزه صنعتی، هوشمندسازی معدن‌کاری است که اثرات آن را به وضوح مشاهده می‌کنیم؛ اما این رویکردها تغییرات بزرگ‌تری را دربردارد که باید از آن به‌عنوان یک دگردیسی برای شرکت‌ها نام برد. واقعیت آن است که انقلاب چهارم صنعتی انقلابی است بزرگ‌تر از سه انقلاب صنعتی پیشین؛ بنابراین مزیت‌ها و نگرانی‌های بزرگ‌تری برای شرکت‌ها به همراه خواهد داشت. در این گزارش تنها به بخشی از جنبه‌های تغییرات در آینده شرکت‌ها بر مبنای انقلاب چهارم صنعتی می‌پردازیم.

اقتصاد داده موجب انعطاف‌پذیری در بازار کار شد، برخی مشاغل را تقویت و برخی دیگر را تضعیف کرد و نگرانی‌هایی درباره مالیات‌ها ایجاد کرد؛ اما انقلابی که انتظار می‌رفت ایجاد نشد. درنهایت اتفاق بزرگ‌تری به نام هوش مصنوعی در راه است که می‌تواند تغییرات گسترده‌تری در بازار کار ایجاد کند.

اقتصاد ابرداده‌ها یا اقتصاد گیگ نوید یک انقلاب در محل کار را می‌داد. کارگران دیگر به یک کارفرما وابسته نبودند و بیزینس‌های کوچک خود را اداره می‌کردند. کارفرمایان، می‌توانستند محل کار انعطاف‌پذیرتری داشته باشند و از این بابت راضی بودند؛ اما برای برخی کارگرانی که به‌طور سنتی فعالیت می‌کردند رضایتبخش نبود. به هرحال، وعده‌های اقتصاد گیگ عملی نشده است.

در ابتدا، اقتصاد گیگ به‌عنوان یک موفقیت واقعی تلقی می‌شد. حرفه رانندگان تاکسی و حمل‌ونقل به شغل آزاد تبدیل شد و آنها روی قراردادهای موقت با ساعات کاری انعطاف‌پذیر کار می‌کردند. همچنین متخصصان، شرکت‌های خصوصی را تاسیس کردند و تخصص خود را به‌صورت موقت یا کوتاه‌مدت به مشاغل ارائه کردند.

با این حال، فقدان حمایت از اشتغال برای کارگران به سرعت تبدیل به یک موضوع سیاسی شد. دولت‌های نگران بر این باورند که در بسیاری از موارد، شرکت‌ها به جای آزادی بیشتر، از کارگران بیگاری می‌کشند.

حقوق استخدامی

در سال۲۰۲۱، اتحادیه اروپا قوانینی را برای تنظیم پلتفرم‌های فعالیت‌های آنلاین با هدف اطمینان از اینکه کارگران خوداشتغالی که از این پلتفرم‌ها استفاده می‌کنند، از حقوق اولیه استخدامی مشابه کارکنان عادی، از جمله حق تعطیلات با حقوق، مزایای پایان کار و... برخوردار می‌شوند، وضع کرد. کشورهای عضو تا سال۲۰۲۵ فرصت دارند این قوانین را در قوانین ملی بپذیرند و آنها را اجرایی کنند.

کارگران اقتصاد گیگ نیز کمپین‌های خود را برای حمایت از اشتغال ایجاد کرده‌اند. در بریتانیا، رانندگان تاکسی، شرکت آنلاین‌اوبر را با درخواست حقوق در تعطیلات، تصویب حداقل دستمزد و حق استراحت به دادگاه بردند. پرونده به دادگاه عالی رسید؛ جایی که اوبر در نبرد حقوقی پنج‌ساله شکست خورد. این حکم چالش بزرگی را برای مدل کسب‌وکارهای کم‌هزینه ایجاد کرد و شرکت مجبور شد در پاسخ به کمبود راننده قیمت‌ها را افزایش دهد.

مقامات مالیاتی نیز از اینکه نمی‌توانند سهم مناسب خود را از درآمد کارمندان دریافت کنند، نگران بوده‌اند. استخدام گروهی از کارگران قراردادی، به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که از برخی مالیات‌ها و عوارض شغلی مانند سهم‌های بازنشستگی اجباری اجتناب کنند.

 مقامات بریتانیا از طریق حکمی که به دنبال تضمین پرداخت مالیات بر درآمد و سهم بیمه ملی توسط پیمانکاران (IR۳۵) است، استخدام مبدل را منع کرده‌اند. این امر هم برای کارمندان و هم برای کارفرمایان دردسرساز شده است و از پذیرش گسترده قراردادهای انعطاف پذیرتر جلوگیری کرده است.

در نهایت انقلاب در اشتغال رخ نداد. تعداد افراد خوداشتغال در سراسر منطقه یورو نسبتا ثابت ماند و حتی در سال‌های اخیر اندکی کاهش یافت و از ۶/ ۱۴درصد در سال۲۰۱۱ به ۳/ ۱۳درصد در سال۲۰۲۲ رسید.

 به نظر می‌ر‌سد همه‌گیری کرونا تمایل مردم را برای خوداشتغالی کاهش داده است. علاوه بر این، بسیاری از کارفرمایان از طریق طرح‌های مرخصی یا دور‌کاری، کارمندان خود را از تاثیرات کرونا محافظت کردند، در نهایت خوداشتغالی‌ها تا حد زیادی با مشکل مواجه شدند.

در حال حاضر نسبت افراد خوداشتغال با توجه به مقاطع تحصیلی متفاوت است. بیشترین سهم از کارگران خوداشتغال مربوط به بخش کشاورزی است که بیش از ۶۰درصد کشاورزان در حال حاضر خوداشتغال هستند. تنها حدود ۶/ ۱۴درصد از فعالان حرفه‌های مختلف خوداشتغال هستند و این رقم در خدمات و فروش ۸/ ۱۳درصد است.

کاربرد تجاری هوش مصنوعی ممکن است درنهایت برای الگوهای کاری سنتی بسیار مخرب‌تر از اقتصاد گیگ باشد.

با این حال، نشانه‌هایی وجود دارد که دنیای کار می‌تواند در آینده به طرز چشمگیری تغییر کند. کاربرد تجاری هوش مصنوعی ممکن است برای الگوهای کاری سنتی بسیار مخرب‌تر از اقتصاد گیگ باشد. مک‌کینزی پیش‌بینی می‌کند که از هر شانزده کارگر در هشت اقتصاد بزرگ جهان (چین، فرانسه، آلمان، هند، ژاپن، اسپانیا، بریتانیا و ایالات متحده آمریکا) یک نفر - معادل بیش از ۱۰۰میلیون کارگر - ممکن است تا سال۲۰۳۰ نیاز به تغییر شغل داشته باشد.

خودنمایی هوش مصنوعی

ظهور پلتفرمChatGPT هوش مصنوعی قابل دسترسی عمومی توسط مایکروسافت و گروه‌های دیگر مانند Google باعث ایجاد نگرانی در حرفه‌هایی از جمله فعالیت‌های دانشگاهی، روزنامه‌نگاری و حقوق شده است. اگر یک روبات بتواند مقاله، گزارش یا اسناد قانونی بنویسد، برای آنهایی که در حال حاضر برای این امور دستمزد دریافت می‌کنند، چه جای کاری باقی می‌ماند؟

گزارش مک‌کینزی نشان می‌دهد که رشد اشتغال در مشاغل با مهارت بالاتر، به‌ویژه مشاغلی مانند مراقبت‌های بهداشتی، علوم، فناوری و مهندسی و همچنین در سایر بخش‌های تخصصی متمرکز خواهد شد.

نویسندگان می‌گویند: افزایش تجارت الکترونیک تقاضا برای کارگران انبار را افزایش داد. سرمایه‌گذاری در اقتصاد سبز می‌تواند نیاز به تکنسین‌های توربین بادی را افزایش دهد. پیری جمعیت در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته باعث افزایش تقاضا برای پرستاران، دستیاران سلامت در منزل و تکنسین‌های سمعک می‌شود. معلمان و مربیان آموزشی نیز در دهه آینده به دنبال یافتن کار خواهند بود.

با این حال، مشاغل با مهارت متوسط و پایین در زمینه‌هایی مانند خدمات غذایی، تولید و پشتیبانی اداری در معرض آسیب هستند. سوپرمارکت‌ها، رستوران‌ها و هتل‌ها به‌طور فزاینده‌ای در حال نصب سیستم‌های خرید، ثبت‌نام و سفارش غذای خودکار هستند. دراین حوزه‌ها دیجیتالی‌سازی در حال حاضر تاثیر عمده‌ای دارد. فعالیت از راه دور به بسیاری از افراد انعطاف‌پذیری را که قرار بود اقتصاد گیگ ارائه دهد، در یک ساختار استخدامی تنظیم‌شده می‌دهد.

بیماری همه‌گیر کرونا، برای اولین‌بار انگیزه قابل‌توجهی به کار از راه دور داد و امروز می‌توان دید که این روند ادامه یافته است. به‌عنوان مثال به‌رغم مخالفت بسیاری از مدیران قدیمی با فناوری دیجیتال، اکنون اکثر شرکت‌ها محل کار و سیستم‌های IT خود را برای کار از راه دور دو یا سه روز در هفته تطبیق داده‌اند.

این موضوع ماهیت کار را تغییر می‌دهد و به بسیاری از افراد توانایی انعطاف‌پذیری می‌دهد. این وعده‌ای بود که اقتصاد گیگ قرار بود ارائه دهد؛ اما حالا در یک ساختار استخدامی تنظیم‌شده اجرا می‌شود.

در حال حاضر، بسیاری از جنبه‌های انقلاب‌ گیگ به‌جای واقعیت، در حد تئوری یا تجربی باقی مانده‌اند. اقتصاد گیگ ممکن است کمتر از حد انتظار گسترده باشد؛ اما هوش مصنوعی و دیجیتالی شدن می‌تواند تغییرات بسیار بیشتری در الگوهای کاری ایجاد کند.

در این محیط، کارگران نیازمند به‌روز نگه داشتن مهارت‌ها هستند و هزینه دوره‌های بازآموزی فشار بیشتری بر دوش کارگران خواهد داشت. قوی‌ترین شرکت‌ها در تلاش هستند تا اطمینان حاصل کنند که به یک پایگاه مهارتی انعطاف‌پذیر دسترسی دارند که در آن کارکنان می‌توانند در تیم‌های مختلف فعالیت کنند و این موضوع به معنای آموزش رسمی‌تر و برنامه‌های آموزشی موثرتر است.

سوالات مهم‌تری وجود دارد. اگر فناوری جایگزین بخش قابل‌توجهی از نیروی کار انسانی شود، دولت‌ها چگونه باید مالیات‌ها را افزایش دهند؟ آیا کارگرانی که شغلشان منسوخ شده است باید حداقل دستمزد کشوری دریافت کنند؟

اینها سوالاتی هستند که دولت‌های آینده موظف به رسیدگی به آنها با تحول بازار کار خواهند بود.