شکاف رویکردی در صنعت پتروشیمی
سپهدار انصار نیک در گفتوگو با دنیای اقتصاد در زمینه تاثیر اتخاذ سیاستها و تصمیمهای ناگهانی بر صنعت پتروشیمی اظهار کرد: عدهای از تصمیمگیران معتقدند که در صنعت پتروشیمی سود هنگفتی وجود دارد و این سود حق آنان نیست و باید بخشی از آن به سمت دولت بیاید و عدهای هم هستند که در صنعت پتروشیمی فعالیت میکنند اما نظری مغایر با عقیده این افراد دارند. وی افزود: فعالان صنعت پتروشیمی معتقدند که کسب و کار پتروشیمی در ایران ریسک بالا و تهدیدهای جدی دارد؛ در طول سه دهه بعد از انقلاب رویکرد دولت در این صنعت مثبت و حمایتگرانه بود اما طی یک دهه اخیر هزینههای دولت افزایش یافت و توسعه صنعتی رخ نداد و درآمدهای دولت کاهش پیدا کرد و این شکاف رویکردی ایجاد شد. انصار نیک ادامه داد: این شکاف رویکردی یک فشار مضاعف بر تصمیمات و سیاستگذاریهایی که به صورت کلان در فضای کسب و کار صنعت پتروشیمی است و هرچه جلوتر میرویم باعث میشود که ریسک فضای کسب و کار افزایش مییابد و فعالان این صنعت را به ترک و خروج از این حوزه وا می دارد. رئیس کمیسیون پتروشیمی اوپکس راهکار حل این مساله را رفع شکاف رویکردی دانست و اذعان داشت: باید به درک مشترکی از این مساله بین صنعت پتروشیمی و دولت رسید، دولت باید بپذیرد که نقش آن باید مانند گذشته حمایتگرانه باشد و اگر فشار خود را بر دسترسی به منابع، فعالیت و حاشیه سود این صنعت افزایش میدهد باید دولتمردان و اتاقهای فکر دولت علاوه بر کار مضاعف به فکر کسب ثروت اندوزی از منابع جدید باشند و قطعا این روند، منابع دولت را در بلند مدت کاهش میدهد.
وی اعلام کرد: وقتی عدهای از سرمایهگذاران صنعت پتروشیمی را ترک کنند و سرمایه از این صنعت خارج میشود به آن معناست که نقش و سهم این صنعت در اقتصاد کاهش مییابد و اقتصاد را در کل کوچکتر میکند و درآمدهای دولت رو به افول میرود. انصار نیک یادآورشد: واقعیت این است که در دنیای امروز و اقتصاد جهانی، موضوعات تخصصی و دارای پیچیدگیهای خاصی است. افرادی که بر دولتها از طریق شرکتهای فعال در حوزه کسب و کار و شرکتهای دولتی بر جریان امر سیاستگذاری و تصمیمگیری، نقش دارند، افراد صاحب صلاحیت حرفهای هستند و اگر فاقد صلاحیت حرفهای باشند تاثیر منفی بر نتایج و تصمیمات باقی میگذارند. رئیس کمیسیون پتروشیمی اوپکس تاکید کرد: هر دولتی تمایل دارد که نقش خود را بر اقتصاد بینالمللی و نتایج فعالیت اقتصادی رو به رشدی داشته باشد و شاخصهای بهتری را به ثبت برساند، اما اگر بحث استفاده از افراد صاحب صلاحیت حرفهای مطرح نباشد نتایج منفی کسب میشود و مقاصد مطلوب به دست نمیآید.
وی با بیان اینکه این تمایز اصلی بین دولتها و اقتصادهای موفق و ناموفق است اضافه کرد: در بررسی علت موفقیت دولتها باید دید که چه میزان از تصمیمات با رویکردهای حرفهای گرفته شده، مبتنی بر اطلاعات درست، خواسته نتایج درست، شناخت محیط، بازارها و محصولات و آینده کسب و کار بوده است. انصار نیک افزود: اگر ما هدفگذاری روشنی نداشته باشیم و ندانیم که چه میخواهیم تصمیمات درستی نیز نخواهیم گرفت. وی اظهار کرد: مانند بحث فلکسی که چون عدهای قصد قاچاق در بستهبندی فلکسی که مختص صادرات محصولات و فرآوردههای نفتی و شیمیایی است دارند، به جای اصلاح مشکل، نظر به ممنوعیت صادرات با این نوع بستهبندی میدهیم که موجب میشود بخشی از صادرات و درآمدهای ارزی کاهش یابد و کسی که چنین تصمیمی میگیرد در عمل نشان میدهد که برای درآمدهای ارزی اهمیتی قائل نیست.