بنابراین تولیدکنندگان غالبا نمی‌توانند از پتانسیل جهش ارزی انتفاع ۱۰۰درصدی ببرند؛ اگرچه تجربه نشان داده که جرقه‌‌‌های رشد قیمت دلار اغلب برای واحدهای تولیدی، ‌‌‌ مخصوصا شرکت‌های بزرگ خوش‌‌‌یمن بوده است، این در حالی است که نیاز به تامین منابع مالی برای استمرار تولید در تکانه‌‌‌های ارزی افزایش یافته و هرچقدر دلار گران‌تر شود، به همان میزان، ‌‌‌ و حتی بیشتر از آن تامین مالی را می‌‌‌طلبد.

 ‌‌‌در این وضعیت همبستگی کامل بین ورودی و خروجی واحدهای تولیدی، باید یک اصل در نظر گرفته شود تا هرچقدر درآمد فروش افزایش یابد به همان میزان تامین نیازهای واحد تقویت شود. این‌گونه شاید بتوان از تکانه‌‌‌های رشد ارزی با محوریت نیاز به تامین مالی عبور کرد.

نکته دیگر آنکه در این شرایط اگر بتوان فروش واحد تولیدی را نقدی انجام داد و خرید مواد اولیه را اعتباری تامین کرد، گام بزرگی در مسیر گذار از ریسک‌‌‌های احتمالی خواهد بود. در نهایت این نکته مهم را نباید فراموش کرد که حتی در تکانه‌‌‌های ارزی اگر به فکر بازسازی و بهسازی واحدهای تولیدی نباشیم به مرور زمان استهلاک و فرسودگی به سراغ واحد تولیدی آمده و از روزهای اوج خود فاصله می‌گیرد، اگرچه پرداختن به این مهم دشوار است.