مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» مطرح کرد
عدم امکان برنامهریزی برای تولید لوازم خانگی
در حالی که گردش مالی صنایع لوازم خانگی به طور متوسط در سال ۶ تا ۷ میلیارد دلار بوده و همچنین میزان واردات مواد اولیه و قطعات در سال ۱۴۰۰، یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار برآورد شده است. در ضمن میزان صادرات لوازم خانگی بهطور متوسط ۳۰۰ میلیون دلار بوده و مقاصد عمده صادراتی این صنعت عراق، افغانستان، اتحادیه اروپا و شمال آفریقا است. برای آشنایی با معضلات تولیدکنندگان لوازم خانگی با احمدرضا شریفی، مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) گفتوگو کردهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
عدم شفافیت متغیرهای تولید
یکی از مهمترین دغدغههای تولیدکنندگان، عدم امکان برنامهریزی برای تولید است. آسیبزنندهترین اتفاق برای تولید این است که با متغیرهای پیش رو، نمیتوان برای یک دوره مشخص برنامهریزی کرد. مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) با اعلام این مطلب در گفتوگو با «دنیای اقتصاد» گفت: تولید پیشمقدمه دارد؛ به این صورت نیست که در لحظه بتوان برای یک بازار تصمیم گرفت و حتما قبل از آن یکسری مقدمات لازم دارد.
احمدرضا شریفی افزود: نقطه تولید در ماه سوم یا چهارم برنامهریزی اتفاق میافتد. یعنی اگر بخواهید محصولی را تولید کنید باید از چهار ماه قبل برای آن برنامهریزی کرده باشید. این در حالی است که با همه متغیرهای موجود، برنامهریزی برای بازار چهار ماه آینده، دشوار است. یکی از متغیرها مربوط به فضای فروش محصولات بوده و بر اساس اتفاقاتی که در فضای فروش پیش میآید برای مثال این ماه میتوانید یک کالایی را بفروشید و ماه بعد با نوسان قیمت دلار، فروش بهشدت افت میکند. هیچ گونه برنامهریزی برای این قبیل اتفاقات نمیتوان انجام داد.
وی در ادامه گفت: یکی دیگر از متغیرها، هزینههای پیش رو و تغییراتی مانند تغییر تعرفههای گمرکی و نرخ مواد اولیه است. یکسری متغیرهای تامین مواد اولیه یا قطعات از داخل است. به عنوان مثال اکنون، قطعات تزریق فوم موجود نیست و قیمت مواد پلیمری مورد استفاده در فومهای بستهبندی دور محصولات لوازم خانگی، دو برابر شده است. زمانی که محصول تولیدی، بستهبندی نداشته باشد، امکان خروج آن از کارخانه وجود ندارد. اگر بخواهیم این افزایش را در قیمت فروش محصول هم لحاظ کنیم باید هر روز با یک نوسان قیمتی روبهرو باشیم.
شریفی افزود: سایر مشکلات تولید لوازم خانگی نیز در حوزه برنامهریزی قرار میگیرد. اگر امکان برنامهریزی مدون برای تولید وجود نداشته باشد، تامین مواد اولیه نیز دچار مشکل میشود. برای مثال در یکسری مواقع حتی مواد اولیهای که توسط پتروشیمی داخلی تولید شده نیز کمیاب میشوند یا مثلا با نوسانات بهای فلزات یا سایر موارد هیچ برنامه مدونی نمیتوان برای تولید داشت.
تاثیر منفی قاچاق بر میزان سرمایهگذاری تولیدکنندگان
پدیده قاچاق برای تولید آسیبزننده است؛ تولیدکنندگان برای تولید باید بسیاری از موارد مانند عوارض، تعرفهها و... را پرداخت کنند اما اجناس قاچاق بدون پرداخت هیچ کدام از این موارد به بازار آمده و رقابتهای بسیار ناعادلانهای را در بازار شکل میدهد. مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) با اعلام این مطلب گفت: متاسفانه قسمت زیادی از سرمایهگذاریها در بخشهای تولید مستقیم و تولید مشارکتی، تحت تاثیر کالای قاچاق قرار میگیرد زیرا برای سرمایهگذاری باید یک آرامش و اطمینان وجود داشته باشد. حضور اجناس قاچاق در بازار نیز نوسان دارد یعنی گاهی اوقات اجناس قاچاق در بازار کاهش یافته و بعضی اوقات افزایش مییابد که واقعا آسیبزننده است.
وی افزود: بهتر است به صورت ریشهای با پدیده قاچاق برخورد شود. زیرا زمانی که مبادی ورودی کشور به درستی کنترل شود بسیار نتیجهبخشتر از زمانی است که برخورد تنها در سطح فروشگاهها صورت گیرد. فروشندگان قصد خرید و فروش دارند؛ اگر امروز یک تولیدکننده کالای مورد نیاز را برای وی تامین کند و فردا با یک کالای قاچاق که ارزانتر بوده وسوسه شود، ترجیح مغازهدار این است که این کالای قاچاق را خرید و فروش کند. زیرا مشتری نیز ارزانتر میخرد و خودش هم راحتتر میفروشد.
شریفی در ادامه گفت: مساله دیگر این است که یکسری ممنوعیتهای واردات کالا وجود دارد. این ممنوعیتها شامل کالاهای لوکس یا کالاهایی است که به اندازه نیاز کشور، تولید داخل دارد. مثلا واردات کولر گازی با توجه به اینکه ظرفیت تولید آن در کشور، پاسخگوی نیاز بازار نیست، آزاد بوده و به صورت محصول کاملا ساخته شده (CBU) وارد میشود. اعتقاد دارم در یکسری از محصولات باب کالای قاچاق، همین محصولات هستند. مثلا در محصولات لوازم خانگی کوچک، با توجه به اینکه مصرف قهوه در کشور رو به افزایش بوده و مصرف چای در حال حاضر کمتر شده اما دستگاه قهوهساز جزو کالاهای ممنوعه برای واردات است. این در حالی است که تولیدکننده چندانی برای این محصول وجود ندارد که پاسخگوی نیاز بازار به محصول باشد.
وی افزود: محصولات قاچاق از این فضا استفاده کرده و ورود میکنند. به این صورت که کالاهای یک فروشگاهدار باید جور باشد، در حالی که محصول قهوهجوش را ندارد باید آن را به صورت قاچاق تهیه کرده و در مغازه خود قرار دهد. این موضوع آسیبزا میشود. بهتر است این قبیل کالاها شناسایی شده و واردات آن برای مدتی آزاد شود. زیرا این کالا به عنوان نقطه ورود کالای قاچاق به فروشگاهها عمل کرده و پای اجناس دیگر قاچاق نیز در کنار آن باز میشود. این ممنوعیتها باید بررسی و ریشهیابی شود. زیرا ظرفیت تولید به اندازه تقاضا نیست در نتیجه مشکلات دیگری به وجود آورده و باعث میشود که قیمتگذاری منصفانه نباشد و ارزش منصفانه کالا رعایت نشده و انحصار ایجاد میشود.
وی درباره علت عدم تولید محصول قهوهجوش در کشور گفت: محصول قهوهجوش باید به گونهای تولید شود که تحمل فشارهای زیاد را داشته باشد. مثلا قهوه اسپرسو تحت فشار 15 بار به بالا عمل میآید. بنابراین برای ساخت محفظهای که بتواند این فشار بالا را تحمل کند؛ نیاز به تکنولوژی نسبتا پیچیدهای است که کمتر مجموعهای به آن پرداخته است. به جرات میتوان گفت در حال حاضر حدود 80تا90 درصد سهم بازار قهوهجوش که کالای پرمصرفی نیز هست متعلق به بخش قاچاق است. این مجموعه پروانه تولید قهوهجوش را داشته و تلاش دارد تا این محصول را تولید کند. اما بحث کیفی آن اهمیت دارد و باید همهچیز آن را در نظر گرفت.
تعریف سیستم کنترلی دقیق به جای قیمتگذاری دستوری
مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) درباره قیمتگذاری دستوری گفت: عقیده دارم باید به جای سیستم قیمتگذاری اجباری، یک سیستم کنترلی دقیق برقرار شود. وی افزود: فضای کسب و کار و بازار مانند یک موجود زنده بوده و نمیشود مسیر اجباری را به آن تحمیل کرد. به همین دلیل زمانی که برای تولیدکننده، در قیمتهایی که به صورت دستوری برای فروش کالا تعیین شده، صرفه اقتصادی ایجاد نشود، به اندازه موجودی یا قطعاتی که دارد تولید میکند و بعد از آن نمیتواند با زیان تولید کند. قدرت تامین یک گروه تولیدی درجه سه با یک گروه تولیدی درجه یک قطعا یکی نیست، اما اینها باید محصولات خود را با قیمت یکسان عرضه کنند. این موضوع غیرعادلانه است.
شریفی درباره سایر معایب قیمتگذاری دستوری و تاثیر آن روی کیفیت کالاهای تولیدی گفت: در این زمینه اشاره مستقیم به کیفیت دارم زیرا زمانی که در نتیجه قیمتگذاری دستوری، صرفه اقتصادی وجود نداشته باشد، تولیدکننده باید به ناچار از کیفیت کالا کم کند. به عنوان مثال به جای استفاده از مواد اولیه درجه یک به مرور از مواد اولیه بیکیفیتتر، ارزانتر و سهلالوصولتر استفاده میکند. وی افزود: تعریف یک سیستم نظارتی دقیق منطقیتر از دستورالعمل است. یعنی به جای سیستم قیمتگذاری دستوری، سیستم نظارتی دقیقتر باشد تا افت و کاهش کیفیت درنتیجه قیمتگذاری پیش نیاید.
آغاز فعالیت با تولید مشارکتی
شریفی درباره سابقه فعالیت این گروه گفت: گروه همتاصنعت در سال 1398 فعالیت خود را آغاز کرده و چند زیرگروه دارد؛ شرکت «همتاصنعت» در زمینه بازرگانی، خرید، فروش و توزیع فعالیت دارد. شرکت «همتاسرویس» در زمینه خدمات پس از فروش فعالیت میکند. شرکت «مبتکران صنعت» شرکت تولیدی بوده و کار تولید لوازم خانگی را انجام میدهد.
وی افزود: این مجموعه فعالیت خود را با ظرفیتسنجی کارخانههای تولیدی لوازم خانگی و شناسایی ظرفیت خالی خطوط این کارخانهها آغاز کرده و در ابتدا به جای ایجاد خطوط تولید، ظرفیت خالی کارخانههای تولیدی لوازم خانگی را شناسایی و از آنها برای تولید محصولات خود به صورت OEM (تولید مشارکتی) استفاده کرده است. این مجموعه طبق برنامه کسب و کار 5ساله خود باید تا سال 1401 وارد فضای تولید میشد، به همین دلیل با شناسایی پرتیراژترین و پرمصرفترین محصولات قابل عرضه، فضای تولید را طبق ذائقه بازار، آغاز کردیم. از ابتدای امسال گروه تولیدی خودمان را با شناسایی محصولاتی که ظرفیت خوبی به لحاظ فروش در بازار دارند، آغاز کردیم. اما معمولا فضای تولید در کشور به این صورت است که گروههای تولیدی ابتدا سرمایهگذاری سنگینی کرده و یک کارخانهای را ایجاد و بعد از تولید کالا، به دنبال ایجاد بازار هستند.
وی افزود: برای همین منظور از سال دوم همکاری با این کارخانههای تولیدی، خدمات پس از فروش را به صورت فاز به فاز از آنها تحویل گرفته و به شرکت «همتاسرویس» سپردیم. در حال حاضر، شبکه خدمات پس از فروش این مجموعه به گستردگی کامل با نزدیک به 800 نماینده خدمات پس از فروش در سراسر کشور رسیده است. مدیرعامل گروه همتاصنعت (بلانتون) در ادامه گفت: در فضای تولیدِ بدون کارخانه، کالاهای تولید شده را اختصاصی کردیم به گونهای که از لحاظ ظاهری و فیزیکی منحصر به فرد باشد. یعنی از ابتدا بخش بازاریابی روی این موضوع کار کرد و حتی تا لایههای مهندسی محصول با آنها پیش رفتیم. به عنوان مثال در حال حاضر محصولاتی داریم که شاید به لحاظ ساختاری 70 تا 80 درصد مشابهت ظاهری با محصولات تولیدی آن کارخانهها داشته باشد، اما حدود 20 تا 30 درصد آن منحصربهفرد شده است.
وی افزود: در فرآیند مشارکت در تولید (OEM) تامین یکسری از قطعات را به عهده داشته و در اختیار کارخانه سازنده میگذاریم. در حقیقت یک تامین مشترک بین ما و کارخانههای تولیدی اتفاق افتاده که درنهایت منجر به محصول میشود. همچنین سرمایه در گردش بسیاری از پروژهها را خودمان تامین میکنیم. به عنوان مثال بسیاری از گروههای تولیدی، ظرفیتهای تولیدی بالایی دارند اما به خاطر نداشتن منابع مالی کافی نمیتوانند از سقف آن ظرفیت استفاده کنند. در این شرایط فرآیند مشارکت در تولید با کنترل هزینه و سربار به نفع آنها میشود یعنی بهای تمامشده کالای تولیدی پایین آمده و برای ما مقرون به صرفه است. زیرا تولید، ارتباط مستقیم با میزان حجم تولید دارد؛ اگر میزان تولید به ظرفیت اسمی که هر کارخانهای برای آن برنامهریزی کرده نرسد، واقعا زیانده میشود.
شریفی در ادامه گفت: وزارت صنایع در یک سال و نیم گذشته، تحت یکسری مجوزها به کمک ما آمد و مجوزهای تولید بدون کارخانه برای ما ایجاد شد که مقداری پروسهها را برای این تعامل و همکاری برای تامین مواد اولیه و قطعات روانتر کند. اگرچه که این طرح ایرادات زیادی دارد اما قدم مثبتی بوده است.
ایجاد سبدی کامل از محصولات
استراتژی برند «بلانتون»، تشکیل سبد کامل محصولات لوازم خانگی بوده است؛ ابتدا نیاز مشتریان را شناسایی و بر آن مبنا سبد کاملی را از محصولات ایجاد کردهایم. شریفی با اعلام این مطلب گفت: سبد محصولات این شرکت شامل محصولات برودتی (یخچال و کولر گازی)، محصولات صوتی تصویری (تلویزیون)، اقلام خردهریز برقی (اتو، چرخ گوشت، جاروبرقی و...) و محصولات شوینده (ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی) است. آخرین سبدی که ما به محصولاتمان اضافه شده، محصولات توکار مانند محصولات گازسوز شامل اجاق گاز، هود و فر است. نیاز به این محصولات در جامعه ایجاد شده و جایگزین محصولات گازسوز شدهاند.
وی درباره مزایای تشکیل سبد کاملی از محصولات گفت: این موضوع از زوایای مختلفی قابل بررسی است، مثلا سرویسکار با یک بار مراجعه میتواند تمام محصولات را همزمان نصب کند. همچنین ارتباطی که مشتری با شرکت برقرار میکند با یک گروه بوده و چند جای مختلف نیست. مثلا فرد برای نصب یخچال، ماشین لباسشویی، اجاق گاز و... با یک مرکز تماس میگیرد. حتی در پروژههای B2C که مشتری مستقیما از شرکت خرید میکند، در بحث هزینه لجستیک و ارسال محصول نیز به نفع مشتری میشود؛ یعنی کلا یک پکیج کامل درب منزلش تحویل میگیرد.
شریفی افزود: مزیت دیگر هم سرشکن کردن هزینههای تبلیغاتی و نمایشگاهی است. با توجه به هزینههای سنگین تبلیغاتی و نمایشگاهی، زمانی که این هزینهها برای یک سبد کامل محصول انجام میشود، بسیار منطقیتر از زمانی است که صرفا برای یک محصول بهخصوص، این هزینهها انجام شود. وی در ادامه گفت: همچنین تامین منابع برای عرضه یک سبد کامل محصول هم راحتتر است. به عنوان مثال تامین 10 هزار قلم محصول لوازم خانگی متنوع بسیار سادهتر از تامین 10 هزار قلم محصول یخچال است. به تمامی این دلایل به این نتیجه رسیدیم که باید به سمت تشکیل سبد کامل محصول حرکت کنیم. امروز میتوانیم بگوییم داشتن سبد لوازم خانگی به عنوان یک مزیت رقابتی است. همچنین تلفیق آن با طرحهای فروش سازمانی و قسطی، میتواند یک مزیت باشد.