ابعاد پنهان بحران آلودگی هوا
در گذشته و بهدلیل الگوی متفاوت زندگی شهری و روستایی ساکنان این سرزمین، بخش زیادی از فعالیتهای روزانه زندگی افراد، به جز در معدود ایام بسیار سرد سال، در هوای پاک و آزاد محیطهای بیرونی یا فضاهای داخلی که تهویه هوا در آنها بهشکلی طبیعی صورت میگرفت سپری میشده است. بهجز مشکل استفاده از سوختهای جامد نظیر چوب در فضاهای نسبتا بسته در مطبخها یا معدود فضاهای دربسته و آلوده کاری، در سایر فضاها مواجهه دائمی با غلظتهای بالای آلایندههایی نظیر ذرات معلق یا گازهای شیمیایی خطرناک صورت نمیپذیرفت.
در دهههای اخیر و طی تغییرات فراوان در نحوه زندگی و در پی رفاه بیشتر، این وضعیت بهشدت تغییر یافته است: کودکان ما عمده کودکی را در فضاهای بسته منازل و مهدکودکها میگذرانند. نوجوانان در باشگاههای سرپوشیده ورزش و فعالیت جسمانی میکنند و بزرگسالان نیز به مراتب بیشتر از قبل در مشاغلی با فضای کاری اداری و سرپوشیده فعالیت میکنند. معماری جدید، بهدنبال افزایش رفاه ساکنان داخلی، آرامش دمایی و صوتی و هم به ملاحظات مربوط به صرفهجویی انرژی، به سمت کاهش مبادی تهویه طبیعی یک ساختمان پیش رفته است بهطوری که در بسیاری از نماهای معماری امروز ممکن است اثری از یک پنجره بازشو نباشد و گذشته از همه اینها کیفیت هوا در محیط بیرون، به ویژه در کلانشهرهای ما، در غالب روزهای سال ناسالمتر از آن است که بخواهد برای تهویه مورد استفاده قرار گیرد.
آنچه به پیچیدگی صورت مساله میافزاید اینکه، آلودگی هوا در فضاهای داخلی، هم ناشی از نفوذ آلایندههای هوا از بیرون و هم تحت تاثیر منابع داخلی تولید و انتشار آلودگی است. غالبا اطلاعات درباره مورد دوم کمتر است، در حالی که از نظر شدت و اثرات سوء، آلایندههای با منشأ داخلی در یک فضای بسته، کم از آلایندههای شهری ندارد. مثال بارز این دسته از آلایندهها گازهای شیمیایی متصاعدشونده از مصنوعات دکوراتیو، شویندهها و خوشبوکنندهها در محیط داخلی است. مثلا چوبهای فشرده موسوم به MDF در داخل چسب و رزینهای به کار رفته غالبا حاوی ماده خطرناکی به اسم فرمالدهید است که بهمرور از آن خارج شده و در فضا منتشر میشود. عدم تهویه مناسب در محیط باعث میشود که غلظت فرمالدهید در بسیاری از محیطهای اداری که دکوراسیون اداری مفصلی در آنها صورت گرفته است، به حدودی کاملا غیرمجاز و ناسالم افزایش یابد. کارکنان بسیاری از این فضاها متوجه دلیل سردردها یا در حالت شدیدتر سوزش چشم و مجاری تنفسی خود نیستند. برای آنها همیشه سوال است که چرا تا از محیط ساختمان محل کار خود خارج میشوند این علائم به سرعت فروکش میکند. در بسیاری موارد بیحوصلگیها و عدم تمرکز را به مسائل شخصی و اجتماعی مربوط میدانیم، غافل از اینکه این کیفیت نامناسب هوایی که تنفس میکنیم است که موجب تغییر روحیات ما میشود. متاسفانه در بسیاری از ساختمانهای ساختهشده امروزی ما، بهدلیل محدودیتهای فیزیکی، امکانی برای رفع اصولی چنین مشکلی وجود ندارد یا بسیار پرهزینه خواهد بود. بهنظر میرسد که اقداماتی از جنس آگاهسازی و ترویج لازم است تا مدیریت کیفیت هوا در فضاهای ساختمانی بهصورت یکپارچه با سایر الزامات و انتظارات بدیهی کاربران، در کلیه مراحل از طراحی اولیه یک بنا تا ساخت و بهرهبرداری از آن توسعه یابد.
پیشنهاد نگارنده آن است که برای سهولت در ارجاع به موضوع هوای پاک در فضاهای داخلی از واژه «هواپاد» (همسنگ عبارت انگلیسی IAQ مخففIndoor Air Quality) استفاده شود. بدینترتیب عباراتی چون «مدیریت هواپاد» یا «مهندسی هواپاد» بیانگر حیطهای از اقدامات مدیریتی و مهندسی است که بهدنبال تامین هوای پاک در فضاهای داخلی است. خلق و توسعه این نیاز، میطلبد که تخصصی نوپا و میانرشتهای به جرگه متخصصان صنعت ساختمان اضافه شود تا متولی مراقبت و نظارت بر تنوع بالایی از اقدامات و طرحریزیها باشد تا چنین هدف نسبتا پیچیدهای تحقق یابد.
ریشهیابی مشکلات هواپاد در ساختمانهای امروزی نشان میدهد که دلایل اصلی بروز این ناهنجاری یکی از دو عامل زیر است:
روند تغییرات در محیط زیست بیرونی و داخلی با سرعت و پیچیدگی بیش از آن بوده که پیشبینی اثرات آن برای همگان مقدور بوده باشد. برای مثال استانداردها و معیارهای کلاسیک طراحی سیستمهای تهویه مطبوع چندان با ملاحظات جدید هواپاد همخوانی ندارد و بر مفروضاتی چون پاک بودن هوای تازه (هوای بیرون) استوار است. یا اینکه موج به راه افتاده در صرفهجویی انرژی و ساختمانهای سبز، منجر به آثار سوء در کیفیت هوای داخلی در برخی از این ساختمانها شده است، چرا که افزایش حجم گازهای منتشره از مصنوعات دکوراسیون داخلی و تاثیر آن همزمان با صرفهجویی انرژی در نرخ تهویه هوا، تا پیش از این کماهمیت و ناشناخته بوده است.
در جدیدترین مثال بارز، پدیده پاندمی کرونا و ملاحظاتی که در طراحی سیستمهای تهویه مطبوع به همراه آورد هیچ یک تا پیش از تجربه کرونا، به این درجه از اهمیت مورد توجه قرار نگرفته بود. و در نهایت و از همه مهمتر، پیچیدگیهای مربوط به تغییرات اقلیمی و گرمایش جهانی و آثار آن بر کیفیت هوا را نیز باید اضافه کرد که احتمالا بسیاری از ساختمانهای در حال ساخت فعلی را در آینده نهچندان دور از نظر هواپاد دچار چالش خواهد کرد. بسیاری از طراحان و کارفرمایان و ناظران کیفی صنعت ساختمان نسبت به اهمیت موضوع محیط زیست داخلی، به نسبت جنبههای زیبایی و فرم یا ویژگیهای سازهای یک ساختمان، دچار کمتوجهی بوده و همچنان نیز هستند. صرف هزینههای هنگفت برای رسیدن به فرمهای معماری خاص و منحصر بهفرد بهلحاظ زیباییشناسی، در بسیاری از پروژههای ساختمانی تناسبی با هزینههای مرتبط با عناصر کارکردی همچون تجهیزات تامین هوای پاک ندارد. این در حالی است که در نگاه اول ابنیه باید شرایط بنیادی برای زیست انسان را فراهم آورد و در درجه بعدی به ملاحظات زیباییشناسی بپردازد ولی چون ملاحظات زیستی همچون هوای پاک اثرات خود را در درازمدت نشان میدهد، از دید بسیاری از سرمایهگذاران صنعت ساختمان میتوان آن را در اولویتهای آخر قرار داد. اگر فراموش نکنیم که یک ساختمان، اثری است که باید برای حدود نیم قرن دوام و کارکرد صحیح داشته باشد، منطق حکم میکند که با یک نگاه جامع به روند رو به رشد آلودگی هوا در محیط زیست بیرونی، تدبیری بیندیشیم که ساختمانهای آینده ما به عنوان یک پناهگاه از شر عوامل بد بیرونی به درستی نقش ایفا کند. آنچنانکه نسلهای آینده مارا به خاطر طرحریزی و ساخت چنین سکونتگاههایی مورد تقدیر قرار دهند. در کنار ملاحظات آیندهنگرانه دیگر همچون استواری سازه در برابر زلزله، توجه به کیفیت هوا در فضاهای داخلی نیز یکی از مهمترین عناصری است که باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد.