پشت صحنه آشفتگی بازار تایر
برای تامین مواد اولیه ضروری است که تولیدکنندگان نقدینگی کافی در اختیار داشته باشند. بنابراین در شرایطی که شاهد تغییرات و افزایش نرخ ارز هستیم و تولیدکنندگان نیز به سرمایه هنگفت برای ادامه تولید و فعالیت خود نیاز دارند، نقدینگی به عنوان مهمترین چالش در این صنعت مطرح است. در این بین قیمتگذاری دستوری غیرمنطقی، چالش دیگری را برای فعالان این صنعت ایجاد کرده است. حتی اگر قیمتگذاری دستوری منطقی و مطابق نرخ تورم محاسبه شود، مشکل خاصی ایجاد نمیکند؛ اما مساله این است که روش غیرمنطقی در ارتباط با قیمتگذاری در این صنعت اتخاذ شده است. ما تمام مواد اولیه موردنیاز داخلی را به قیمت روز و با نرخ گران خریداری میکنیم و دولت نیز افزایش دستمزد و حقوق را در ابتدای سالجاری و سال گذشته مصوب کرده، اما متاسفانه حق افزایش قیمتها را به ما نداده است. حتی آن میزان افزایش قیمتی هم که دولت مجاز دانسته، منطقی نیست و در چنین شرایطی در حال حاضر تولید تایر در واحدهای تولیدی زیانده شده است.
اما بدیهی است که نمیتوان در طولانیمدت یک واحد تولیدی زیانده را مدیریت کرد و به یقین این واحدها به نقطهای میرسند که نقدینگی آنها کاهش پیدا میکند و وقتی این نقدینگی کاهش پیدا کند، امکان تامین مواد اولیه را نخواهند داشت و این منجر به کاهش تولید میشود. بنابراین قیمتگذاری دستوری غیرمنطقی به هیچ وجه قابل پذیرش نیست و واحدهای تولید باید از این امکان برخوردار باشند که به صورت رقابتی و متناسب با میزان عرضه و تقاضا و با نظارت نهادهای مربوطه قیمتگذاری کالاها و تولیدات خود را برعهده بگیرند. خوشبختانه صنعت تایر در رابطه با تامین مواد اولیه از مزیت نسبی خاصی برخوردار است. تقریبا ۶۵درصد از مواد اولیه موردنیاز این صنعت در داخل کشور تامین میشود. این اقلام شامل انواع دودهها، انواع کائوچوهای مصنوعی، انواع نخهای مورد استفاده در تایرسازی، استیل کورد، اسید استئاریک، زینک اوکساید و... از طریق شرکتهای داخلی تامین میشوند. ۳۵درصد مواد اولیه موردنیاز این صنعت از کشورهای خارجی وارد میشود که مهمترین این مواد اولیه وارداتی کائوچوی طبیعی است و ما به ناچار همواره باید این نوع کائوچو را از کشورهایی مانند مالزی، ویتنام، تایلند و اندونزی وارد کشور کنیم.
همچنین بخشی از مواد اولیه شیمیایی نیز که در داخل تولید نمیشود، از خارج وارد میشود. بنابراین در مجموع به دلیل اینکه ۶۵درصد از مواد اولیه این صنعت از داخل کشور تامین میشود، این صنعت مزیت نسبی و ارزش افزوده ویژهای دارد و از خامفروشی جلوگیری میکند. با توجه به اینکه تایر در داخل کشور تولید میشود، هر کیلوگرم تایر حداکثر یک دلار ارزبری دارد. در حالی که اگر تایر را از خارج وارد کشور کنیم، به ازای هر کیلوگرم تایر باید ۴ تا ۵ دلار پرداخت کنیم. بنابراین تولید تایر در داخل کشور یکپنجم صرفهجویی ارزی به همراه دارد و از خروج ارز از کشور جلوگیری میکند. از طرفی، این صنعت اشتغالزایی قابلتوجهی ایجاد کرده و موجب ورود تکنولوژی به کشور شده و همچنین منجر به چرخیدن چرخ صنعت تایر نیز میشود. تمام ۶۵درصد مواد اولیهای که در داخل کشور به تولید میرسد، در این کارخانهها مورد استفاده قرار میگیرد.
با این اوصاف با توجه به مسائل و موانعی که به آنها اشاره شد، برای رفع این مسائل و تسهیل فعالیت صنعتگران در صنعت لاستیک و تایر، دولت باید از صدور بخشنامههای مختلف و متعدد جلوگیری کرده، در امور تولید دخالت نکند و صرفا بر عملکرد آنها نظارت داشته باشد. با این حال دولت در تمامی امور مربوط به صنعت تایر از جمله قیمتگذاری و توزیع دخالت میکند. این رویکرد بازار را آشفته میکند، بنابراین دولت باید بر تولید و توزیع نظارت داشته و اجازه دهد تا واحدهای تولیدی بتوانند با آسودگی خاطر به تولید و فعالیت خود ادامه دهند.
هم اکنون در کشورهای دنیا مرسوم شده که هر واحد تولیدی به ازای کالایی که تولید میکند، موظف است برای نقطه آخر آن کالا یعنی برای وقتی که دوره مصرف آن تمام میشود و آسیبهایی را برای محیطزیست به همراه دارد، برنامهریزی و چاره اندیشی کند. در صنعت تایر هم این موضوع وجود دارد. در دنیا راههای مختلفی برای این مسوولیت اجتماعی فراهم شده است. یکی از راهکارها این است که تایرهای مصرف شده را که از قابلیت روکش کردن برخوردار هستند، روکش کرده و مجددا به بازار عرضه میکنند.
در مرحله آخر اگر تایر دیگر قابلیت استفاده و مصرف را نداشته باشد، تایر را بازیایی میکنند و این فرآیند در کارخانه ایساتیس فرآور لاستیک که در مجاورت شرکت یزد تایر راهاندازی شده، صورت میگیرد. در این روش، تایرهای ضایعاتی را با مکانیزمها و روشهای مختلفی جمعآوری و در این کارخانه پودر لاستیک در اندازههای متنوع تولید و به بازار ارائه میشود. همچنین در این کارخانه کائوچوی بازیابی شده، تولید میشود که هم در داخل کشور به مصرف میرسد و هم بخشی از آن به خارج از کشور میرود. بنابراین در کشور ما باید تعداد واحدهای بازیابی تایر افزایش پیدا کند تا جامعه را از آلودگی زیست محیطی ایجاد شده به وسیله تایرهای مصرف شده مصون نگه داریم و محیطزیست را حفظ کنیم.