عدم دانش، ابزاری برای کلاهبرداری از سرمایه مردم
بسیاری از مردم به واسطه اخباری که در حوزه رمزارز وجود دارد به آن علاقه مند شده و درصدد ورود به آن هستند. حال در چنین شرایطی تشخیص راههای اعتبارسنجی این سکوها اهمیت پیدا میکند. درحال حاضر که قانون و فضای مشخصی برای بخشهای فعال در حوزه رمزارز وجود ندارد بررسی مدت فعالیت این سایتها سرنخی برای بررسی اعتبار آنها است. همچنین تعداد شکایتها و رضایت مردم از سایت از جمله نشانههای سنتی تشخیص اعتبار است.
مساله بعدی موضوع نظارت نهادهای قانونی روی این سایتها است. پلیس فتا به عنوان متولی این امر در حال فعالیت است. تمامی مشخصات اعضای صرافیها از جمله آدرس منزل، تلفن، کدملی، دارایی و... در دسترس پلیس فتا است و در صورت مشاهده کوچکترین شکایت و مورد مشکوک پلیس فتا پیگیری جدی خواهد کرد. همچنین در صورت بروز هرگونه مشکل و ایراد دسترسی به پشتیبانی و دارندگان این سایتها برای مردم به سهولت امکانپذیر است، اما با این حال سایتهایی وجود دارند که عاری از هرگونه مشخصات بوده و کاربران دسترسی یا اطلاع از دارندگان آن ندارند. اینها تحت نظارت نیستند که معمولا مراجع قانونی نسبت به آنها اطلاعرسانی میکنند یا سایتهای آنها فیلتر میشود.
در این رابطه راههای زیادی برای کلاهبرداری از افراد ناآگاه وجود دارد چرا که این پدیدهای نو ظهور است و گاهی اوقات در بازارهای نوپا کاربران اطلاعات کافی و تخصصی ندارند که امکان کلاهبرداری توسط افراد سودجو را بالا میبرد. یکی از تجربههایی که در ایران در سایتهای اکسچنج شاهد آن بودیم اجاره کردن کارتهای بانکی از افراد کم دانش بود. به این شکل که افرادی سودجو مردم ناآگاه را با دادن وعدههای دروغین مجبور به ثبت نام و احراز هویت در سایتهای اکسچنج میکردند. در گذشته به علت خاصیت غیرمتمرکز رمزارزها و نبود امکان تشخیص صاحب کیفپولها، بسیاری از نقل و انتقالهای مالی در کارهای خلاف و پولشوییها در قالب رمزارزها اتفاق میافتاد، اما با توجه به قانون جدید دیگر امکان تراکنشهای غیرقانونی مالی در قالب ارزهای دیجیتال وجود ندارد. بنابراین کلاهبرداران اقدام به این نقل و انتقالها از طریق هویت افراد ساده دیگر کردند.
برای مثال از افراد سادهلوح درخواست میشد که با ثبت نام و احراز هویت در یک سایت اکسچنج با کارت بانکی خالی به اسم خودشان نقل و انتقالهای مالی کلاهبرداران را انجام بدهند و روزانه چهارصد هزار تومان دریافت کنند، کلاهبرداران بهانههای متعددی از جمله کمبود وقت یا ایرانی نبودن را نیز پوششی برای ممانعت از انتقال بیان میکردند.
حال پس از این اقدامها کنترل حساب بانکی این افراد به دست کلاهبرداران میافتاد و شروع به فیشینگ و خالی کردن حساب مردم و انتقال پولها به این حساب اجارهای میکردند سپس با پولهایی که در حساب اجارهای بود رمز ارز خریداری کرده و به کیفپولهای خود انتقال میدادند که دیگر سارق اصلی قابل ردگیری نبود و پلیس فتا پس از استعلام تنها دسترسی به فرد احراز هویت شده داشت.
مردم برای جلوگیری از افتادن به دام کلاهبرداران مطلوب است هوشیاری و دانش خود را در مورد سیستمهای فیشینگ یا کلاهبرداری افزایش بدهند.