شبح رمزارزها بر سر نظام بانکی
راز سرگردانی دولتها
انتقادهای مطرحشده در مورد این رمزارزها در مورد بهکارگیری آن در معاملات غیرقانونی به علت ناشناس ماندن طرفین معامله و مصرف زیاد برق برای تولید آن بجاست، اما مهمترین موضوعی که دولتها بهویژه بانکهای مرکزی جهان و بانکهای تجاری را نگران و سرگردان کرده، توانایی بالقوه این فناوری برای در هم شکستن انحصار انتشار پول توسط دولتهاست. قدرتی انحصاری که معمولا دولتها از آن سوءاستفاده کردهاند و موجب ایجاد تورم شده است. محدودیت استخراج بیتکوین این امکان را برای این دارایی دیجیتال بهوجود آورده تا وسیلهای برای حفظ ارزش پول افراد در برابر تورم باشد که منشأ اصلی آن نهاد دولت و بانکها هستند. از ابتدای پیدایش حکومتها، انحصار تولید پول در قالبهای مختلف، اعم از سکههای طلا تا پول کاغذی در اختیار حکومت بوده و در دوران جدید این وظیفه را بانکهای مرکزی بر عهده داشتهاند. انحصار انتشار پول، قدرت بلامنازعی است که هیچ دولتی حاضر به از دست دادن آن نیست؛ درحالی که فناوری رمزارز این امکان را به وجود میآورد که افراد جامعه بدون مداخله دولتها و در فرآیندی شخصی یک وسیله مبادله و ذخیره ارزش را برای خود تعیین کنند و فناوری بدون دخالت نهاد ناظر، تراکنشهای بین فردی را تضمین کند. ایجاد چنین ساختاری، خارج کردن پول یا همان قدرت مالی از دست دولتها و سپردن آن به دست خود مردم است. در این صورت دیگر هیچ حکومت و دولتی توان مداخله در معاملات بین افراد را نخواهد داشت. همچنین یک ابزار مهم کنترل اقتصاد در دست دولتها باقی نخواهد ماند. به همین دلیل است که بیشتر دولتها به مخالفت شدید با شکلگیری این فناوری برخاستهاند. بانکهای مرکزی جهان نسبت به از دست دادن کنترل خود بر نظام انتشار پول و مبادلات پولی با رمزارزها نگران هستند. گسترش اشکال مختلف مبادلات پولی در بین افراد جامعه میتواند کنترل بانکهای مرکزی بر عرضه پول را تضعیف کند و در واقع به معنای زیر سوال رفتن فلسفه وجودی آنهاست.
تولید دولتی رمزارزها
پس از نادیده گرفتن رمزارزها در ابتدای پیدایش آنها و مقابلههای پس از آن، اینک دولتها و بانکهای مرکزی جهان به این نتیجه رسیدهاند که نادیده گرفتن و مقابله صرف با این پدیده امکانپذیر نیست، به همین علت در حال حاضر بزرگترین بانکهای مرکزی جهان در کشورهای مختلف مثل چین و آمریکا تصمیم به انتشار ارزهای دیجیتال گرفتهاند. این نهادهای پولی به این نتیجه رسیدهاند که برای برطرف کردن نارساییهای گردش پولهای سنتی و مقابله فنی با گسترش روزافزون رمزارزها خود مبادرت به انتشار ارزهای دیجیتال کنند. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) در واقع پول نقد الکترونیکی است که از سوی بانکهای مرکزی به موسسات مالی مانند بانکها انتقال مییابد و به آنها اجازه میدهد پرداختهای الکترونیکی و نقل و انتقالات مجازی خود را به وسیله آن انجام دهند.
ارزهای دیجیتال بانکهای مرکزی هم بانکهای تجاری را با این نگرانی مواجه کرده که به دلیل اعتبار بالای بانکهای مرکزی، سپردهگذاران مستقیما در این بانکهای مرکزی سپردهگذاری و سپردههای خود را از بانکها خارج کنند. کسبوکار سنتی بانکها همواره بر جذب سپردههای خرد با نرخ سود پایین و دریافت بهره بالاتر از طریق پرداخت وام بوده است، اما با انتشار ارز دیجیتال توسط بانکهای مرکزی، نسخه الکترونیکی اسکناس و سکههای رایج کشورها توسط کارت یا تلفن هوشمند قابل استفاده خواهد شد و برای نخستین بار این امکان را به اشخاص حقیقی و حقوقی میدهد که مستقیما در بانکهای مرکزی سپردهگذاری و در ازای آن ارز دیجیتال دریافت کنند. بانکهای تجاری نگران استقبال گسترده مردم از ارزهای دیجیتال هستند؛ زیرا استقبال گسترده مردم از آنها میتواند به انتقال بخش قابل توجهی از سپردههای آنها نزد این بانکها به بانکهای مرکزی منجر شود. از سوی دیگر، جذابیت ارزهای دیجیتال برای مردم محرمانگی آنهاست، در حالی که انجام تراکنش ارزهای دیجیتال از طریق بانکهای مرکزی این جذابیت را برای دارندگان آن از بین میبرد.
جنگ جهانی بیتکوین
به گفته برخی از کارشناسان حوزه رمزارزها برخورد با بیتکوین بهعنوان طلای دیجیتال در سه مرحله قابل مشاهده است که میتوان از آن به عنوان سه جنگ جهانی یاد کرد. نخست برخورد افراد با آن به این معنی که بیتکوین و دیگر رمزارزها در بین افراد حقیقی دست به دست میشوند و به دلیل نوسانات زیاد قیمت آن، جنگ و گریزی در بازار این ارزها صورت میگیرد. سپس استقبال از رمزارزها و در راس آنها بیتکوین در بین سازمانها و شرکتهای بزرگ در سطح جهان اتفاق خواهد افتاد و در سومین مرحله که به جنگ جهانی سوم در بازار رمزارزها شهرت یافته، دولتها وارد این عرصه خواهند شد. نگاهی به تاریخچه بیتکوین نشان میدهد پیشبینی این کارشناسان دور از ذهن نیست. طی ۱۰سال گذشته با وجود نوسانات شدید در این بازار و محدودیتهایی که کشورهای مختلف برای آن ایجاد کردهاند، این رمزارزها توانستهاند راه خود را به سبدهای سرمایهگذاری افراد عادی جامعه باز کنند و امروزه کمتر کسی است که نامی از این داراییهای دیجیتال نشنیده باشد. بسیاری از افراد جامعه در کشورهای مختلف با نظامهای گوناگون اقتصادی بخشی از دارایی خود را به این رمزارز تبدیل کردهاند. از سوی دیگر در سالهای اخیر شرکتهای بزرگ اقتصادی در سراسر جهان بخشی از پرتفوی خود را به این رمزارزها اختصاص دادهاند و غولهای فناوری بزرگی چون فیسبوک و تلگرام هم تلاشهایی را برای تولید رمزارز اختصاصی خود آغاز کردهاند. با ورود چین به تولید رمزارز یوآن دیجیتال و صدور مجوز صندوقهای سرمایهگذاری این حوزه در آمریکا همچنین تعیین بیتکوین به عنوان پول رسمی کشور السالوادور، ورود دولتها به این عرصه هم بیش از پیش نمایان شده است.
چالش رمزارزها در ایران
از تندبادی که از ظهور رمزارزها پدید آمده، هیچ کشوری مصون نیست. این فناوری نظام بانکی و اقتصادی کشور ما را هم در معرض تهدیدها و فرصتهایی قرار داده است، اما در ایران طبق معمول نخست با هر پدیده جدیدی برخورد سلبی صورت میگیرد و به دلیل کندی تصمیمگیری، معمولا آسیب تهدیدهای هر پدیدهای به جا میماند و فرصتهای آن از دست میرود. دولت برای مقابله با تحریمهای بینالمللی میتواند از این فناوری بیشترین بهره را ببرد و با ایجاد امکان استخراج بیتکوین در کشور زمینه ارزآوری مناسبی را فراهم کند. از سال گذشته اقداماتی در این مورد صورت گرفته و مجوزهایی برای استخراج بیتکوین به تعدادی از شرکتها داده شده است، اما قیمتگذاری خارج از عرف برق برای استخراج بیتکوین و ممنوعیت معاملات ارزهای دیجیتال چالشهایی است که فعالان بازار رمزارزها در ایران با آن مواجه هستند. با این حال در برآوردها گفته شده که حدود ۵درصد بیتکوین جهان در ایران تولید میشود و عده زیادی هم در معاملات این رمزارز فعالیت دارند. اخیرا علی صالحآبادی، رئیس کل جدید بانک مرکزی هم از راهاندازی رمزارز ملی بر پایه ریال خبر داده است. به گفته وی در صورت تحقق این امر، ایران جزو معدود کشورهایی خواهد بود که رمزارز ملی بر اساس پول ملی خود خواهد داشت. به گفته برخی از کارشناسان اقتصادی، راهاندازی رمزارز ملی موجب میشود تا شفافیت به بانکها بازگردد و دولت نتواند مانند گذشته به چاپ بیرویه پول بدون پشتوانه بپردازد. در صورتی که تولید رمزارز ملی بتواند به چنین هدفی دست یابد، بخشی از مهمترین چالش اقتصاد کشور که افزایش بیحساب و کتاب نقدینگی است برطرف خواهد شد و به تبع آن تورم لجامگسیخته کنونی هم به کنترل درخواهد آمد.