مهمترین چالشهای شبکه توزیع دارو
بر کسی پوشیده نیست که اگر سیستم توزیع دارو از طریق فرآیند لجستیک بین شهری و شبکههای مویرگی در سراسر کشور فعال نباشد، در عمل هیچگونه ارتباط تجاری بین تولیدکنندگان، تامینکنندگان و در نهایت مصرفکنندگان واسط (داروخانهها و مراکز بیمارستانی) و نهایی (بیماران) ایجاد نخواهد شد که این امر عملا تحقق ارزش افزوده در صنعت دارویی کشور را با مشکلات عدیدهای مواجه خواهد کرد.
با توجه به نقش بیبدیل شبکه توزیع دارو در نظام سلامت و ارزشآفرینی آن در اقتصاد کشور، به نظر میرسد طی سالهای اخیر انگیزه و تلاش برای سرمایهگذاری و رونق این بخش توسط سرمایهگذاران رو به افول بوده است و این نتیجهای است که از بررسیهای دقیق صورتهای مالی شرکتهای پخش دارو منعکس میشود. در نگاه اول، به نظر میرسد این امر به دلیل حاشیه سود اندکی باشد که نظام توزیع دارو برای سرمایهگذاران و بنگاهداران محقق میکند؛ اما بررسیهای عمیقتر در این زمینه حاکی از آن است که چالشهای مهمتری میتوانند مسبب تنزیل سرمایهگذاریها در شبکه توزیع دارویی کشور باشند. اصلیترین چالش پیشروی این شبکه، مطالبههای معوق و سنگین زیرمجموعههای آن، به خصوص شرکتهای پخش دارو و داروخانهها از مراکز درمانی دولتی است که روز به روز بر مقدار آن افزوده میشود و نگرانیهایی را در این زمینه برای سرمایهگذاران و بنگاهداران خصوصی ایجاد میکند. بلاتکلیف ماندن بدهیهای دولت اعم از داروخانهها، مراکز درمانی و بیمارستانهای دولتی به بخش خصوصی دست و بال سرمایهگذاران قبلی این صنعت را از منظر دسترسی به نقدینگی و سرمایه در گردش بسته است. همین کافی است تا از ورود سرمایهگذاریهای جدید در شبکه توزیع دارو ممانعت شده و ورشکستگی و تعطیلی بنگاههای به سختی فعال در این شبکه، تجربه تلخی برای سرمایهگذاران قدیمیتر شود. چالش مهم دیگری که این روزها شبکه توزیع دارو و نظام سلامت کشور پیشروی خود دارد، بحث تخصیص نرخ ارز یارانهای برای خرید و ورود مواد اولیه بسیاری از اقلام دارویی و تحریمهای اقتصادی است که نیاز کشور را برای انجام مذاکرات مسالمتآمیز با کشورهای اروپایی برای جلوگیری از قطع واردات مواد اولیه دارویی دوچندان کرده است.