در گفتوگو با مدیرعامل شرکت هوشمند سازه تاکید شد
دولت جدید مسکن محدود، اما باکیفیت بسازد
در همین راستا بهترین راهکار پیشنهادی برای دولت آینده این است که بهجای ساخت مسکن ارزان با شمار بالا، مسکن باکیفیت با تعداد کمتری بسازند که اثربخشی بیشتری بر اقتصاد کشور و آینده محیطزیست داشته باشد. در حال حاضر حرکت به سمتوسوی ساختمانهای اکتیو، پایدار و سازگار با محیطزیست بهعنوان اصلی فراتر از صنعتیسازی ساختمان در دنیا پذیرفته شده و این در حالی است که در کشور ما هنوز در خصوص احداث ساختمانهای صنعتی و ضرورت کاهش میزان استفاده از مصالح سنگین در ساختوسازها توافق و اجماع نظر حاصل نشده است. ازاینرو منابع بسیاری در ساختمانها دفن میشوند که در آینده نزدیک به ضایعات زیستمحیطی تبدیل خواهند شد و نیاز است که دولت جدید در ساختوسازهای آینده این مساله مهم را مورد توجه قرار دهد تا ساختوسازهای امروز بیش از این به محیطزیست خسارت وارد نکنند. مشروح گفتوگوی ما را با ناصر زنگنه، مدیرعامل شرکت هوشمند سازه در این زمینه میخوانید.
با توجه به اینکه بحث ساخت یکمیلیون واحد مسکونی در سال در دولت جدید مطرح شده است، به نظر شما آیا احداث این تعداد مسکن در کشور امکانپذیر است؟ صنعتیسازی در این میان چه نقشی میتواند ایفا کند؟
نیاز کشور به ساخت سالانه یکمیلیون مسکن در سال بحث درستی است، اما با پتانسیلهای کشور ما همخوانی ندارد. ما برای ساخت یکمیلیون مسکن، باید انرژی و آب تامین کنیم. هرچند کشور پهناوری داریم و از نظر زمین کمبودی نداریم، اما با کسری زمین مناسب برای ساختوساز مواجه هستیم که باید برای این منظور فکر اساسی شود. بهعنوان یک سازنده ساختمان، دغدغه من برای مسوولان بیشتر این است که بهجای ساخت مسکن ارزان با شمار بالا، مسکن با کیفیت با تعداد کمتر بسازند. در واقع پروژههای ماندگاری را خلق کنند که بعد از اتمام دورههای مسوولیت، بتوانند به این آثار باقیمانده از خود افتخار کنند و کشور هم نتیجه خوبی از آنها بگیرد.
برای تسریع در اجرای این طرح صنعتیسازی چه نقشی میتواند ایفا کند؟
صنعتیسازی دو تاثیر مهم به دنبال دارد. اول اینکه ساختوساز را سرعت میبخشد و در زمان کوتاهی ما را به عدد موردنظرمان میرساند. دوم اینکه میتواند کیفیت ساختمان را بالا ببرد.
در ساختمان دو بحث ایمنی و راحتی مطرح است. بحث ایمنی برمیگردد به اینکه سازه یا استراکچر بهدرستی ساخته و المانهای آن بهدرستی نصب شود و در مواقع بروز بحرانهایی مثل سیل و زلزله، این ساختمانها سرپناه ایمنی برای ساکنان خود باشند. از این نظر مسکن صنعتیساز میتواند موفق باشد، اما در بحث راحتی، بیشتر مباحث اقتصادی مطرح است و اینکه ساختمانها ارزانتر تمام شوند، اما کیفیت آنها به خطر نیفتد. در واقع ارزانسازی به هر قیمتی نتیجهبخش نیست و ما این را در تجارب انبوهسازی گذشته خود دیدهایم که واحدهای مسکونی با کیفیت پایین ساخته شدند و این زیبنده کشور ما با این سطح از دانش و تخصص در حوزه ساختمان نیست که فقط شمار ساخت را بالا ببریم و کیفیت را لحاظ نکنیم. در کنار افزایش شمار باید کیفیت را هم ارتقا دهیم.
همانطور که اشاره کردید، صنعتیسازی بهرهوری ساختمان را بالا میبرد. لطفا به سایر مزایای صنعتیسازی هم اشاره کنید.
صنعتیسازی در دنیا بهعنوان یک اصل پذیرفته شده و دنیا دیگر از این بحث عبور کرده است. امروز مباحث مهمتری مثل مباحث محیطزیستی و از آن مهمتر، مباحث اشتغال و اسکان در دنیا مطرح شده است که در کشور ما بهرغم صرف هزینههای زیاد در حوزههای مختلف، به این مسائل اصلی پرداخته نمیشود. بهجای اینکه بر حل مسائل مختلف در یک نقطه تمرکز کنیم، در حوزههای متعدد انرژی و تلاش صرف میکنیم که خروجی لازم را ندارد.
اجرای صنعتیسازی در مسکن مهر را چگونه ارزیابی میکنید؟
در واقع مسکن مهر بهانهای بود که صنعتیسازی در کشور مطرح شود، اما از دید ما صنعتیسازی اجرایی نشد. افزایش ۵میلیونی تسهیلات از ۲۰ به ۲۵میلیون تومان، موجب شد تا انبوهسازان تغییرات کوچکی را در سیستم ساختوساز اعمال کنند و اسم آن را صنعتیسازی گذاشتند. درحالیکه ما در مسکن مهر با صنعتیسازی فاصله داشتیم. اگر صنعتیسازی واقعی در مسکن مهر اجرایی میشد، امروز مسکن مهر باید مانند سایر پروژههای کیفی کشور مطرح میشد و از آن بهعنوان برند یاد میکردیم، اما این نتیجه به دست نیامد و صنعتیسازی در مسکن مهر مغفول ماند. هرچند در قانون ساماندهی مسکن برای دولت تکلیف بود که اگر بخواهد پروژههای کلان و انبوه بسازد، باید بخش عمدهای را به صنعتیسازی مسکن اختصاص دهد.
البته اگر صرفا بحث آمار و ارقام بدون مباحث کارشناسی و کیفی در میان باشد، ما در پروژه مسکن مهر صنعتیسازی انجام دادیم، اما با بررسی دقیقتر میبینیم توفیقی در این عرصه نداشتیم. کما اینکه مسکن مهر از جنبههای دیگر قابل دفاع است؛ مانند اینکه این بستر را فراهم کرد تا زمینههای ورود به صنعتیسازی فراهم شود. درواقع پس از سالها غفلت، موضوعی به نام صنعتیسازی ساختمان مطرح شد که یکقدم رو به جلو است، اما این اهداف محقق نشد.
از آن زمان تاکنون، چه پیشرفتهایی در زمینه صنعتیسازی در کشور حاصل شده است؟
مهمترین دستاورد مسکن مهر این بود که ما مجبور شدیم با فناوریهای روز دنیا آشتی کنیم. در پی جو بانشاطی که در بخش ساختوساز کشور ایجاد شده بود، در بخشخصوصی رغبت ایجاد شد که برخی سیستمها را وارد کشور کند و سیستمهای مختلفی نیز در کشور برای ساختمانهای کوتاه، میانمرتبه و بلندمرتبه در کشور تاسیس شد و شکل گرفت. اما متاسفانه این صنایع توفیق توسعه پیدا نکردند و برای آن اشتغال ایجاد نشد که تداوم پیدا کنند و وارد بهسازی و توسعه فناوریهای خود شوند. بنابراین امروز بسیاری از صنعتیسازان به دلیل تجارب غلط قبلی، شرایط خوبی ندارند.
با توجه به اینکه دنیا از صنعتیسازی ساختمان عبور کرده است، چشمانداز توسعه صنعتی را در کشور چگونه تعریف میکنید؟
صنعتیسازی به معنی استفاده بهینه از مصالح است. اگر دو ساختمان همزمان با هم ساخته شوند، هرکدام مصالح کمتری مصرف کند، بدون اینکه ایمنی آن به خطر بیفتد، آن ساختمان صنعتی است. یکی از معیارهای تشخیص ساختمان صنعتی و غیرصنعتی وزن است. وزن نشاندهنده میزان مصرف منابع در یک ساختمان است. این وزن ناشی از بار مصالح مصرفی مثل خاک رس، سنگ، سیمان و... است. هر ساختمانی که وزن کمتری داشته باشد، به صنعتیسازی نزدیکتر میشود، اما این تنها معیار نیست. میزان مصرف خاک رس در صنعت ساختمان یک پارامتر حیاتی است. خاک یک کالای استراتژیک است که در سالهای آینده شاید حتی از نفت هم گرانبهاتر شود. چون جمعیت بهطور روزافزون در حال افزایش است و بستر کشت به خاک رس احتیاج دارد. ما خاکرس را بدون ملاحظه، با انرژی ارزان به کلوخ تبدیل میکنیم و به حالت آجر در ساختمان دفن میکنیم که بعد از اتمام عمر ساختمان به یک ضایعه زیستمحیطی تبدیل میشود. سیمان هم همینطور است و بتن مصرفی در ساختمان در آینده قابلیت استفاده مجدد را ندارد. پس در اینجا مباحث زیستمحیطی و استفاده هوشمندانه از مصالح مطرح است و صنعتیسازی باید بازتعریف شود. وقتی ساختمانی با وزن یکتن به ازای هر مترمربع ساخته میشود، سازنده آن نمیتواند ادعا کند که صنعتیساز است. چون منابع مملکت را دفن میکند. باید توجه کرد که مصالح مصرفی در یک ساختمان آیا بعدها در چرخه استفاده مجدد در محیطزیست قرار میگیرد یا خیر. امروز اطراف شهرهای تهران پر از نخاله ساختمانی شده که در حال از بین بردن محیطزیست است و توجهی به این تهدید نمیشود. امروز این دردها در جامعه مهندسی وجود دارد، اما کسی پاسخگو نیست.
در کشورهای دیگر قبل از اعطای وام ساخت به سازندگان، در خصوص میزان رعایت معیارهای زیستمحیطی و میزان تولید کربن در آنها سوال میکنند و در صورت رعایت این موارد براساس ارزش و گرید آن ساختمان، وام بهتر با شرایط بهتر اعطا میکنند.
اشاره کردید که در کشور ما صنعتیسازی تعریف نشده است. لطفا در این باره بیشتر توضیح دهید.
صنعتیسازی ساختمان در کشور تعریف شده، اما شاخص یعنی استاندارد زیستمحیطی را ندارد و مجبوریم از یک استاندارد خارجی نام ببریم. در نیمی از دنیا استاندارد لید مطرح است که در آن میزان مصرف مصالح، آب، انرژی، تولید کربن، میزان صرفهجویی در مصرف انرژی، میزان ایجاد راحتی برای ساکنان، طول عمر، سرنوشت ضایعات و نخالههای آن بعد از اتمام عمر ساختمان مطرح است. همه این مسائل در مرحله شروع احداث ساختمان لحاظ میشود تا با توجه به محدودیتهای موجود ساختمان بهدرستی طراحی شود. درحالیکه محدودیتهای ما امروز بهجز بوروکراسیهای دست و پاگیر و نامهنگاریهای طولانی و بیحاصل نیست. فقط وقت، انرژی، سوخت و منابع هدر میرود، اما نتیجه راضیکننده نیست.
امروز بخش عمدهای از ساختمانهای ما در کشور ضایعات زیستمحیطی است و تا زمانی که مفاهیم ساختمان پایدار، سبز و اکتیو به عرصه ساختوساز ما وارد نشود، تعریف صنعتیسازی هم درست نخواهد بود.
با اسکلت پیچ و مهرهای، ساختمان صنعتی نمیشود. اگر اینطور بود در همین ساختمانها ریزش دیوارهای جانبی در اثر وقوع زلزله، جان افراد را نمیگرفت. یا دیده شده استراکچر ساختمان بتن آرمه بهدرستی اجرا شده، اما به دلیل نصب غلط قطعات الحاقی، جان انسانها را در زلزله گرفته است. این زیبنده ما نیست که ساختمانهای مهندسیساز ما در اثر وقوع یک زلزله آسیب میبیند. این چه نوع صنعتیسازی است که این مسائل در آنها حل نشده است.
پیشنهاد شما به دولت آینده برای ساخت ساختمانهای سبز و پایدار چیست؟
خواهش ما از دولت آینده این است که از تجربههای کسانی که ساختوسازهای گذشته را رقم زدهاند، استفاده کند و بعد از ارزیابی این تجارب، درباره آنها چارهاندیشی شود. کسی که میخواهد برای آینده ساختوساز کشور تصمیم بگیرد، باید رویکردهای خود را تغییر دهد. مشکلات امروز راهحلهای آیندهنگرانه نیاز دارد و تصمیمگیری براساس تفکرات گذشته نتایج خوبی را به دنبال نخواهد داشت. دولت در ساخت یکمیلیون مسکن، باید توجه کند که به ازای هر مترمربع چقدر فولاد، سیمان و خاک رس نیاز دارد سپس به سمت فناوریهایی برود که این مصالح را در مقادیر حداقلی مصرف کنند. چون استفاده بیشتر از این مصالح سنگین، خطرات آنها را در آینده افزایش میدهد. ضمن اینکه منابع بیشتری در ساختمانها دفن میشود و در نهایت به محیطزیست آسیب میزند. از طرفی هم مصالح خوبی برای عایق بودن در برابر انرژی، انتقال دما، صوت و... انتخاب نشده است.
بنابراین اولین ویژگی ساختمانهایی که قرار است دولت جدید در این طرح عظیم ساخت یکمیلیون واحد مسکونی لحاظ کند، این است که باید حتما مباحث محیطزیستی، ذخیره انرژی، مصالح مورد استفاده و میزان تولید کربن آنها لحاظ شود. چون غفلت از این موارد به معنی خسارت به محیطزیست است.
دولت اگر بهجای ساخت یکمیلیون مسکن، ۵۰۰ هزار واحد بسازد، بهتر میتواند این هدف مهم را محقق کند. کاش دولتهای قبلی هم بهجای شمار به سراغ کیفیت مسکن میرفتند. ما پروژههای ماندگاری در کشور داریم که چند دهه از عمر آنها میگذرد و امروز باید ساخت چنین پروژههایی را تکرار و از این الگوها تبعیت کنیم.
در راستای تحقق این اهداف، شما در شرکت خود چه برنامهها و طرحهایی را مدنظر قرار دادهاید؟
شعار ما «استفاده هوشمندانه از مصالح در صنعت ساختمان» است و این موضوع، شاخص و کلید هر حرکتی در جهت توسعه ساختوساز در کشور ما ازجمله صنعتیسازی و پایدارسازی صنعت ساختمان است. دغدغه اول ما مقاومت ساختمان در برابر زلزله است. در زلزله نیرو مساوی با جرم ضرب در شتاب است و این نیروی زلزله میخواهد جان انسانها را بگیرد. ما در این پارامتر نمیتوانیم شتاب را مدیریت کنیم اما جرم را میتوانیم مدیریت کنیم. هرچه این جرم را کاهش دهیم، نیروی زلزله کاهش مییابد. بنابراین هدف اولیه ما سبکسازی ساختمان است تا نیرو را بیشتر کاهش دهیم. در این راستا جرم را کاهش میدهیم تا نیروی زلزله کاهش یابد و این راهی است که در دنیا آن را طی کردهاند. امروز پارامتر مهم برای یک ساختمان ایمن و صنعتی، کاهش وزن آن است تا ضمن ایجاد منفعت اقتصادی، امنیت جان انسانها را حفظ کند. تلفات زلزلههای رودبار، منجیل و بم در ما این انگیزه را ایجاد کرده که ساختمانهای ضدزلزله و سبک بسازیم و امروز میبینیم هدفهای دیگری مثل ساختمان پایدار هم قابلیت تحقق دارد و معتقدیم سرمایش و گرمایش یک ساختمان در طول دوره بهرهبرداری باید با صرف انرژی کمتری تامین شود.
منابع ارزان انرژی همیشه در اختیار ما نیستند که آنها را هدر دهیم و باید برای نسلهای آتی هم باقی بگذاریم. فناوریهای جدید به ما کمک میکنند با صرف انرژی کمتر، آستانه آسایش بیشتری را فراهم کنیم. این هدف زمانی محقق میشود که بتوانیم سیستم ساختمان خود را با عایقهای ارزانقیمت پوشش دهیم. فناوری انتخابی ما، کمک میکند که عایقهای ارزانقیمت را در صنعت ساختمان به کار بگیریم و ساختمانی بسازیم که ذخیره انرژی بالاتری نسبت به سایر سیستمها داشته باشد. بهطور مثال بتن بدترین مصالح و عایق برای انتقال انرژی و دما است که نمیتوان بهسادگی آن را عایقکاری کرد و باید روی ساختمان بتنی یک سازه نصب شود تا بتوان عایقها را روی آن نصب کرد که به معنی صرف هزینه و انرژی بیشتر و کم کردن فضای مفید به لحاظ قطور شدن دیوارها است. هرچند ساختمان فلزی هم عایق مناسبی نیست، اما اگر فلز با یکلایه عایق پوشش داده شود، میتواند مساله را حل کند.
دغدغه سوم ما ساخت ساختمانهای پایدار است و در این راستا انسان را بخشی از محیطزیست در نظر نمیگیریم؛ بلکه انسان را هدف غایی محیطزیست میدانیم که بتواند محیطزیست را به خدمت بگیرد؛ نه اینکه آن را نابود کند. یعنی منابع موردنیاز خود را از طبیعت بردارد و آنچه را که محیطزیست نیاز دارد، به آن بدهد یا حداقل به آن آسیب نزند و این خلاصه بحث پایداری است.