بازاریابی محتوا در کسبوکار حوزه کشاورزی
یکی از عرصههای بهروز در مقوله بازاریابی کسبوکارها و تولید، Content Marketing یا بازاریابی محتوا است. بازاریابی محتوا گزینه پشتیبان و همزمان خط مقدم برقراری ارتباط مستمر و اثرگذار میان زنجیرههای تولید و ارزش بهحساب میآید. غفلت از تصویرسازی و تصویرپردازی در یک کسبوکار و بهویژه حوزهای که با نیازهای بنیادی سروکار دارد، مرگ تدریجی یک فعالیت اقتصادی است، زیرا فروش تولیدات و محصولات و کسب سود با کمک عرصه تبلیغات، امروزه با دسترسی آسان مخاطبان و مشتریان به ابزارهای فناورانه و پلتفرمهای ارزانقیمت و پُرداده، با خطر سقوط، شکست یا تغییر مواجه خواهد شد. بازاریابی محتوا که مبتنی برنهاد پیوند و شبکه بنیاد و توسعه مییابد، میتواند یک فعالیت کوچک اقتصادی را در قالب یک استراتژی آفندی یا هجومی قرار دهد و به سلولهای زنده کسبوکارهای بزرگ که نقاط قابل بهبود خود را شناسایی نکرده یا در اولویت قرار ندادهاند حملهور شود و فرصتهای غنی و پرثمر را به دست آورد و خود را گسترش دهد.
جامعه مدنی مصرفکننده گوشت به حتم در هنگام نیاز، به دنبال تامین آن میرود. حال اگر شما دارای یک کسبوکار با بنیه دانشمحوری و غنای دستاوردی مطلوب هستید و مخاطب بهسوی شما نمیآید، باید مشکل را در عدم شناخت دقیق مشتری از خودتان بیابید. بازاریابی محتوا که زعفران ناب کسبوکارها است آنگونه که از نامش پیداست، صرف تبلیغات و تولید محتوا نیست، بلکه ورود به ساحت بازیگردانی تولید و ارزش یا محصول و مشتری است؛ یعنی مشتری بداند آنچه میخرد چگونه تولید میشود و تولیدکننده پس از فروش آن را رها نمیکند، بلکه میخواهد از طریق آرا، نظرات و توان او با مشتری در اصلاح یا گسترش حوزه کسبوکارش شراکت کند.
بهعنوان مثال اگر در مساله اصلاح نژاد دام سبک، مخاطب و جامعه مدنی آگاه نباشد که چگونه میتوان برای رفع نیازهای اساسی و حیاتی با کمک فناوری و دانش روز، ظرفیت دامی موجود را با تثبیت ژنهای موثر سایر نژادها ارتقا بخشید که نتیجه آن افزایش تولید و بهرهوری خواهد بود، بر کاهش تولید و شکست این حوزه صحه گذاشته و درصدر تامین این نیاز از طریق دیگری برمیآید. بازاریابی محتوا همزمان از طریق تولید متن در قالبهای اثربخش و بررسیشده تولید میشود که برای توزیع هدفمند آن در میان عموم جامعه و بهویژه برای زنجیره ارزش، باید در یک ریتم (هماهنگی و همزمانی) معین و با نقطهگذاری سودبخش و گیرا، لایههای زیر متن (conText) و فرامتن (paraText) را در فرآیند تولید، توزیع و بازخورد منتشر و با همراهی بلافصل بلاکچین (blockchain) به دادهپردازی و گزارشگیری و با پایش بازخوردها، ماده نخستین ایدهپردازی و تعالی چرخه تولید را تامین کند.
گوناگونی اقلیمها و فراوانی محصول کشاورزی در ایران از سویی و نهاد سنتی زراعت، باغبانی و دامپروری در فعالیتهای عمده کشاورزان و دامپروران از سوی دیگر، یکی از عناصر مهم روند استاتیکی چرخه عرضه و تقاضایی است که منتهی به پیشرفت و بازیابی ظرفیتهای موجود برای بلوغ اقتصادی نخواهد شد. ظهور و حضور ابزارهای نوینی مانند گجتهای هوش ماشینی و تجهیزات هوشمند یا پیوستن پلتفرمهایی همچون کلاب هاوس، لینکدین، گرین روم، دیسکورد و... به شبکههای اجتماعی و بستر گسترده بازاریابی دیجیتال، عامل موثر در شکلگیری زنجیره و جامعه ارزش که مجموعه بسیطی از منابع فناوری و اجتماعی است به شمار میآید. ازجمله دغدغههای امروزی که چندی پیش گریبان افکار عمومی و تولیدکنندگان و حتی عوامل مجری حوزه کشاورزی را گرفت، نهاده دامی و طیور و مقوله گوشت قرمز و سفید بوده (که همچنان هم هست) که به دلیل عدم تولید محتوای شفاف، آگاهانه و هدفمند توسط مجریان امر، ارتباط با مشتری حلقه مفقوده شد و موجب شکایت، اعتراض و تشنج اذهان مردم و فعال شدن کنشگرهای اجتماعی و سیاسی شد، بهطوریکه بازار و تولیدکنندگان و متقاضیان در جنگی پنهان به معرکه رفتند. هرچند سواد رسانهای مدیران، سیاستهای ناراهور عرصه ارتباطات، بیانگیزگی و عدم آگاهی برخی فعالان حوزه کشاورزی اعم از تولیدکنندگان سنتی و صنعتی، به دلیل فقدان طعم زعفران ناب در حلوای کسبوکار یعنی بازاریابی محتوا مسبب ایجاد بسیاری از تنشها و مانعها و رکودهای پیوند زنجیره تولید به ارزش میشود.
بازاریابی محتوا و بهویژه در بخشهای زراعت، باغبانی، دامپروری و حوزههای مرتبط عرصه کشاورزی که نهاد حیات اجتماعی و بشری است یک بنیاد استمراری، پیشرو و توسعهگرا است که اگر بهعنوان یک راهبرد با تولید فنی و تبلیغات همراهی کند، منجر به ایجاد امنیت غذایی و برقراری امید میشود و درنهایت جامعه مدرن، خلاق، خودکفا، درونزا، رشدپذیر و برونگرا را شکل میدهد.