صنعت لجستیک در مواجهه با جهان پس از پاندمی
جدا از آنچه همهگیری کووید-۱۹ با روابط انسانی و عواطف ما کرد، به علت گستره تاثیراتش، بیگمان تمامی زمینهها و حوزههای مربوط به زیست انسانی را تحت تاثیر قرار داد و در بیشتر موارد باعث تغییر آنها شد. یکی از مهمترین و اصلیترین زمینههای نفوذ و تاثیرگذاری این همهگیری، زمینههای کسبوکار و اقتصاد بود. این تاثیر چنان بیسابقه و چندان بزرگ بود که نه تنها کسبوکارها و مجموعههای اقتصادی فراوانی را به حذف و نابودی کشاند، که مجموعههای بزرگتر و کلانتر بخشهای اقتصادی را نیز مجبور به بازنگری اساسی، پایهای و بسیار سریع در تمام ارکان حیاتشان کرد. استراتژیهای پیشین دیگر بهکار نمیآمدند و رویکردها و نقشههای راه ناکارآمد شده بودند. زنجیرههای تامین دچار اختلالات شدیدی شدند و سیستمها و نگرشهای بازاریابی و فروش تغییراتی ناگهانی و عمقی یافتند، فروشگاهها و نقاط دسترسی مسدود شدند، پروتکلهای بهداشتی، مراکز خرید و بنگاههای اقتصادی در دسترس به تعطیلی کشانده شدند و ارائه خدمات اقتصادی زیر سایه عدم حضور فیزیکی خریداران تاریک شد.
در این میان، حوزههای مرتبط با صنعت لجستیک، خواسته یا ناخواسته در خط مقدم این تغییرات قرارگرفتند. شرایط پیشآمده، در سطوح متفاوت و مختلفی، صنایع مربوط به لجستیک را در معرض بازنگریهای پیش از دستور قرار داد. این سطوح، شامل تمامی عرصههای روند این صنعت بود. از ایجاد، بازنگری و بازنویسی رویکردهای مربوط به منابع انسانی در حملونقل تا گسترش ضربالاجلی خدمات در مواجهه با افزایش حجم درخواست به خاطر شرایط اجباری قرنطینه، اختلال در حملونقل به خاطر تاثیرات شدید بیماری در مبدا یا مقصد، محدودیتهای جادهای، ریلی یا پروازی و بسیار موارد دیگر از این قبیل.
دادههای متفاوت و متناقضی از تحلیلها و بررسیها در مورد تاثیرات این پاندمی بر صنایع مربوط به لجستیک به دست آمده است. دو رویکرد اصلی و محوری در این بررسیها، در تناقضی قابل توجه، دو شمایل متفاوت و به شدت متضاد را ارائه میدهند. رویکرد اول، صنعت لجستیک را در ردیف سایر مشاغل و حوزههای صنعت و اقتصاد، قربانی و زیانیافته از شیوع و پاندمی کرونا میشناسد، اما رویکرد دوم، وقوع چنین بحرانی را در نگاهی خوشبینانه، چیزی جز عاملی شتابدهنده برای وقوع تغییراتی که صنایع لجستیک، ناگزیر باید به آنها میپرداختند نمیداند. تغییرات و تجهیز زیرساختها برای انتقال روندها از شیوههای سنتی به شیوههای فناوری محور و دیجیتال. گرچه به اقتضای تغییرات جهان، این گذار در حال وقوع بود؛ اما شاید سرعت این تغییرات، احتیاج به شتابدهندهای داشت که فرصت تردید و تامل بیشتر را از صاحبان این صنایع گرفت و آنها را در مقابل عمل انجام شده قرار داد. از این منظر، شرایط دشوار پیشآمده، لاجرم مصداق «تبدیل تهدیدها به فرصتها» شد و حالا، پس از نزدیک به دو سال از شروع این تغییرات، خوشبختانه جهان به سمت اندیشیدن به آیندهای فارغ از کووید-19 پیش میرود. از همین رو، بزنگاه تازهای در تمامی شئون مربوط به امور انسانی، از جمله صنایع لجستیک پیش روی ماست و تمامی تغییرات و رویکردهای تازه، باید دوباره در معرض بازنگری و بررسیهای فوری و عمقی قرار بگیرند.
اما مواجهه با این بزنگاه، نیاز به پردازش دادههای دقیق و بررسیهای آماری و عددی دارد. اطلاعات و دادههای بهدستآمده در این دوران، به این علت که پاندمی کرونا در مقطعی نسبتا کوتاه و به شدت فشرده تاثیری عمیق در تغییر رفتارها و کنشها و روندها داده، نمیتوانند با قطعیت و دقتی قابل توجه نقشه راه آینده را ترسیم کنند. اما از مواجهه با آینده هم گریزی نیست. باید تمامی احتمالات پیش رو به دقت بررسی شوند و در این بررسی، تمام جزئیات، با دقت و وسواسی بیش از همیشه بررسی و شناسایی شوند. اینکه پس از پایان این دوران، رفتار خرید و دادوستد در جوامع انسانی به کدام سو خواهد رفت تنها بر اساس حدسیات قابل شناسایی هستند. از طرفی، تردیدی در این نیست که توده مردم، حتی در اقشار سنتیتر و محتاطتر، در دوران پاندمی و به اجبار قرنطینهها و پروتکلها به ناچار رفتارهای دیجیتال را تجربه کردهاند و پیشزمینههای بازدارنده سنتی در بیشینه جمعیت مخاطب صنایع وابسته به لجستیک از بین رفته و حس اعتماد و باور اجرایی در آنها تقویت شده است. حالا دیگر خرید آنلاین، مسالهای مختص به قشری خاص با نگاهی لوکس و - به گمان قشر سنتی- ناکارآمد نیست. یک رفتار عمومی است که در دوران غیاب انسان در عرصههای عمومی، به یاری جریانهای اجتماعی شتافته و با تمام کاستیهای احتمالی، آنچه در توان داشته را برای حفظ ارتباط و زنده نگهداشتن اقتصاد و کسبوکارها ارائه داده است.
جهان پیش رو، جهان پس از کروناست. دادههایی که برای تخمین و شکلدهی تقریبی به وضعیت صنایع لجستیک در این دوران موجودند نیز، مانند اطلاعات بهدست آمده از دوران شیوع این پاندمی، ناسازگار و گاهی در تضاد و تناقضند. از طرفی، به این پرداخته میشود که رفتار مخاطبان صنایع لجستیکی در طول این دوران پُرفشار بهکل تغییر یافته و احتمال گرایش و بازگشت به رفتارهای سنتی، دور از تصور و تقریبا ناممکن بهنظر میرسد. از طرفی، نمیشود و نباید نوستالژی ایجاد شده بر اثر اجبار دوران پاندمی را در ذهن و روان مخاطبان این صنعت نادیده گرفت. گرچه علوم اقتصادی حدسی بر قطعیت پایان یک دوران و آغاز و ادامه دوران تازه میزنند، اما علوم انسانی، نظر به سمتی دیگر دارند و جان و خاطره آدمی را بستری اینچنین سیاه و سفید نمیدانند. در این رویکرد، دوران پساکرونا به مثابه بزنگاهی حیاتی در بازگشتی حتی اغراق شده به سمت رویکردهای سنتیتر دادوستد شناخته میشود. بدیهی است هرکدام از اینها، هنوز به مثابه فرضیههایی قابل بررسی پردازش میشوند و جزئیات و شئونی بسیار گستردهتر از صرف این عنوانها و چکیدهها دارند. باید به این شناخت دقیق - در حد توان و بر اساس دادههای کنونی دقیق- رسید که هرکدام از این رویکردها در صورت وقوع، تا چه مدت میتوانند استوار و برقرار بمانند. نگاهی که علوم انسانی به آن گرایش جدیتری دارند، از حجم بالا و نیاز تجمیعشده جوامع انسانی سخن میگویند که به احتمال زیاد در بدو ورود به جهان پساکرونا، به مثابه پتانسیلی پُرفشار آزاد میشود، اما آیا میشود به این فرض استناد کرد که جهان پساکرونا، دائم و بیتغییر در وضعیت بازیابی نوستالژیک آن چه از آن دور مانده باقی خواهد ماند؟ آیا این رفتار، رفتاری موقتی و کوتاهمدت نیست؟ اگر باشد، میتوان از آن به عنوان دوران گذار یاد کرد و بر همین اساس میشود نگاه جامع ترسیم نقشه راه را برای آینده نزدیک صنعت لجستیک با در نظر گرفتن این اوجگیری موقت و رفتار غیرقابل حدس جامعه، دقیقتر و البته محتاطتر پیش برد. در مجموع، دوران پاندمی کووید-19، ترکیبی از مصیبت و فرصت بود. از طرفی جانهای عزیزی که از دست رفتند و انسانهای نازنینی که نبودن هر کدامشان، لطمهای به عاطفه و روان آدمی بود و از طرفی، گرفتارشدن در تنگنای موقعیت پیشآمده که سرعت همهچیز را بیشتر کرد و حساسیت هر گام و کلامی را شدیدتر. باید منتظر واقعه ماند. باید تخمین زد، دانش و تجربه را با مشاهده ترکیب کرد و معجونی برای التیام زخمهای این دوران ساخت. جز اینها راهی نیست. استراتژی درست، در موقعیت حساس کنونی، جز با هوشیاری، مشاهده، انعطاف و بهروزبودن به دست نمیآید. مشاهده جهان و موضعگیری صنایع لجستیک جهانی راهکاری ویژه است. ویژه آنکه علاوه بر تحریمهای محدودکننده و با توجه به تاخیر و همزمان نبودن روند واکسیناسیون ایران در مقایسه با جهان، از بخت بد این زمان در اختیار ماست تا نگاهی به طرز مواجهه صنایع لجستیکی بینالمللی داشته باشیم و دانشمان را برای مواجههای که به هر حال، دیر یا زود در کشور ما نیز اتفاق خواهد افتاد بهروز نگه داریم.