آینده از آنچه در افق می‌بینیم  به ما نزدیک‌تر است

نکته‌ای که موجب شد این مطلب را مطرح کنم (صرف‌نظر از درستی یا نادرستی تکنیکالی آن)، رصد آینده‌ طولانی‌مدت توسط شرکت‌های پیشرو و خالق فناوری در صنعت تایر است.

به‌راستی جایگاه آینده‌نگاری و رصد فناوری در آینده کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت در صنعت تایر ما کجاست؟ آیا در افق‌های میان‌مدت و بلندمدت نگاهمان، اثری از حضور خودروهای الکتریکال و تایرهای موردنیاز آنها در ناوگان حمل‌ونقل کشور می‌بینیم؟

آیا به تغییرات سریع اقلیمی که در کشور در حال وقوع است و بی‌شک بر ناوگان حمل‌ونقل تاثیر بسزایی می‌گذارد، نگاهی واقع‌بینانه داشته‌ایم؟

برای اینکه آینده‌نگاری کوتاه‌مدت (مثلا در افق ۱۴۰۴ شمسی) به پدیده حمل‌ونقل و صنعت خودرو و تایر داشته باشیم، نسخه متخصصان راهبرد را برای خود در نظر گرفته و چشمان خود را لحظه‌ای بسته و تصور می‌کنیم در تیر ۱۴۰۴ شمسی هستیم.

احتمالا در این سال:

۱ - فضای سیاسی و اجتماعی کشور به همین شکل کنونی  است و  احتمالا هنوز مترصد ارتباط با دنیا و تصویب FATF و احیای برجام و... خواهیم بود.

۲ - صنعت خودرو سالانه ۲ میلیون خودرو به ۲۰ میلیون خودروی فعلی در حال حرکت می‌افزاید و با احتساب خوش‌بینانه خروج سالانه ۲۵۰هزار خودروی فرسوده و همچنین واردات سالانه صد هزار خودروی لوکس، تعداد خودروهای سواری در حال حرکت در سال ۱۴۰۴ به حدود ۲۸میلیون دستگاه خواهد رسید؛ یعنی در سال ۲۵میلیون حلقه تایر سواری به عنوان تایر جایگزین (RT) و ۱۰ میلیون حلقه تایر تجهیزی (OE) موردنیاز است.

۳ - در سبد تولیدی صنعت تایر در سال ۱۴۰۴ رینگ‌های ۱۳ و ۱۴ جایگاه ویژه‌ای ندارند. در حال حاضر

از ۲۳ میلیون حلقه تایر سواری تولیدی در کشور بیش از ۹ میلیون حلقه سهم رینگ‌های ۱۳ و ۱۴ است.

چهار سال وقت داریم که دریابیم در کجا  قرار گرفته‌ایم؟ چه سایزهایی را باید تولید کنیم؟ چگونه در دریای متلاطم بازار رقابتی، حافظ صنعت خود باشیم. کمتر دل به حمایت‌های مقطعی دولتی ببندیم و حسگرهای توسعه خود را با حمایت‌های تعرفه‌ای، ارزهای ترجیحی، مصوبات شورای تامین و... تنظیم نکنیم و این نکته را هم مدنظر قرار دهیم که دنیای فناوری اطراف ما در این چهار سال با سرعت باورنکردنی پیش می‌رود و منتظر ما نمی‌ماند که کی از خواب شیرین ارز

۴۲۰۰ تومانی و فروش‌های رویایی به‌دلیل تبدیل شدن کالا به سرمایه (آنچه در سال ۹۸ و ۹۹ اتفاق افتاد) بیدار شویم.

۴ – همان‌گونه که میزان تقاضای تایرهای بایاس باری (با شاخص اصلی سایز ۲۴ - ۱۲)، در یک روند نزولی معنی‌دار از یک ‌میلیون حلقه در سال ۹۰ به ۴۰۰ هزار حلقه در سال ۹۹ رسید، این شیب نزولی ادامه می‌یابد و در سال ۱۴۰۴ به عددی می‌رسد که تولید آن حتی تکافوی تولید یک کارخانه تایرسازی را هم نخواهد داد چه برسد به اینکه قرار باشد در دنا، بارز کرمان، آرتاویل، ایران تایر، کیان تایر و پارس تولید شوند و پایه‌ای باشند برای جهش تولید. به‌ طور قطع با افزایش تولید بارز کرمان در حوزه تایرهای TBR و همچنین به بازار آمدن این تایرها توسط آرتاویل تایر، روند نزولی تقاضای تایرهای باری و اتوبوسی بایاس سرعت دوچندانی خواهد گرفت.

چهار سال فرصت است که سهم تایرهای رادیال شرکت‌ها از تولیداتشان به بالای ۹۰ درصد برسد وگرنه دیگر هیچ. چهار سال فرصت است که به مقیاس‌های اقتصادی تولید نزدیک‌تر شویم. چهار سال فرصت است که تمامی ‌نهاده‌های فناوری، اعم از مغزافزار، نرم‌افزار، سخت‌افزار و سازمان‌افزارهای تولیدمان را متعالی و به‌روز کنیم. یکی از دلایلی که در خلال این چند دهه، برخی شرکت‌ها با همه افت‌وخیزهایشان باقی ماندند و هنوز نفس می‌کشند، تلاش فراوان مدیران و کارکنان بوده و هم اینکه جامعه به‌دور از ارتباطات و فناوری ما، صبوری به خرج داده و همراهی کرده است. در چهار سال آینده، ویژگی‌های ایمنی، زیست‌محیطی و عملکردی تایرها فراتر از چیزی است که ما امروز در تایرهای تولیدی خود می‌بینیم. چهار سال فرصت داریم خود را با استانداردها و قوانین به‌روز شده منطبق کنیم و بر موج فناوری سوار شویم. چهار سال فرصت داریم تا بازارهای صادراتی پایدار برای خود در کشورهای هدف صادراتی بسازیم. صنعت تایر ایران در افق ۱۴۰۴ شمسی باید حداقل به‌اندازه واردات تایرهای کمبود در کشور، صادرات داشته باشد و تراز تجاری تایر در این سال باید صفر شود (یکصد هزار تن واردات و یکصد هزار تن صادرات). به این مفهوم که در سال ۱۴۰۴ شمسی باید ۳۰درصد از تولیداتمان را صادر کنیم. این مقدار صادرات از نظر ارزآوری به‌راحتی می‌تواند پاسخگوی واردات مواد اولیه صنعت تایر کشور باشد. چشمانمان را باز کنیم و به اول تیر ۱۴۰۰ برگردیم. این بار دقیق‌تر به پیرامون خود بنگریم. خدایا چقدر کار نکرده داریم و چقدر فرصتمان کوتاه است. آینده ازآنچه در افق می‌بینیم به ما نزدیک‌تر است.