ابتکار عمل‌های هوش مصنوعی در حوزه دیجیتال مارکتینگ
اما علایق پنهان و تغییرات سلایق مشتریان بالقوه را چگونه میتوانیم شناسایی کنیم؟ اینکه چگونه می‌توان به این مساله پی برد که مشتریان در ماه‌های اخیر بیشتر به دنبال چه محصولاتی بودند یا نیاز آنها به چه محصولاتی بیشتر است؟ موضوعی است که آگاهی از آن باعث می‌شود تا خط تولید یا خدمات جدیدی را بر اساس روند تغییرات ایجادشده در حوزه علایق، نیازها و سلایق مشتریان تنظیم کنیم، به‌طوری‌که تسریع در آگاهی از آن باعث برخورداری از سهم بیشتری از بازار خواهد شد.
یکی از روش‌های موجود برای دستیابی به این اهداف استفاده از تکنیک‌های مبتنی بر هوش مصنوعی در حوزه دیجیتال مارکتینگ است. به‌طوری‌که در سال‌های اخیر، فناوری‌ها بر بستر دیجیتال به‌سرعت پیشرفت کرده و باعث ایجاد تحرک در صنایع مختلفی ازجمله بازاریابی شده است. به‌رغم آنکه مدیران بازاریابی انطباق و سازگاری با روندهای دیجیتالی را یک اهرم فشار بر فعالیت‌های خود می‌دانند؛ اما علم مهندسی بازار به جایگاهی رسیده است که بهره‌مندی از تکنیک‌های روز دنیا به‌عنوان امری ضروری برای آن به شمار می‌رود. استفاده از الگوریتم‌های هوش مصنوعی در حوزه دیجیتال مارکتینگ بیشتر در حوزه کپی رایتینگ، تبلیغ‌نویسی، سئو و بهبود رتبه‌بندی سایت‌های سازمانی در جست‌وجو براساس کلمات کلیدی و شناسایی بهترین ترکیب‌های موردنیاز جهت جمع‌آوری اطلاعات مفید در حوزه‌های مختلف بوده است که آگاهی داشتن از این شرایط، ابتکار عمل را برای سیستم‌های سفارش‌گذاری دیجیتال فراهم خواهد آورد. استفاده فراگیر از هوش مصنوعی توسط متخصصان بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو سئو، باعث ایجاد تغییر در نحوه جست‌وجوهای پیرامون کلمات کلیدی (Keywords) شده است. یکی از معدود ابزارهایی که در حوزه دیجیتال مارکتینگ (که فضای آن همواره دستخوش تغییر است) همچنان از استقبال بالایی برخوردار بوده است، استفاده از کلمات کلیدی برای بهینه‌سازی است. کلمات کلیدی در کنار دیگر ابزارهای حوزه دیجیتال مارکتینگ (مانند Cloud-Word، Persona و...) از عناصر استراتژیک و مناسب برای سئوی سایت‌های اینترنتی چه به‌صورت سازمانی یا چه به‌صورت کسب‌وکارهای آنلاین شناخته می‌شود. در واقع کلمات کلیدی عبارت‌هایی هستند که توسط کاربران برای یافتن بهترین منابع مورد جست‌وجو قرار می‌گیرند. به‌طوری‌که به لحاظ اصول سئو‌نویسی، یک وب‌سایت بهینه باید بر اساس کلمات کلیدی که کاربران مورد جست‌وجو قرار می‌دهند و همچنین رعایت نگارش محتوای متا (metas) و کپشن‌های تصاویر (Alt- text of images) در هنگام محتوانویسی وب‌سایت‌ها نیز به‌عنوان نکاتی کاربردی در این حوزه تعریف می‌شود. استفاده از کلمات کلیدی در موتورهای جست‌وجوگر و در حیطه بازار یا کسب‌وکارها می‌تواند امکانی را برای شما فراهم کند تا از علایق، خواسته‌ها، نیازها، انتظارات و مشتریان بالقوه خود نیز مطلع شوید. درواقع می‌توان گفت کلمات کلیدی، پیشنهادهایی مستمر از سوی مخاطبان شما است که با انجام مطالعه بر کلمات کلیدی، اطلاعات پرمحتوا از پیش‌بینی تغییرات بازار و شانس انطباق پیدا کردن سریع با این تغییرات و تولید محصولات و خدمات جدید را به شما می‌دهد.
برای آگاهی از چگونگی استفاده از مزیت‌های کلمات کلیدی، ابتدا باید آن دسته از کلمات مرتبط با یک حوزه را مشخص کرد. ساده‌ترین روش استفاده از نام محصولات یا خدماتی است که عرضه می‌شود که با تهیه پروفایلی از پرسونای خریدار (Buyyer persona) و به کمک نرم‌افزارهای آنلاینی که مبتنی بر هوش مصنوعی نگارش شده‌اند، می‌توان کلمات کلیدی و مرتبط با دسته پرسونای تهیه‌شده را یافت؛ این امکان از طریق به‌کارگیریGoogle Sheets در فضای Google Drive فراهم است. همچنین می‌توان از کلمات کلیدی که سایر رقبا در بازار فعالیت می‌کنند نیز مطلع شد. در لیست پرسونای، علاوه بر اضافه کردن کلمات کلیدی شامل نام برند/ شرکت، نام محصولات و خدمات فروخته‌شده، باید اصطلاحات و عبارات مرتبط با محصولات مربوطه به همان حوزه (بر فرض در حوزه کفش کلماتی چون چرم، کفش، پاشنه، چکمه و...) را نیز اضافه کرد. یکی از راه‌های یافتن این کلمات استفاده از نرم‌افزارها و محیط‌های تحت‌وب در حوزه هوش مصنوعی است.
چندین نرم‌افزار مبتنی بر هوش مصنوعی در این حوزه وجود دارد که ابزار Keyword Planner به‌عنوان یک ابزار توسعه‌ای شرکت گوگل بوده که به‌عنوان شناخته‌شده‌ترین آنها معرفی می‌شود. در این ابزار با داشتن یک اکانت AdWords می‌توان به امکانات نرم‌افزار دسترسی پیدا کرد. به‌طور مثال تحقیق شد که در رابطه با کلمه «کفش زنانه» یا «ladies’ shoes» تعداد ۸۰۱ نتیجه (کلمه کلیدی) توسط این نرم‌افزار معرفی می‌شود. این نرم‌افزار اطلاعات مفیدتری همچون نرخ رقابت بین نتایج، میزان جست‌وجوهای ماهانه هر کلمه و همچنین هزینه‌های مربوط به (Cost per Click (CPC (هزینه به ازای هر کلیک) را نیز به شما ارائه می‌دهد. CPC میزان هزینه‌ای است که شرکت گوگل، وب‌سایت شما را در رابطه با جست‌وجوی کلمات انتخابی و در ازای دریافت هزینه‌ای مشخص و به‌تناسب تعداد کلیک انتخابی، در صدر نتایج جست‌وجوی خود قرار می‌دهد. همچنین در انتخاب کلمات کلیدی که در نتایج نمایش داده می‌شود، باید این دقت را داشت که برخی کلمات دارای بار معنایی مثبت (Desired Keyword) و برخی دیگر دارای بار معنایی منفی (Negative Keyword) هستند.
یک استراتژی مناسب در جست‌وجو و بهره‌مندی از کلمات کلیدی، چک کردن مستمر فهرست گوگل ترندز (Google Trends) و آگاهی از تغییرات ایجادشده بین کلمات کلیدی بوده که می‌تواند اطلاعات ارزشمندی از تغییر سلایق و نیازهای جدید مخاطبان یک صنعت را نیز فراهم کند. به‌طور مثال در این نرم‌افزار امکان آگاهی از روند تغییرات میزان کلماتی که مخاطبان در رابطه با یک کلمه در یک بازه زمانی انجام داده‌اند، وجود دارد. همچنین با تقسیم‌بندی نواحی مختلفی از یک منطقه امکان نمایش تعداد دفعات جست‌وجو شده یک کلمه در هر منطقه را نیز می‌توان یافت. به‌طور مثال در مقایسه‌ای که بین جست‌وجو میان دو کلمه کفش زنانه و کفش مردانه در ایران و آمریکا، در بازه سه‌ماه گذشته انجام‌شده است، نتایج نشان می‌دهد بیشترین میزان جست‌وجوی مربوط به کفش زنانه در هر دو کشور بوده و این وضعیت به لحاظ پرتکرار بودن در هر دو کشور تقریبا برابری می‌کند. همچنین از موارد پرطرفدار در وبگردی نیز به شمار می‌رود و در هفته گذشته به دلیل فستیوال جمعه سیاه، شدت آن در آمریکا بیشتر بوده است. ازاین‌رو برای آگاهی از تمایل بازار به محصولات و خدمات دیگر نیز می‌توان از این بستر استفاده کرد. به‌عنوان آخرین نکته کاربردی، برای آگاهی از عملکرد و رتبه وب‌سایت‌های اینترنتی در استفاده از کلمات کلیدی، موتور جست‌وجوگر SEMrush معرفی می‌شود که می‌توانید از آن در جهت آگاهی از چگونگی وضعیت شرکت‌های رقیب در استفاده از انواع کلمات کلیدی در وب‌سایتشان و نیز اطلاع از این وضعیت در مقایسه با فعالیت وب‌سایت خود استفاده کنید. در این یادداشت تلاش شد تا با ابزارهای کاربردی درباره چگونگی آگاهی از تغییرات تقاضا و میزان حجم علایق و سلایق مردم در جست‌وجوی کالا و خدمات آشنا شده که علاوه بر حوزه مارکتینگ، علوم پژوهشی و اجتماعی برای بررسی پدیده‌های اجتماعی نیز می‌توانند از آن در مطالعات خود استفاده کنند.
