«دنیایاقتصاد» تجربه کشورهای مختلف در بازیافت زباله را بررسی میکند
فرهنگسازی؛ گام اول برای مدیریت پسماند
اگر یک شهر یکمیلیوننفری را در نظر بگیرید، مردم این شهر حدود ۶۵۰ هزار تن آب، ۲ هزار تن موادغذایی و ۹ هزار تن سوخت نیاز دارند که حاصل آن ۴۹۲ هزار تن فاضلاب، ۲ هزار تن زباله و ۹۳۵ تن مواد آلودهکننده خواهد بود. در ایران متوسط سرانه تولید پسماندهای عادی در بخش شهرنشینی حدود ۷۱۰ گرم است. حجم بالای زبالههای شهری تولیدشده سبب شده که طی سالهای اخیر، جمعآوری و دفن زبالهها به یک تهدید برای مدیریت شهری بدل شود. این درحالی است که طی سالهای گذشته، زبالههای تولیدی نقش مهمی در گرداندن چرخ اقتصادی شهرها داشته است. بهطوریکه نهتنها شهرها بهدلیل حجم بالای زبالههای تولیدشده تهدید نمیشوند بلکه یک فرصت جدید برای تامین منابع مالی اداره شهرها ایجاد شده است. طی سالهای گذشته تامین درآمد از زبالههای شهری باعث شده که نام آن به «طلای کثیف» تغییر پیدا کند و علاوه بر بازیافت و استفاده منطقی از آن در بخشهای مختلف، حتی از این زبالهها برق نیز تولید میشود. بازیافت بسیاری از زبالهها مانند زبالههای الکترونیک نیز توجیه مالی قابل قبولی دارد. اکثر موادی که از زبالههای الکترونیک بهدست میآیند، فلزهایی مانند آهن، مس و آلومینیوم و نیز پلاستیک هستند و ممکن است در موارد کمیابتری موادی مثل طلا، نقره، پالادیوم و ایریدیوم نیز بهدست بیاید. حتی مواد خاصتری که در صنعت وسایل الکترونیک بهکار میروند، مانند لیتیوم و کبالت نیز از طریق بازیافت زبالههای الکترونیک بهدست میآیند.
طی سالهای اخیر، کشورهای مختلف طرحها و اقدامات مختلفی برای بازیافت زباله انجام دادهاند و آن را به کالایی قابل استفاده تبدیل کردهاند. بهعنوان مثال، آمریکا توانسته از طریق بازیافت زباله، درآمد قابل توجهی کسب کند. براساس گزارش بنیاد مطالعه و تحقیقات محیطزیست آمریکا، ۵/ ۶۳ درصد از زبالههای جامد در آمریکا مدفون میشود و تنها ۳/ ۵ درصد از آنها از طریق خاکسترسازی از بین میرود. البته از مجموع زبالههای جامدی که در این کشور جمعآوری میشود، تنها ۷/ ۲۵ درصد از آنها قابل بازیافت است و در مراحل مختلف تولید از آنها استفاده میشود. هزینه مدیریت پسماند در آمریکا بین ۱۵ تا ۶۰ دلار به ازای هر تن در مناطق مختلف است و دلیل این گستره وسیع قیمتی هم تفاوت در کیفیت خدماترسانی است. هزینه پایین مدیریت پسماند در آمریکا سبب شده است تا در سالهای گذشته تعداد زیادی شرکت در این بخش فعال شوند. این مساله نشان میدهد آمریکا از یک تهدید که ایجاد زباله تبعات منفی آن روی محیطزیست است توانسته فرصتی بسازد و درآمد کلانی هم کسب کند. اسپانیا نیز با شعار زمین بدون پسماند در این حوزه اقداماتی انجام داده است. از آنجاکه این کشور با محدود بودن زمین مواجه است برنامهریزی یکپارچهای در مجلس این کشور برای حصول به سرزمین «بدون پسماند» و «بدون دفن» آغاز شده است. به این معنی که تولید زائدات در مبدأ تحت کنترل درآمده و تولیدکنندگان در تشریک مساعی با شهرداریها، بحث کاهش زائدات را نیز مورد توجه قرار دادهاند. اسپانیا با یکپارچهسازی استراتژیهای خود توانسته است میزان بازیافت پسماندها را از رقم ۴۰درصد در سال ۲۰۰۰ به بیش از ۶۰ درصد برساند و همچنین روند افزایش تولید پسماندها را نیز تا حدودی متوقف کند.
در این میان آلمانیها، روش متفاوتتری برای مدیریت پسماند ساختمانهای شهر برگزیدهاند. بررسیها در مورد روش انتخابی مدیریت شهری در این کشور نشان میدهد: در هر آپارتمان این کشور پنج سطل برای پنج نوع زباله وجود دارد که با رنگهای جداگانه مشخص شدهاند. زرد برای بستهبندیها (مانند کارتنهای قدیمی شیر)، آبی برای کاغذ و مقوای نازک، سطلهای ویژه شیشه در سه قسمت شیشههای روشن، قهوهای و سبز و یک سطل برای موادغذایی و گیاهی و سرانجام یک سطل سیاه برای سایر زبالهها که مناسب افرادی هم هست که حوصله جداسازی زبالهها را ندارند. نکته جالب آنکه آلمانیها یک روش تنبیهی برای گروهی از شهروندان که زباله خود را به مراکز بازیافت تحویل نمیدهند پیشبینی کرده است. به این صورت که به لحاظ قانونی همه آلمانیها ملزم به رساندن زبالههای خاص مانند باتری و مواد شیمیایی به مراکز بازیافت هستند واگر کسی این کار را نکند مرتکب جرمی اداری شده است. البته با توجه به فرهنگسازی انجام شده در این حوزه، حدود ۹۰درصد آلمانیها با علاقه شخصی به جداسازی زبالهها میپردازند و خود برای این اقدام داوطلب هستند.
سوئیس دیگر کشوری است که با فرهنگسازی مناسب میان شهروندان، مسیر متفاوتی برای بازیافت زباله در آن انتخاب شده است. در این کشور، شیشه و کاغذ نمونهای از زبالههایی هستند که بهطور متوسط در سوئیس دور انداخته نمیشوند. در اکثر سوپرمارکتها سطلهای مجزایی برای بطریهایی با شیشه سبز و قهوهای وجود دارد. هر شهر این کشور بهطور ماهانه به جمعآوری رایگان زبالههای کاغذی میپردازد که تنها شامل روزنامههای قدیمی نمیشود و اکثر مردم همه اشیای ساخته شده از مقوای نازک یا کاغذ را از پاکت غلات تا قبضهای تلفن قدیمی مورد بازیافت قرار میدهند. در مورد زبالههای سبز هر دو هفته یک بار همه گیاهان و روییدنیهای مربوط به باغچه یا باغ که دیگر مورد استفاده نبوده بیرون گذاشته شده و جمعآوری میشود. آلومینیوم و حلبی به مخازن محلی منتقل شده، باتریها به سوپرمارکتها بازگردانده میشوند و روغنهای قدیمی یا سایر مواد شیمیایی در نقاط ویژهای نگهداری میشود. بطریهای پلاستیکی رایجترین محفظه نوشیدنیها در سوئیس هستند که ۸۰ درصد آنها بازیافت میشوند که بسیار بیشتر از میانگین اروپا با ۲۰ تا ۴۰ درصد است. برای این کار انگیزه مالی زیادی نیز وجود دارد. بازیافت رایگان است اما در اکثر نقاط سوئیس دور انداختن زباله هزینه دارد. بر هر کیسه زباله برچسبی است که هر برچسب دستکم یک یورو هزینه دارد.
ژاپنیهای خلاق نیز از طریق فرهنگسازی در این حوزه قدم برداشتهاند. از آنجاکه این کشور، ظرفیت خاک و بافت زمین مناسبی برای استفاده از روش دفن زباله ندارد، در نتیجه یکی از متداولترین روشها برای کاهش حجم زبالهها در ژاپن تبدیل زبالههای غیرقابل بازیافت به خاکستر است. بسیاری از شهروندان ژاپنی به شکل داوطلبانه اقدام به جمعآوری مواد پلاستیکی از سطح شهرها میکنند. اما برخی از افراد هم هستند که در حوزه جمعآوری پلاستیکها و انواع شیشه و موادغیرقابل تجدید فعالیت میکنند. این افراد با جمعآوری انواع زبالههای قابل بازیافت (اعم از ظروف، بستهبندیها و...) نقشی مهم در گردش چرخه بازیافت ژاپن ایفا میکنند. مقامهای دولتی ژاپن بر حسب وزن، حجم و اندازه زبالههای تجدیدپذیر، مبالغی را پرداخت میکنند. نکته جالب اینکه تمامی هزینههای خرید مواد پلاستیکی و شیشهها از صندوق مالیات شهروندان کسر میشود. در واقع شهروندان با پرداخت مالیات به عضوی موثر از سیستم بازیافت کشور تبدیل میشوند.