مدیرعامل هوشمند سازه در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» عنوان کرد
خلأ بیمه تضمین کیفیت در صنعت ساختمان
دغدغه ما باید ایمن سازی باشد
ناصر زنگنه، مدیرعامل شرکت هوشمند سازه به «دنیایاقتصاد» میگوید: به نظر من دغدغه ما نباید صنعتیسازی باشد، بلکه باید ایمنسازی و استانداردسازی باشد. در واقع اگر اصول ایمنی را رعایت کنیم، جامعه به سمت صنعتیسازی خواهد رفت؛ در این سیستم ساختمانها باکیفیتتر و در راستای توسعه پایدار ساخته میشوند. مشکل اینجاست که اجازه میدهیم ساختمان غیراستاندارد ساخته شود و طبیعی است با این وضعیت صنعتیسازی هم شکل نمیگیرد.
وی با بیان اینکه در صورتی ارزانسازی منطقی است که با رعایت استانداردها همراه باشد، میافزاید: دربسیاری موارد شاهدیم تنها فاکتوری که در مناقصهها مورد بررسی قرار میگیرد، قیمت است؛ کمااینکه دولت هم در ساختمانسازی دنبال ارزانترین قیمت بدون در نظر گرفتن مقررات ملی ساختمان است. کافی است نگاهی به طرحهای ملی تولید مسکن کنیم تا به وضوح عدم رعایت آییننامههای ۲۸۰۰ زلزله و مقررات ملی ساختمان را ببینیم.
زنگنه ادامه میدهد: اگر حداقل ضوابطی که در قالب مقررات ملی ساختمان تدوین شده و روی آن اجماع داریم، رعایت شود، میتوان امیدوار بود که صنعتیسازی در کشور پا بگیرد. برخی عنوان میکنند که چون صنعتیسازی در جامعه تعمیم نیافته است، بنابراین به درد ما نمیخورد. در حالی که مشکل ما در تصمیمگیری و تصمیمسازی مدیران دولتی است که جامعه را به سمت ساختوساز بیکیفیت سوق میدهد. اعتقاد دارم به شرط وجود یک سیستم کیفیتگرا چنانچه صنعتیسازی توجیه اقتصادی نداشته باشد، خود به خود حذف میشود و هیچ کس هم به بازار رقابتی که بر پایه اصول پذیرفته شده شکل گرفته، معترض نمیشود.
صنعتیسازی برای نوسازی آلمان بعد از جنگ
مدیرعامل هوشمند سازه خاطرنشان میکند: واقعیت این است که اگر همین امروز اتباع خارجی از کشور خارج شوند، صنعت ساختمان سنتی ما در بسیاری بخشها با چالش نیروی انسانی متخصص مواجه میشود. در حالی که صنعتیسازی مولفههای مشخصی مانند تولید ارزان و باکیفیت با حداقل نیاز به نیرویانسانی در فرآیند اجرا را به همراه دارد.
وی ادامه میدهد: ما باید به جای لفظ صنعتیسازی از استانداردسازی و بهینهسازی استفاده کنیم. کشور آلمان بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل به مخروبه شده بود، اما در بحث معماری و ساختمان مدرسهای به نام «باهاوس» ایجاد کردند و ساخت یک ساختمان استاندارد و ارزان را بررسی کردند. در نهایت به این نتیجه رسیدند که به جای ساختمان استاندارد باید برای اجزای ساختمان مانند عایقها، شیشهها، درها، کفپوش و ... استاندارد تدوین کنیم. به طور مثال علاوه بر موضوعات کیفی، ابعاد در و پنجرهها را مشخص کردند و بر این اساس سایر بخشها مانند تولیدکنندگان شیشه و پرده هم شروع به تولید کردند تا کمترین پرت مواد را داشته باشند. بنابراین اگر در حال حاضر بخواهید در آلمان در بخرید، تمامی درهای تولیدی با عرض ۶۰، ۸۰ ، ۱۰۰ یا ۱۲۰ تولید میشود.
صنعتیسازی در پنج گام
این تولیدکننده میافزاید: صنعتیسازی پنج گام اصلی دارد؛ گام اول شامل ماژول کردن ابعاد و المانهای ساختمان است؛ به گونهای که هدررفت مصالح به حداقل برسد. در قدم دوم طراحی باید به گونهای باشد که با حداقل هزینه انجام شود. قدم سوم اینکه در طول ساخت باید زمان و هزینه کاهش پیدا کند و استانداردها قابلیت انطباق بر طرح را داشته باشند. قدم چهارم مربوط به زمان بهرهبرداری است؛ در واقع ساختمان باید به گونهای ساخته شود که ایمنی را تامین کند و از هدررفت انرژی جلوگیری شود و گام پنجم اینکه بعد از پایان عمر ساختمان، مصالح مورد نظر باید قابلیت بازیافت داشته باشد تا محیطزیست را نابود نکند. متاسفانه برای بیان همین پنج گام، آنقدر کتاب نوشته میشود که اصل موضوع به فراموشی سپرده میشود.
وی ادامه داد: از نظر قانونی بسترها برای صنعتیسازی فراهم است؛ اهلفن و متخصصان آییننامه و مقرراتی مانند آییننامه ۲۸۰۰ زلزله و همچنین مقررات ملی ساختمان را نوشتهاند. تنها موضوعی که آماده نیست مبحث زیستمحیطی است که آن هم در حال تدوین است و تنها مساله این است که دستاندرکاران و مدیران بخواهند.
ساختمان بیکیفیت نباید خرید و فروش شود
زنگنه در مورد تاثیر شناسنامه فنی ساختمان بر کیفیت ساخت اظهار کرد: شناسنامه فنی ساختمان به منظور اطلاع از ایمن بودن ساختمان است و واقعیت این است که سایر مسائل صرفا ایجاد اشتغال برای برخی از افراد و نهادهاست. در واقع نباید به ساختمانی که ایمنی لازم را ندارد، اجازه خرید و فروش داده شود. کشورهای توسعهیافته نظام بیمه را بر صنعت ساختمان به منظور ارتقای کیفیت حکمفرما کردهاند. در واقع زمانی ساختمان ساخته یا فروخته میشود که دارای بیمه باشد. کما اینکه همین امروز تمامی خودروها بیمه دارند و این فرهنگ برای مردم جا افتاده است. اگر بیمه کیفیت ساختمان اجرا شود، مهندس ناظر صوری نخواهیم داشت؛ چرا که بیمه در صورت وقوع حادثه باید خسارت پرداخت کند. بنابراین نظارت دقیق میکند. متاسفانه ما اهرم فراقانونی بیمه را که میتواند قانون را پوشش دهد، کنار گذاشتهایم. نکته مهم دیگر اینکه اگر ساختمانها فاقد بیمه باشند، در صورت وقوع زلزله دولت وظیفهای برای نوسازی ندارد و این کار از طریق شرکتهای بیمهای انجام میشود.