گزارشی از حبس تا حراج آثار هنری بانک پاسارگاد
تلخ و شیرین موزهداری یک بانک خصوصی
موزهداری بانکهای کشور از دیرباز در ایران رواج داشته اما ورود بانک پاسارگاد به این حوزه از جنسی دیگر بود. بیشتر بانکهای کشور از جمله بانک ملی، سپه، تجارت، کشاورزی، صادرات و البته بانک مرکزی از سالهای گذشته موزههایی را در بخشی از ساختمانهای عریض و طویل خود دایر کردهاند که عمدتا جنبه تبلیغاتی دارد و محلی برای نگهداری اشیای قیمتی است که تاریخچهای از سیر تحول بانکداری و پول در کشور را حکایت میکنند؛ اما رویکرد اقتصادی و تجاری به آن مد نظر نیست، اما بانک پاسارگاد اگرچه نگاهی فرهنگی در تاسیس موزه موردنظر خود داشته، ولی مدیران آن به صراحت ورود به این عرصه را فرصتی اقتصادی هم میدانند تا در کنار معرفی هنر ایران به جهان از سرمایهگذاری خود برای ذینفعان بانک هم بهره ببرند. کاری که در دهههای اخیر بیشتر بانکها و شرکتهای بزرگ بیمه در جهان به آن همت ورزیدهاند و به بازار هنر رونق بخشیدهاند. سرمایهگذاری پرسودی که بانک خصوصی پاسارگاد هم آن را با فروش یک اثر ارزشمند پرویز تناولی، هنرمند معاصر، در چهارمین حراج بینالمللی کریستی در دبی تجربه کرد. پرسپولیس یک اثر حجمی منحصربهفرد در ابعاد بسیار بزرگ و از جنس برنز است که به گفته تناولی ۲ سال قبل از حراج، آن را به مبلغی بسیار پایینتر از آنچه در حراج کریستی به فروش رفته به بانک پاسارگاد فروخته است. این اثر در این حراجی با قیمت ۸۰۰هزار دلار که بالاترین فروش یک اثر حراج شده در آن تاریخ در این بازار هنر بینالمللی بود، فروخته شد. موفقیت فروش آثار هنرمندان وطنی در حراج کریستی که یک بازار بینالمللی آثار هنری است، توانست عرصه جدیدی را روی هنر معاصر ایران بگشاید. سهم آثار هنرمندان ایرانی از ۲۰ میلیون دلار فروش در این بازار بیش از ۱۲ میلیون دلار بود. ارقام پیشنهادی برای آثار ایرانی در این حراج با کل بودجه فرهنگ و هنر سالانه در آن سالها برابری میکرد. قیمت یک قطعه عکس از یک فیلمساز ایرانی هم در این حراج جهانی معادل هزینه تولید یک فیلم سینمایی در آن روزها بود. این اعداد و ارقام نشان میدهد حضور در یک بازار بینالمللی و تعامل با جهان پیرامون میتواند چه ظرفیتهایی را برای هنر معاصر ایران فراهم کند.
حبس آثار هنری
اما داستان غمانگیز این موزهداری چیست و از کجا سرچشمه گرفت؟ قبل از پرداختن به این ماجرا بد نیست از پاگرفتن این موزه آغاز کنیم. موزه هنرهای تجسمی معاصر بانک پاسارگاد در یک دوشنبه اسفند سال ۱۳۸۷ با حضور مدیران ارشد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مقاماتی از بانک مرکزی و بانکهای کشور و جمعی از هنرمندان و با جانمایی ۱۵۰ اثر کم نظیر از آثار هنرمندان مطرح نقاش، عکاس، خوشنویس و مجسمهساز ایرانی همچون احمد اسفندیاری، غلامحسین نامی، محمد احصایی، آیدین آغداشلو، ابراهیم حقیقی،محمود جوادیپور، زندهرودی، حسین خسروجردی، پرویز تناولی، پریوش گنجی، حسین علی ذبیحی، حمید عجمی و چند تن دیگر در طبقه سوم موسسه فرهنگی هنری صبا وابسته به فرهنگستان هنر افتتاح شد. بانک پاسارگاد این مکان را ماهانه ۳۰ میلیون تومان اجاره کرده بود تا پس از آن با خرید مکان موزه دائمی، آثار یادشده را به آنجا منتقل کند.
مدیران بانک پاسارگاد در همان روز افتتاحیه اعلام کردند که قصد دارند این آثار را به مرور در حراجهای بینالمللی عرضه کنند. همه مقامات شرکتکننده در این افتتاحیه از کار به قول آنها ارزشمند بانک پاسارگاد تعریف و تمجید کردند. هنرمندان حاضر در مراسم هم این اقدام فرهنگی، اقتصادی را ستودند و با اشاره به خشکسالی مالی در زندگی هنرمندان اظهار امیدواری کردند که این اقدام بانک پاسارگاد سرآغاز حرکتی در بین سرمایهگذاران بخش خصوصی برای رونق گرفتن بازار هنر و معرفی آثار با ارزش هنری کشور در سطح جهان شود. این ماه عسل مقامات دولتی با بانک پاسارگاد تا مرداد ماه سال ۱۳۹۶ به طول انجامید؛ اما به ناگاه بدون ارائه مدرک محکمه پسندی با اتهام بیشناسنامه و سرقتی بودن آثار موجود در موزه بانک پاسارگاد، دستور پلمب این موزه صادر شد و این آثار برای مدت یک سال در حبس قرار گرفت. هرچه هنر مندان و دلسوزان سرمایهگذاری بخش خصوصی هم فریاد زدند که این رفتار عجیب موجب فرار سرمایه از بازار هنر میشود، گوش کسی بدهکار نبود. سه روز پس از این اقدام چند تن از هنرمندان کشور از جمله نصراله افجهای، جلال شباهنگی، علیرضا سمیعآذر، علی شیرازی، ناصر پلنگی، طاهر شیخ الحکمایی، لیلی گلستان، پریوش گنجی، مصطفی دشتی و چند تن دیگر در مصاحبههایی با رسانهها اعلام کردند که گنجینه بانک پاسارگاد اصیل است و از سال ۱۳۸۷ اجارهنشین موسسه صبا بوده است. در شهریور ماه همان سال هم آیدین آغداشلو و پرویز تناولی شهادت دادند که آثارشان را به موزه پاسارگاد فروختهاند و بارها از آن بازدید کردهاند؛ اما این تلاشها نیز فایدهای نداشت. سرانجام کاسه صبر هنرمندان سرریز شد و ۶۰۰ نفر از این هنرمندان در پانزدهم مهرماه سال ۹۷ که در بین آنها نامهای بزرگان هنرهای تجسمی هم بسیار به چشم میخورد؛ نامهای اعتراضآمیز به حسن روحانی نوشتند و خواستار رسیدگی به این موضوع شدند. بانک پاسارگاد هم با تنظیم شکایتی به قوهقضائیه پناه برد و خبرهایی غیررسمی از حکم رفع پلمب موزه موقت بانک پاسارگاد به گوش میرسید. اینک پس از نقل این ماجرا اهمیت خبر کوتاه صاحب خانه شدن آثار هنری موجود در موزه بانک پاسارگاد برای هنرمندان مشخص میشود؛ چراکه آنها میدانند که در ایران تشکیل یک آثار خانه، نام دیگری که برای موزه ساختهاند، به دست بخش خصوصی و اداره مستقل آن چه اهمیتی دارد. وقتی که موزه دولتی پاسارگاد در استان فارس که متولی آن پیش و پس از انقلاب دولتها بودهاند پس از ۵۰ سال هنوز نیمهکاره رها شده است و هیچ دولتی زحمت تمام کردن آن را به خود نداده است. موزهای که باید تابلوی فرهنگ و تمدن چند هزار ساله ایران باشد و این روزها که هزینهها سر به فلک میکشند هم میتوان آن را با ۱۰میلیارد تومان به پایان برد.