درسهایی از آلبرت سانتالو کارآفرین تکشاخ
او توانست از شرکتهای سرمایهگذار خطرپذیر قوی در منطقه سیلیکون ولی سرمایه جذب کند. سانتالو بعد از مدتی کار کردن در یک شرکت مشاور تکنولوژی و مدیریت، در سال ۲۰۰۱ در راهاندازی یک شرکت خدمات و نرمافزارهای مالی و اداری به نام آویزنا (Avisena) مشارکت کرد که یک سال بعد از ترکیدن حباب داتکام بود. او توانست ابتدا با سرمایهگذاری فرشته، سپس سرمایهگذاری خطرپذیر، تامین مالی کند و بعد از رشدی قابل توجه، شرکت را فروخت. سپس در سال ۲۰۰۹ و در بحبوحه رکود اقتصادی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ شرکت کرکلاود (CareCloud) را تاسیس کرد که ماموریت آن ایجاد یک پلتفرم مالی، اداری و پزشکی برای صنعت بهداشت و درمان بود. او و تیمش بعد از چند دور تامین سرمایه موفق، شرکت را به رشد سالانه ۱۰۰درصد رساندند و کرکلاود در لیست ۵۰۰ شرکت آمریکایی با بیشترین سرعت رشد در سال ۲۰۱۴، رتبه ۱۲۷ را به دست آورد. در سال ۲۰۱۶ او از این شرکت بیرون آمد تا بنگاه بعدی خود را تاسیس کند. در سال ۲۰۱۸ سانتالو شرکت ۸ بیس (۸base) را راهاندازی کرد که یک «پلتفرم توسعه کم کد» است و به بنیانگذاران استارتآپها کمک میکند محصولات دیجیتال خود را سریعتر، بهتر و با صرفه اقتصادی بیشتر وارد بازار کنند. ۸ بیس مسیر ورود به بازار را برای کارآفرینان سریعتر میکند.
او به سبب رشد دادن سریع استارتآپهایی که تاسیس کرده به کارآفرین تکشاخ معروف است. پنج درسی را که او در مسیر کارآفرینی خود فرا گرفته، مرور میکنیم:
1- بهکار بردن و متوازنسازی سه مهارت کلیدی. سانتالو آموزش مهندسی کامپیوتر دیده بود و بعدا در کلاس های MBA امور مالی یاد گرفته بود. وقتی اولین بنگاه خود را تاسیس کرد، یاد گرفت چگونه بفروشد. اینها سه مجموعه مهارتی هستند که بیشتر کارآفرینان نیاز دارند: مهارتهای فنی در یک صنعت نوظهور برای ساخت محصولی جذاب؛ مهارت فروش برای پیدا کردن اولین مشتریان؛ و مهارت مالی برای سر پا نگه داشتن بنگاه تا زمانی که به جریان نقدی خوبی برسد.
2- برای تضمین فروش یک استارتآپ، باید محصول و بازار بهطور مداوم تنظیم شود تا بهترین تناسب پیدا شود. بنیانگذاران کسبوکارها به ندرت میتوانند در اولین تلاش خود، بهترین تناسب محصول-بازار را پیدا کنند. بیشتر کارآفرینان گاهی سالها این کار را تکرار میکنند و به آن نمیرسند. سام والتون، بنیانگذار والمارت با ساخت فروشگاههای بزرگ در شهرهای کوچک به این تناسب دست یافت. تراویس کالانیک، بنیانگذار اوبر با تغییر رویه از اجاره صرفا لیموزین به همگانی کردن کرایه اتومبیل، تناسب را پیدا کرد. سانتالو هم با نزدیک شدن به مشتریان خط مقدم و پی بردن به اینکه چه نوع مشتریان، تحت چه شرایطی، آنچه را که او میفروشد 100 درصد میخرند، به تناسب محصول-بازار خود رسید.
3- فروش قبل از بازاریابی. خیلی از کارآفرینان ترجیح میدهند پول صرف بازاریابی کنند، چون دغدغه دارند که زودتر شرکت خود را بزرگ کنند و مشتریان راغب خود را افزایش دهند. اما عقیده سانتالو این است که همه تلاشهای خوب بازاریابی، اول بر پایه دستیابی به فروش موفق انجام میشود. سرمایهگذاری در بازاریابی قبل از انجام این کار میتواند به هدررفت سرمایه منجر شود. این راز موفقیت حدود 80درصد کارآفرینان میلیارد دلاری است.
4- به کارگیری تیمهای ماموریت-محور و مالک کردن همه آنها. استارتآپها هم میتوانند برای تیمهای خود مشوق باشند و هم با استرس وارد کردن، شرایط سختی برای آنها ایجاد کنند. بسیار مهم است که تیمی استخدام کنید که ماموریت-محور و منعطف باشد و شما هم به خاطر فداکاریهایی که این تیم انجام میدهد، با تخصیص بخشی از سهام بنگاه به آنها، برایشان انگیزه ایجاد کنید. همتراز کردن منافع کارمند و مالک، به کار اثربخشی تبدیل میشود که نتایج زودهنگام دارد.
5- تولید محصول مثل یک مهندس و معرفی آن مثل یک کارآفرین. مهندسها طوری آموزش میبینند که محصولی را بر اساس علم تولید کنند و این کار را باید با قطعیت انجام دهند. هیچکس سدی را نمیخواهد که با کوچکترین اتفاقی فرو بریزد یا هواپیمایی که سقوط کند. اما کارآفرینان این امکان را ندارند که بنگاهی را با یک طرح کسبوکار «ضد شکست» بسازند. به جز آن، به ایمان و تعهد هم برای پیشرفت مداوم نیاز دارید. سانتالو یاد گرفته که منطق بهتنهایی منجر به راهاندازی یک بنگاه تکنولوژی نمیشود. ایمان و اعتقاد باعث میشود تیم و فرآیندها از سختترین پرتگاهها عبور کنند.