درحالیکه ایران پنجمین دهه متوالی از تورم مزمن را پشت سر میگذارد، سایر کشورهای جهان موفقیت خود در مهار تورم پساکرونایی را تجربه میکنند. سوال مهمی که درباره اقتصاد ایران وجود دارد این است که ابزارهای مهار تورم در سایر کشورها چه تفاوتی با ایران دارد و آیا ما میتوانیم در مهار تورم از این ابزارها بهره ببریم؟ به نظر میرسد که اگر اهدافی مغایر با ظرفیتهای ابزار پولی از سوی نهادهای فراتر از بانک مرکزی تحمیل نشود، ابزارهای متعارف سیاست پولی در ایران نیز بتواند با وجود ناترازی در سیستم بانکی، نرخ تورم را به شکل چشمگیری کاهش دهد. با این حال، نکته مورد تاکید اقتصاددانان این است که این سیاستها تحت تاثیر اعتبار سیاستگذار است؛ اعتبار سیاستگذار و تحقق وعدههایش کارآیی سیاست پولی و هدفگذاری تورم را افزایش میدهد و با افت اعتبار سیاستگذار، چالشهای متعددی برای بانک مرکزی بهوجود میآید. «دنیایاقتصاد» در یک پرونده، بایدها و نبایدهای سیاستگذاری مهار تورم در اقتصاد ایران را مورد بررسی قرار داده است.
پیام پژوهشفر / پژوهشگر بانکداری و اقتصاد مالی
در انگلستان تیپ کنترل تورم از طریق نرخ بهره اینگونه است که آتش تورم چهاردرصدی را با نرخ بهره پنجدرصدی خاموش میکنند؛ همانطور که در اصطلاح قدیمی که برای خاموشکردن حریق در پالایشگاه بهکار میرود «آتش را با آتش خاموش میکنند.» در ایران نیز برای کاهش نرخ تورم حدود ۴۰درصدی باید نرخ بهره کوتاهمدت بیش از ۴۰درصد باشد تا نقدینگی کلان کشور در کنترل استراتژیهای پولی بانکمرکزی قرار گیرد.
سازمان مالیاتی کشور اعلام کرد؛ مودی پس از پایان هر دوره یک ماه فرصت دارد تا با ثبت خریدها و فروشهایی که صورتحسابهای آنها در سامانه مودیان صادر نشدهاست، اظهارنامه ارسال شده توسط سازمان مالیاتی را تکمیل و از طریق سامانه مودیان به این سازمان مسترد کند.