آیا کشورهای در حال توسعه در آینده بازیگر اصلی تولید خواهند شد؟
تغییر موتور اقتصاد جهان
سبقت رشد اقتصادی کشورهای نوظهور
در دهه ابتدایی قرن 21، کشورهای نوظهور رشد اقتصادی خیلی سریعی را تجربه کردند. این رشد اقتصادی باعث شد که کشورهای توسعهیافته در این کشورها سرمایهگذاری کنند. در همان دوران برخی تحلیلگران بیان کردند که سایر کشورهای دنیا هم مانند کشورهای توسعهیافته در حال پیشرفت هستند. این در حالی است که تعداد کمی از کشورهای توسعهیافته متوجه این تغییر شدهاند.
اقتصادهای نوظهور، رشد اقتصادی سریعی را تجربه میکنند، به طوری که این رشد برای اولین بار در ۱۵ سال اخیر، سریعتر از رشد کشورهای توسعهیافتهای مانند آمریکاست. پیشبینی میشود که نسبت اقتصادهای نوظهوری که احتمالا رشد رسانه تولید ناخالص داخلی آنها سریعتر است به کل این کشورها، از 48درصد در 5 سال گذشته به 88درصد در 5 سال آینده افزایش یابد. البته باید گفت رشد اقتصادی جدیدی که در کشورهای نوظهور شاهد آن هستیم، با رشد اقتصادی که در دهه ابتدایی قرن 21 در این کشورها رخ داد، متفاوت است. در این دهه، رشد اقتصادی کشورهای نوظهور به دلیل رشد سریع چین و افزایش چشمگیر قیمت کالاها بود. بسیاری از تحلیلگران تصور میکردند که بقیه کشورها میتوانند با تکیه بر ظهور چین، به طور جمعی رونق خود را ادامه دهند، اما این اتفاق نیفتاد.
درحالحاضر بسیاری از کشورهای نوظهور از نظر مالی در وضعیت بهتری نسبت به آمریکا قرار دارند. آمریکا برای اینکه بتواند رشد اقتصادی بیشتری داشته باشد، بدهیهایش افزایش پیدا کرده؛ اما استفاده از این روش پایدار نیست و آینده اقتصادی آمریکا را با خطر مواجه میکند. این در حالی است که کشورهای نوظهور بدهی کمتری دارند و میتوانند بیشتر سرمایهگذاری کنند، در نتیجه رشد اقتصادی بیشتری را تجربه کنند. میتوان گفت سرنوشت کشورهای نوظهور دیگر به طور کامل به چین که بزرگترین آنهاست، وابسته نیست. احیای فعلی اقتصاد این کشورها میتواند توسط کشورهای دیگری غیر از چین هدایت شود. در واقع چین با مشکلاتی مانند کاهش جمعیت و بدهی زیاد مواجه است و این مشکلات، قدرت اقتصادی دیگر کشورهای نوظهور را کاهش میدهد. اما از طرفی سیاستهای چین و تنشهای آن با کشورهای غربی باعث شده است که برخی از سرمایهگذاران خارجی چین را ترک کنند و در کشورهای دیگر سرمایهگذاری کنند.
در آینده، صادرات کالاهای سبز و مواد اولیه برای ساخت این کالاها، مانند مس و لیتیوم، بسیار زیاد خواهد بود که صادرکنندگان این کالاها اغلب کشورهای نوظهور هستند. همچنین، رشد هوش مصنوعی باعث شده است که صادرات تراشهها و قطعات الکترونیکی از کشورهایی مانند کره جنوبی، تایوان، مالزی و فیلیپین افزایش یابد. علاوه بر این، سرمایهگذاری در کشورهای نوظهور نیز در حال افزایش است، زیرا این کشورها مزیتهایی مانند بازار بزرگ داخلی و موقعیت جغرافیایی مناسب دارند.
زمانی که اقتصاد رشد میکند، سود شرکتها هم افزایش مییابد؛ بدون در نظر گرفتن چین، حاشیه سود شرکتها در کشورهای نوظهور ۱۹درصد در سال رشد میکند. این در حالی است که حاشیه سود شرکتها در آمریکا فقط ۱۰درصد در سال است. در سهماهه دوم سال جاری، برای اولین بار از سال ۲۰۰۹، شرکتهایی که در کشورهای نوظهور هستند، حاشیه سود بیشتری نسبت به شرکتهای آمریکایی کسب کردهاند.
بازار جذاب کشورهای نوظهور
درحالحاضر سرمایهگذاران بیشتر به شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی توجه دارند و به بازارهای سهام کشورهای نوظهور توجه نمیکنند. در بسیاری از کشورهای نوظهور، فعالیت در بازار سهام بسیار کم شده و تقریبا به پایینترین حد خود در ۲۰ سال گذشته رسیده است. البته برخی از کشورها مانند هند و عربستان سعودی، به دلیل داشتن سرمایهگذاران داخلی زیاد، عملکرد خوبی در بازار سهام داشتهاند. درحالحاضر آمریکا به دلیل داشتن کسری بودجه چشمگیر شهرتش در جهان تحتتاثیر قرار گرفته است و این امر میتواند همانطور که در در هفتههای اخیر شاهد آن هستیم، سبب کاهش ارزش دلار شود. این اتفاق در گذشته باعث شده که سرمایهگذاران بیشتری به سمت کشورهای نوظهور بروند.
بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکردند که پس از شوک پاندمی، کشورهای نوظهور با مشکلات زیادی روبهرو خواهند شد. این امر سبب شد که سرمایهگذاران جهانی به این کشورها توجه زیادی نکنند. درحالحاضر بازار سهام کشورهای نوظهور برای سرمایهگذاری جذابتر شده است و سرمایهگذاری در آنها میتواند سودآور باشد. با وجود اینکه این کشورها رشد اقتصادی خوبی دارند، اما ارزش سهام شرکتهای آنها نسبت به شرکتهای آمریکایی بسیار پایین است. در ۱۵ سال گذشته، شرکتهای بزرگ فناوری آمریکایی رشد زیادی داشتهاند و سود زیادی کسب کردهاند. اما این روند در حال تغییر است و انتظار میرود که سود این شرکتها در سال آینده به صورت چشمگیری کاهش یابد.
البته نباید همه کشورهای نوظهور را یکسان فرض کرد. هرکدام از این کشورها به دلایل مختلفی مانند منابع طبیعی زیاد، نیروی کار ارزان یا سرمایهگذاری خارجی و ... رشد داشتهاند و تمام این عوامل در سالهای آینده ممکن است تحتتاثیر قرار بگیرند. در مجموع، در دهه آینده برای کشورهای نوظهور رشد اقتصادی خوبی پیشبینی میشود اما برخی از آنها رشد بیشتری خواهند داشت. این رشد میتواند به دلیل عواملی مانند افزایش تجارت جهانی، کاهش ارزش دلار، اصلاحات اقتصادی در داخل کشور و تغییر رهبران سیاسی باشد.
به یاد بیاورید که تا همین اواخر، بسیاری از تحلیلگران هشدار میدادند که به دنبال شوک ناشی از همهگیری، کشورهای نوظهور در برابر بحرانهای متعددی آسیبپذیر هستند. انتظارات به حدی کم و ترسها آنقدر زیاد بود که بازارهای نوظهور از دید اکثر سرمایهگذاران جهانی از دور خارج شدند. اما انتظارات ماهیتی بازگشتی دارند. آنها از گمنامی بیرون میآیند، و هر چه سایههایی که از آن سرچشمه میگیرند بزرگتر باشند، چیزی که از زیر این سایهها بیرون میآید شگفتآورتر خواهد بود.